nefarious

/nəˈferiəs//nɪˈfeərɪəs/

معنی: شنیع، زشت، شریر، بدکار، نابکار
معانی دیگر: بدجنس، ناهنجار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: nefariously (adv.), nefariousness (n.)
• : تعریف: very wicked; evil.
مترادف: atrocious, bad, evil, flagitious, heinous, iniquitous, malefic, ungodly, wicked
متضاد: exemplary, good
مشابه: abominable, despicable, foul, immoral, infamous, miscreant, shameful, sinful, vicious, vile, villainous

- The pirate was hanged for his nefarious deeds.
[ترجمه گوگل] دزد دریایی به دلیل اعمال ناپسند خود به دار آویخته شد
[ترجمه ترگمان] دزد دریایی به خاطر کاره ای زشتش به دار آویخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. As it turned out, Beaton's efforts, whether nefarious or not, were very quickly nullified.
[ترجمه گوگل]همانطور که معلوم شد، تلاش های بیتون، چه شرورانه یا نه، خیلی سریع باطل شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، تلاش های بیتن، خواه ناپسند یا زشت، به سرعت منتفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Ostrich first came to fame through the nefarious exploits of its one-time landlord, Jarman.
[ترجمه گوگل]شترمرغ اولین بار از طریق سوء استفاده های شرورانه صاحبخانه سابق خود، ژرمن، به شهرت رسید
[ترجمه ترگمان]نخستین کسی که در کاره ای زشت و غیر عادی خود به شهرت رسید، نخستین کسی بود که در میان شاهکارهای بزرگ خود به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jealous cultural ministers from other lands wonder what nefarious persuasions he used.
[ترجمه گوگل]وزرای فرهنگ حسود از سرزمین های دیگر تعجب می کنند که او از چه ترغیب های شیطانی استفاده کرده است
[ترجمه ترگمان]وزرای فرهنگی حسود از سرزمین های دیگر به این فکر می کنند که چه چیزهایی را به کار می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Increasingly, they have been linked to more nefarious activities, from cheating on taxes to financing cocaine traffickers.
[ترجمه گوگل]آنها به طور فزاینده ای با فعالیت های پلیدتر، از تقلب در مالیات گرفته تا تامین مالی قاچاقچیان کوکائین، مرتبط شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور فزاینده ای با فعالیت های شرورانه تر، از تقلب در مالیات برای تامین مالی قاچاقچیان کوکائین، مرتبط بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was universally feared because of his many nefarious deeds.
[ترجمه گوگل]او به دلیل اعمال بسیار پلیدش مورد ترس جهانی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او به خاطر کاره ای خلاف او از همه چیز می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My father believes you all have a nefarious purpose here.
[ترجمه گوگل]پدرم معتقد است که همه شما در اینجا هدفی پلید دارید
[ترجمه ترگمان] پدرم معتقده که همه شما اینجا هدف شرورانه ای دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Another non - nefarious cause of increasing income disparity may be our ever - higher immigration rates.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از دلایل غیر شرم آور افزایش نابرابری درآمد ممکن است نرخ مهاجرت بالاتر ما باشد
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از علل شرورانه افزایش نابرابری درآمد ممکن است نرخ مهاجرت فزاینده ما باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bomber's nefarious deed destroyed many innocent lives.
[ترجمه گوگل]عمل شوم بمب گذار جان بسیاری از بیگناهان را نابود کرد
[ترجمه ترگمان]این اقدام زشت بمب گذار جان بسیاری از افراد بیگناه را از بین برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is a nefarious murderer.
[ترجمه گوگل]او یک قاتل شرور است
[ترجمه ترگمان]اون یه قاتل nefarious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The director of the company seems to have been involved in some nefarious practices/activities.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مدیر شرکت در برخی از اعمال/فعالیت های شرورانه دست داشته است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مدیر این شرکت در برخی فعالیت های شرورانه عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why make a whole village prisoner if it was not to some nefarious purpose?
[ترجمه گوگل]چرا یک دهکده کامل را زندانی کنیم، اگر هدفی پلید نبود؟
[ترجمه ترگمان]چرا یک زندانی کامل را اگر به منظور شرورانه ای نباشد، در نظر بگیریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gresham himself did not live to see the outcome of any of these nefarious schemes.
[ترجمه گوگل]خود گرشام برای دیدن نتیجه هیچ یک از این نقشه های شوم زنده نماند
[ترجمه ترگمان]گر نه خودش زنده نماند تا نتیجه هر یک از این طرح های زشت را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their sins deny them rest and they will continue their nefarious behaviour beyond the grave unless formally exorcised.
[ترجمه گوگل]گناهان آنها آرامش را از آنها سلب می کند و آنها رفتار پلید خود را فراتر از قبر ادامه می دهند مگر اینکه رسماً جن گیری شوند
[ترجمه ترگمان]گناه آن ها آن ها را انکار می کند و آن ها به رفتار شرورانه خود فراتر از قبر ادامه خواهند داد مگر این که رسما اعلام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What sheer bad luck to meet a literary policeman when he was trying to do something nefarious but necessary.
[ترجمه گوگل]چه بد شانسی برای ملاقات با یک پلیس ادبی در حالی که او تلاش می کرد کاری شرورانه اما ضروری انجام دهد
[ترجمه ترگمان]چه بد شانسی برای ملاقات با یک پلیس ادبی در زمانی که او تلاش می کرد کاره ای زشتی انجام دهد، اما لازم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شنیع (صفت)
abhorrent, heinous, hideous, nefarious, foul, bawdy

زشت (صفت)
abhorrent, heinous, hideous, nefarious, bawdy, ugly, bad, obscene, abominable, execrable, gross, scurrilous, rude, offensive, awry, nasty, contumelious, awkward, black, unfavorable, flagrant, maladroit, backhand, ungainly, dirty, horrid, gash, unpleasant, fulsome, disgusting, invidious, ham-handed, heavy-handed, homely, ill-favored, ill-favoured, pocky, uncouth, ungraceful, unhandsome

شریر (صفت)
heinous, nefarious, bad, evil, vicious, maleficent, wicked, villainous, flagitious, malefic, infernal, iniquitous, immane

بدکار (صفت)
nefarious, bad, evil, malicious, vicious, wicked, flagitious, rakish

نابکار (صفت)
nefarious, wicked, iniquitous

انگلیسی به انگلیسی

• evil; wicked; vile
something that is nefarious is wicked and immoral; a literary word.

پیشنهاد کاربران

خبیث
ریشه کلمه لاتینه؟ یا فنیقی باستان؟
[شخص] شرور ، شریر
[عمل] زشت، غیراخلاقی، خلاف قانون
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : nefariousness
✅️ صفت ( adjective ) : nefarious
✅️ قید ( adverb ) : nefariously
adjective
[more nefarious; most nefarious] formal : evil or immoral
◀️ nefarious criminal activities
◀️ a nefarious scheme to cheat people out of their money
◀️ They are doing something Nefarious
◀️ He's up to something nefarious
شریر، زشت، نابه کار، بدکار، شنیع، ناهنجار
evil, criminal
غیراخلاقی، شرورانه
پلید
مثال: nefarious purposes= مقاصد پلید
ناشایست
صفت:
( typically of an action or activity ) wicked or criminal. ( معمولا از یک اقدام یا فعالیت ) ستمکار یا جنایتکار است.
"the nefarious activities of the organized - crime syndicates""فعالیت های نادرست سندیکاهای سازمان یافته// تشکیلات تبهکار"

بپرس