naturalised

جمله های نمونه

1. The plant naturalises well in grass.
[ترجمه گوگل]این گیاه به خوبی در چمن طبیعی می شود
[ترجمه ترگمان]گیاه در علف به خوبی رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No one expects the Baltic states to naturalise young Russian soldiers, but army pensioners can be given citizenship.
[ترجمه گوگل]هیچ کس انتظار ندارد که کشورهای بالتیک سربازان جوان روسی را تابعیت کنند، اما به بازنشستگان ارتش می توان تابعیت داد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس انتظار ندارد که کشورهای بالتیک به سربازان جوان روسی کمک کنند، اما بازنشستگان ارتش می توانند شهروندی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. English sporting terms have been naturalised in many languages.
[ترجمه گوگل]اصطلاحات ورزشی انگلیسی در بسیاری از زبان ها طبیعی شده است
[ترجمه ترگمان]دوره های ورزشی انگلیسی در بسیاری از زبان ها ترجمه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bulbs for naturalising in grass are usually sold in bulk, sometimes in mixtures.
[ترجمه گوگل]لامپ های طبیعی سازی در چمن معمولاً به صورت فله و گاه به صورت مخلوط فروخته می شوند
[ترجمه ترگمان]Bulbs برای naturalising در علف معمولا به صورت عمده و گاهی در مخلوط های دیگر فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both naturalise well, and in a sheltered corner of the garden, the perfume can be quite strong.
[ترجمه گوگل]هر دو به خوبی طبیعی می شوند، و در گوشه ای از باغ، عطر می تواند بسیار قوی باشد
[ترجمه ترگمان]هر دو چاه، خوب، و در گوشه امنی از باغ، عطر می تواند کاملا قوی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And in May Faisal Shahzad, a naturalised American, left a car bomb in Times Square in New York.
[ترجمه گوگل]و در ماه مه فیصل شهزاد، یک آمریکایی تابعیت شده، یک خودروی بمب گذاری شده را در میدان تایمز نیویورک به جا گذاشت
[ترجمه ترگمان]و در ماه مه، فیصل شهزاد، یک آمریکایی naturalised، بمبی را در میدان تایمز نیویورک رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has also become naturalised in other parts of India.
[ترجمه گوگل]همچنین در سایر نقاط هند طبیعی شده است
[ترجمه ترگمان]این کشور همچنین در بخش های دیگر هند naturalised شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A naturalised British citizen born in Syria, "Gabs" lives in east London.
[ترجمه گوگل]"گابس" یک شهروند بریتانیایی که در سوریه متولد شده است در شرق لندن زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]یک شهروند انگلیسی naturalised متولد سوریه، \"Gabs\" در شرق لندن زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the way Olive Williams pointed out snowdrops which had naturalised and were growing in profusion.
[ترجمه گوگل]در راه اولیو ویلیامز به دانه های برفی اشاره کرد که طبیعی شده بودند و در حال رشد فراوان بودند
[ترجمه ترگمان]در راه، روغن زیتون به out اشاره کرد که به وفور یافت می شدند و به وفور در حال رشد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this way, some of the ideological constructs of colonial domination have become so naturalised that we hardly notice them.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، برخی از ساختارهای ایدئولوژیک سلطه استعمار چنان طبیعی شده است که ما به سختی متوجه آنها می شویم
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، برخی از ساختارهای ایدئولوژیکی سلطه استعمار به حدی تبدیل شده اند که به ندرت به آن ها توجه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unlike its relative the ring-necked parakeet, which is the UK's only naturalised parrot, the doomed species builds huge communal nests.
[ترجمه گوگل]بر خلاف خویشاوندش طوطی گردن حلقه ای که تنها طوطی طبیعی در بریتانیا است، این گونه محکوم به فنا لانه های جمعی بزرگی می سازد
[ترجمه ترگمان]بر خلاف خویشاوند its، که فقط طوطی naturalised است، این گونه محکوم، لانه های بزرگ عظیمی می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Russell Ira Crowe (born 7 April 196 is a New Zealand-born, naturalised Australian actor and musician.
[ترجمه گوگل]راسل ایرا کرو (زاده 7 آوریل 196) بازیگر و موسیقیدان استرالیایی متولد نیوزیلند است
[ترجمه ترگمان]راسل Ira کرو (زاده ۷ آوریل ۱۹۶)بازیگر و موسیقی دان استرالیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His house in Berlin was rummaged along the Nazis. Einstein gave up his German citizenship in 1932 and became a naturalised dweller inhabitant in 1940.
[ترجمه گوگل]خانه او در برلین توسط نازی ها زیر و رو شد انیشتین در سال 1932 تابعیت آلمانی خود را رها کرد و در سال 1940 یک ساکن ساکن شد
[ترجمه ترگمان]خانه اش در برلین در طول نازی ها زیرورو شده بود انیشتین در سال ۱۹۳۲ تابعیت آلمانی خود را از دست داد و یکی از ساکنان naturalised در سال ۱۹۴۰ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His house in Berlin was ransacked by the Nazis. Einstein gave up his German citizenship in 1932 and became a naturalised American citizen in 1940.
[ترجمه گوگل]خانه او در برلین توسط نازی ها غارت شد اینشتین در سال 1932 تابعیت آلمانی خود را رها کرد و در سال 1940 تابعیت آمریکا را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]خانه وی در برلین توسط نازی ها غارت شد انیشتین در سال ۱۹۳۲ تابعیت آلمانی خود را از دست داد و در سال ۱۹۴۰ به یک شهروند آمریکایی naturalised تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• planted in order to give an effect that it grows as if native; (of animals) established in order to live wild as if native and originating from in a place where it is not indigenous (also naturalized)

پیشنهاد کاربران

بپرس