negligently


از روی غفلت یامسامحه، اهمال کارانه، از روی سهل انگاری

جمله های نمونه

1. A manufacturer negligently made and marketed a car with defective brakes.
[ترجمه گوگل]یک تولیدکننده با سهل انگاری خودرویی را با ترمز معیوب ساخته و به بازار عرضه کرده است
[ترجمه ترگمان]یک تولیدکننده با بی توجهی یک اتومبیل را با ترمزهای معیوب به بازار عرضه کرده و به بازار عرضه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The defendant drove negligently and hit a lamp post.
[ترجمه گوگل]متهم با سهل انگاری رانندگی کرد و به تیر چراغ برق برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]متهم با بی توجهی رانندگی کرد و به یک پست لامپ برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was leaning negligently against the wall.
[ترجمه گوگل]با سهل انگاری به دیوار تکیه داده بود
[ترجمه ترگمان]او با بی اعتنایی به دیوار تکیه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A police officer negligently sent the plaintiff, another police officer, into the tunnel, against the traffic flow.
[ترجمه گوگل]یک افسر پلیس با سهل انگاری شاکی را که یکی دیگر از افسران پلیس بود به داخل تونل فرستاد، برخلاف جریان ترافیک
[ترجمه ترگمان]یک افسر پلیس با بی اعتنایی به شاکی یک افسر پلیس دیگر را به درون تونل فرستاد تا در مقابل جریان ترافیک قرار بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A stevedore negligently dropped a wooden plank into the hold of the ship.
[ترجمه گوگل]یک بخاری با سهل انگاری یک تخته چوبی را به داخل انبار کشتی انداخت
[ترجمه ترگمان]یک کارگر بارانداز با بی توجهی یک الوار چوبی به دست کشتی انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This could arise if the plaintiff suffered negligently inflicted injuries and then refused to have a blood transfusion because of his religious beliefs.
[ترجمه گوگل]اگر شاکی از روی سهل انگاری صدمات وارد شده باشد و سپس به دلیل اعتقادات مذهبی خود از انتقال خون خودداری کند، ممکن است این اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]این می تواند زمانی ایجاد شود که شاکی متحمل جراحاتی شد و پس از آن به دلیل اعتقادات مذهبی خود از انتقال خون خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Romford's lorry driver negligently reversed his company's vehicle into another employee, in fact, his father.
[ترجمه گوگل]راننده کامیون رامفورد با سهل انگاری خودروی شرکتش را به کارمند دیگری تبدیل کرد که در واقع پدرش بود
[ترجمه ترگمان]راننده کامیون Romford با بی توجهی وسیله نقلیه خود را به یک کارمند دیگر تبدیل کرد، در واقع، پدرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the third lesson the defendant drove negligently and hit a lamp post.
[ترجمه گوگل]در درس سوم متهم با سهل انگاری رانندگی کرد و به تیر چراغ اصابت کرد
[ترجمه ترگمان]در کلاس سوم، متهم با بی توجهی رانندگی کرد و به یک پست لامپ برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The defendants negligently discharged fuel oil into Sydney Harbour.
[ترجمه گوگل]متهمان با سهل انگاری نفت کوره را در بندر سیدنی تخلیه کردند
[ترجمه ترگمان]متهمان روغن سوخت را به بندر سیدنی ارسال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Losses caused intentionally or negligently by the lessee shall be borne by the lessee.
[ترجمه گوگل]خسارات ناشی از عمد یا سهل انگاری مستأجر به عهده مستأجر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]خساراتی که توسط شرکت کنندگان به صورت عمدی و یا بی توجهی ناشی می شود باید توسط the انتقال داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Did the other person act negligently?
[ترجمه گوگل]آیا طرف مقابل سهل انگاری کرده است؟
[ترجمه ترگمان]اون یکی هم این کارو کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This article specially studies the subject scope of Negligently Causing Serious Accident Crime.
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور ویژه به بررسی دامنه موضوعی جنایات تصادفی جدی از روی سهل انگاری می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور خاص محدوده موضوع of باعث جرم حوادث شدید می شود را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The guardian act negligently towards his ward.
[ترجمه گوگل]قیم نسبت به بند خود سهل انگاری می کند
[ترجمه ترگمان]نگهبان با بی اعتنایی به طرف اتاق او رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was so negligently refastened.
[ترجمه گوگل]با سهل انگاری دوباره بسته شده بود
[ترجمه ترگمان]خیلی با بی اعتنایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a negligent manner, irresponsibly; recklessly, carelessly; sloppily

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : neglect
✅️ اسم ( noun ) : neglect / negligence
✅️ صفت ( adjective ) : neglected / neglectful / negligent / negligible
✅️ قید ( adverb ) : negligently

بپرس