naturalisation

جمله های نمونه

1. The long-term aim of the naturalisation of economic relations was still central to Bukharin's view of socialism.
[ترجمه گوگل]هدف بلندمدت طبیعی شدن روابط اقتصادی همچنان در دیدگاه بوخارین از سوسیالیسم محوری بود
[ترجمه ترگمان]هدف بلند مدت توسعه روابط اقتصادی هنوز هم مرکز دیدگاه bukharin از سوسیالیسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sealand's Certificate of Naturalisation, not available now.
[ترجمه گوگل]گواهی تابعیت Sealand، اکنون در دسترس نیست
[ترجمه ترگمان]گواهی Sealand s که اکنون موجود نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Speyer denied the charges, but his naturalisation was revoked and he was struck off the list of members of the Privy Council.
[ترجمه گوگل]اسپایر این اتهامات را رد کرد، اما تابعیت او لغو شد و او از لیست اعضای شورای خصوصی حذف شد
[ترجمه ترگمان]شپایر این اتهامات را انکار کرد، ولی naturalisation لغو شد و از فهرست اعضای شورای خصوصی به حیرت افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you intend following naturalisation, to have your usual or principal place of residence in the state?
[ترجمه گوگل]آیا قصد دارید پس از تابعیت، محل سکونت معمول یا اصلی خود را در ایالت داشته باشید؟
[ترجمه ترگمان]آیا قصد دارید که مرا به اینجا دعوت کنید تا در این ایالت مسکن داشته باشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The same principle is seen in the naturalisation of plants through man's agency in foreign lands.
[ترجمه گوگل]همین اصل در طبیعی شدن گیاهان از طریق عاملیت انسان در سرزمین های خارجی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]همین اصل در the گیاهان از طریق آژانس بشر در سرزمین های بیگانه دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had " derivative citizenship " from his father's naturalisation around 1990.
[ترجمه گوگل]او از تابعیت پدرش در حوالی سال 1990 " تابعیت مشتق " داشت
[ترجمه ترگمان]او \"شهروندی مشتق\" را از naturalisation پدرش در حدود سال ۱۹۹۰ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even when caught by the coastguard or the Immigration and Naturalisation Service they seldom get sent back.
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که توسط گارد ساحلی یا خدمات مهاجرت و تابعیت گرفتار می شوند، به ندرت بازگردانده می شوند
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که نگهبان ساحلی یا سرویس مهاجرت و Naturalisation گرفتار شده، به ندرت به آنجا اعزام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Although this territory's immigration laws would not allow for naturalisation, a person born in the territory before 1983 would hold BOTC (and British citizenship) on that basis.
[ترجمه گوگل]اگرچه قوانین مهاجرتی این منطقه اجازه تابعیت را نمی دهد، اما فردی که قبل از سال 1983 در این سرزمین متولد شده باشد، بر این اساس دارای BOTC (و تابعیت بریتانیا) خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگرچه قوانین مهاجرت این منطقه به naturalisation اجازه نمی دهند، فردی که پیش از ۱۹۸۳ در این سرزمین به دنیا آمده بود BOTC (و شهروندی بریتانیا)را در این زمینه حفظ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So I swallowed my pride went to a very lonely naturalisation ceremony, arriving by myself.
[ترجمه گوگل]بنابراین غرورم را قورت دادم و به تنهایی به یک مراسم ملی‌پذیری رفتم
[ترجمه ترگمان]بنابراین من غرور خود را فرو دادم و به یک تشریفات بسیار تنها و تنها نزدیک شدم که خودم به آنجا رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If this is the case, you can submit an application for naturalisation after 3 years of marriage or registered partnership and uninterrupted cohabitation.
[ترجمه گوگل]در این صورت می توانید پس از 3 سال ازدواج یا مشارکت ثبت شده و زندگی مشترک بدون وقفه درخواست تابعیت بدهید
[ترجمه ترگمان]اگر این مورد صدق کند، می توانید یک درخواست برای naturalisation پس از ۳ سال ازدواج و یا مشارکت دائمی و هم زیستی بدون وقفه ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I swallowed my pride went to a very lonely naturalisation ceremony, arriving by myself.
[ترجمه گوگل]من غرورم را قورت دادم به یک مراسم ملی‌گرایی بسیار تنهایی رفتم و خودم آمدم
[ترجمه ترگمان]من غرور خود را فرو دادم و به یک تشریفات بسیار تنها و تنها نزدیک شدم که خودم به آنجا رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• conferral of citizenship rights, process of becoming a citizen; process of acclimation (also naturalization)

پیشنهاد کاربران

بپرس