negotiability


انتقال پذیری

جمله های نمونه

1. The results of simulation indicate that the negotiability of the port is very good while the ability of forming eddy can be enhanced, so several improve measures have been put forward.
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه‌سازی نشان می‌دهد که قابلیت مذاکره پورت بسیار خوب است، در حالی که قابلیت شکل‌دهی گردابی را می‌توان افزایش داد، بنابراین اقدامات بهبودی متعددی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که the بندر بسیار خوب است در حالی که توانایی تشکیل گردابی را می توان افزایش داد، بنابراین چندین معیار بهبود به جلو ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Negotiability is the essence of the negotiable instrument.
[ترجمه گوگل]قابلیت مذاکره جوهره ابزار قابل مذاکره است
[ترجمه ترگمان]Negotiability جوهر ابزار قابل مذاکره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This section discusses how to track union negotiability appeals.
[ترجمه گوگل]این بخش نحوه پیگیری درخواست‌های قابل مذاکره اتحادیه را مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این بخش درباره نحوه پی گیری درخواست های اتحادیه بین المللی بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chapter four puts forward, from the aspect of negotiability, the principles and strategies for choosing the source domain.
[ترجمه گوگل]فصل چهارم، از جنبه قابل مذاکره، اصول و راهبردهای انتخاب دامنه منبع را مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]فصل چهار، از جنبه of، اصول و استراتژی ها برای انتخاب دامنه منبع به جلو ارایه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The three properties of language, i. e. variability, negotiability and adaptability, can explain and help to understand principles and strategies underlying creative treason.
[ترجمه گوگل]سه ویژگی زبان، i ه تنوع، قابل مذاکره و سازگاری، می تواند توضیح دهد و به درک اصول و استراتژی های زیربنایی خیانت خلاق کمک کند
[ترجمه ترگمان]سه ویژگی زبان، i ای تغییرپذیری، سازگاری و سازگاری، می تواند به درک و کمک به درک اصول و استراتژی های مربوط به خیانت خلاق کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have a certain status and negotiability in the world as having read this. " In the case of Western Civ, it's quotations from the poets and after-dinner speeches.
[ترجمه گوگل]من به عنوان خوانده شده این مطلب، وضعیت و وضعیت خاصی در جهان دارم در مورد وسترن سیو، این نقل قول از شاعران و سخنرانی های بعد از شام است
[ترجمه ترگمان]من در جهان یک وضعیت خاص و negotiability در جهان دارم که این را خوانده ام \" در مورد Civ غربی، نقل قول های شاعران و سخنرانی های پس از شام نقل قول می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The improved negotiability enlarges the scope for the issuance of the government bond.
[ترجمه گوگل]بهبود قابلیت مذاکره، دامنه انتشار اوراق قرضه دولتی را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]The بهبود یافته، دامنه انتشار اوراق قرضه دولتی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Holds that negotiability, flow characteristics, valve type, valve actuator should be considered and cavitation and flashing be avoided when selecting control valves. Analyses all the aspects involved.
[ترجمه گوگل]معتقد است که قابلیت مذاکره، مشخصات جریان، نوع شیر، محرک سوپاپ باید در نظر گرفته شود و هنگام انتخاب شیرهای کنترلی از کاویتاسیون و چشمک زدن اجتناب شود تمام جنبه های درگیر را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]نگه می دارد که negotiability، مشخصه های جریان، نوع سوپاپ، محرک سوپاپ باید در نظر گرفته شوند و در هنگام انتخاب شیره ای کنترل از آن اجتناب شود تحلیل تمام جنبه های درگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The variability of meanings of health and illness is due in a large degree to the negotiability of social order.
[ترجمه گوگل]تنوع معانی سلامت و بیماری تا حد زیادی به دلیل قابل بحث بودن نظم اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]تنوع معانی بهداشت و بیماری در درجه بزرگی به the نظم اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first Western coinage, possibly begun by King Gyges of Lydia (7th century BC), consisted of irregular ingots of electrum bearing his stamp as a guarantee of negotiability at a predetermined value.
[ترجمه گوگل]اولین ضرب سکه غربی که احتمالاً توسط گیگس پادشاه لیدیا (قرن هفتم قبل از میلاد) آغاز شد، شامل شمش های نامنظم الکترم بود که مهر او را به عنوان تضمینی برای قابل مذاکره با ارزش از پیش تعیین شده داشت
[ترجمه ترگمان]اولین سکه غربی، که احتمالا توسط پادشاه Gyges لیدیا (قرن هفتم پیش از میلاد)آغاز شده بود، شامل شمش های نامنظم of بود که تمبر خود را به عنوان تضمینی از negotiability در یک مقدار از پیش تعیین شده حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The authorship Right is an important personal right to author and is protected by law, with characteristic of non negotiability, perpetuity and irrevocability.
[ترجمه گوگل]حق تألیف یک حق شخصی مهم برای نویسنده است و توسط قانون حمایت می شود، با ویژگی های غیر قابل مذاکره، دائمی و غیر قابل فسخ
[ترجمه ترگمان]حق تالیف یک حق شخصی مهم برای مولف است و توسط قانون، با مشخصه غیر negotiability، perpetuity و irrevocability محافظت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The reason why people are able to make proper linguistic choices when using language lies in variability, negotiability and adaptability of language itself.
[ترجمه گوگل]دلیل اینکه مردم می‌توانند انتخاب‌های زبانی مناسبی را هنگام استفاده از زبان انجام دهند، در تغییرپذیری، قابل مذاکره و سازگاری خود زبان نهفته است
[ترجمه ترگمان]دلیل اینکه چرا مردم می توانند انتخاب های زبانی مناسب را هنگام استفاده از زبان در تغییرپذیری، قابلیت سازگاری و سازگاری زبان بیان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, there still exist some disadvantages in the securities private offerings such as non-public offering, for the specific investors, the poor negotiability and high investment risks.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنوز معایبی در عرضه‌های خصوصی اوراق بهادار مانند عرضه غیرعمومی، برای سرمایه‌گذاران خاص، قابلیت مذاکره ضعیف و ریسک بالای سرمایه‌گذاری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنوز برخی مضرات در خدمات خصوصی اوراق بهادار مانند ارائه خدمات غیر دولتی، برای سرمایه گذاران خاص، سرمایه گذاران ضعیف و خطرات سرمایه گذاری بالا وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being open to negotiation; transferability; condition of being saleable

پیشنهاد کاربران

قابل مذاکره بودن ، قابل بحث بودن
در محصولات مالی به معنای قابلیت خرید و فروش است.

بپرس