nano


پیشوند: یک میلیاردیم [nanosecond]، یک بیلیونیم

بررسی کلمه

جمله های نمونه

1. Nano, imprisoned on what he insists were trumped-up corruption charges, was freed as the disorders heated up.
[ترجمه گوگل]نانو که به دلیل اتهامات واهی فساد به زندان افتاده بود، با افزایش بی نظمی ها آزاد شد
[ترجمه ترگمان]نانو، به خاطر آنچه که او اصرار دارد، اتهامات فساد را مغلوب کرد، به همان اندازه که اختلالات بالا زده شد، آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My discussions with George Nano were wide-ranging, and I gave him every opportunity to express dissatisfaction.
[ترجمه گوگل]گفتگوهای من با جورج نانو بسیار گسترده بود و هر فرصتی را برای ابراز نارضایتی به او دادم
[ترجمه ترگمان]بحث من با جورج نانو واید بود، و من هر فرصتی را به او دادم تا نارضایتی خود را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The nano - was synthesized through the chemical oxidation method in an solution of acetone or diacetyl, separately.
[ترجمه گوگل]نانو - از طریق روش اکسیداسیون شیمیایی در محلول استون یا دی استیل به طور جداگانه سنتز شد
[ترجمه ترگمان]نانو ذره از طریق روش اکسیداسیون شیمیایی در محلول استون یا diacetyl سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Nano is about innovation at lowest cost.
[ترجمه گوگل]نانو در مورد نوآوری با کمترین هزینه است
[ترجمه ترگمان]نانو در کم ترین هزینه نوآوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And proper content of nano - Al 2 O 3 could improve dielectric breakdown strength of these composites.
[ترجمه گوگل]و محتوای مناسب نانو Al 2 O 3 می تواند قدرت شکست دی الکتریک این کامپوزیت ها را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]و محتوای صحیح نانو - Al - ۲ می تواند قدرت تفکیک دی الکتریک این کامپوزیت را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nano polymer ball may find its wide application in new generation of microelectronic and astronautical devices as high purity nano stuffing, paint and adsorbing and separating material.
[ترجمه گوگل]توپ نانو پلیمری ممکن است کاربرد گسترده‌ای در نسل جدید دستگاه‌های میکروالکترونیکی و فضانوردی به‌عنوان پرکننده، رنگ و مواد جذب‌کننده و جداکننده با خلوص بالا پیدا کند
[ترجمه ترگمان]ball نانو کامپوزیت ها ممکن است کاربرد وسیع خود را در تولید جدید دستگاه های microelectronic و astronautical به عنوان stuffing بالا، رنگ نانو، رنگ و مواد جداسازی و جداسازی آن پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Made from the lightest Yamamoto Nano SCS rubber, which provides stretch and features a soft, non-absorbent jersey fabric interior for a comfortable fit.
[ترجمه گوگل]ساخته شده از سبک ترین لاستیک Yamamoto Nano SCS، که کشش را ایجاد می کند و دارای یک پارچه داخلی نرم و غیر جاذب برای تناسب راحت است
[ترجمه ترگمان]از the Yamamoto، rubber scs، تهیه می شود که فضای داخلی پارچه نرم و non را برای تناسب مناسب فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The results show that the spherical nano HA have a remineralization effect on the artificial dental caries dramatically, and can prevent and decrease caries.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که نانو HA کروی دارای اثر معدنی‌سازی مجدد بر روی پوسیدگی دندان مصنوعی است و می‌تواند از پوسیدگی جلوگیری و کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که نانو ذرات کروی دارای اثر remineralization بر روی دندان مصنوعی دندان مصنوعی است و می تواند مانع و کاهش caries شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Simulation results show that free surfaces of nano wire lead to initial stress without external load, and damage expands from outmost surfaces deep into interior lattices.
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که سطوح آزاد سیم نانو منجر به تنش اولیه بدون بار خارجی می شود و آسیب از بیرونی ترین سطوح به عمق شبکه های داخلی گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که سطوح آزاد سیم nano منجر به تنش اولیه بدون بار خارجی می شود و آسیب آن از سطوح outmost به عمق پنجره های داخلی گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nano particles have obvious surface effect and volume effect because of their three dimensional meter scales.
[ترجمه گوگل]ذرات نانو به دلیل مقیاس متری سه بعدی، اثر سطحی و حجمی آشکاری دارند
[ترجمه ترگمان]ذرات نانو به دلیل ابعاد هندسی سه بعدی خود دارای اثر سطحی و اثر حجمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Does his EVIDENCE for nano thermite stack up or not, debate the evidence, the facts presented in the paper, not what he says.
[ترجمه گوگل]آیا شواهد او برای نانو ترمیت جمع می شود یا نه، شواهد، حقایق ارائه شده در مقاله، نه آنچه او می گوید، بحث می کند
[ترجمه ترگمان]آیا شواهدی که در مورد نانو thermite وجود دارد یا نه، شواهدی را که در این مقاله ارائه شده است، نه آنچه که او می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The invention discloses a nano sun-screen foundation cream and a preparation method thereof, which belong to the field of cosmetics and the processing technology thereof.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک کرم زیرسازی ضدآفتاب نانو و روش تهیه آن را نشان می دهد که متعلق به حوزه لوازم آرایشی و فناوری پردازش آن است
[ترجمه ترگمان]اختراع این اختراع، کرم کرم ضد آفتاب و یک روش آماده سازی برای آن، که متعلق به زمینه لوازم آرایشی و فن آوری پردازش آن است، را آشکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The present status and progress in study of nano luminescent materials (NLM) are reviewed in this paper.
[ترجمه گوگل]وضعیت فعلی و پیشرفت در مطالعه نانو مواد شب تاب (NLM) در این مقاله بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]وضعیت کنونی و پیشرفت در مطالعه نانو مواد نانو (NLM)در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sparseness of the Nano is in some ways a welcome counterblast to costly add-ons found in the west, where cars are becoming almost as intelligent as their drivers.
[ترجمه گوگل]پراکندگی نانو از برخی جهات یک ضد انفجار برای افزودنی های پرهزینه موجود در غرب است، جایی که خودروها تقریباً به اندازه رانندگانشان باهوش می شوند
[ترجمه ترگمان]تنکی در نانو در برخی روش ها برای افزودن هزینه هایی است که در غرب یافت می شود، جایی که ماشین ها تقریبا به اندازه رانندگان آن ها باهوش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The problem need to solve and research area need to study about nano scale zero-valent iron technology are proposed.
[ترجمه گوگل]مشکل نیاز به حل و تحقیق در مورد فناوری آهن صفر ظرفیتی در مقیاس نانو پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]مشکل باید حل شود و منطقه تحقیق باید در مورد مقیاس نانو تکنولوژی zero مورد مطالعه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] پیشوندی که به معنای یک میلیاردم 10 به توان منفی 9 است . مثلاً یک نانو ثانیه، برابر با یک میلیاردم ثانیه است . - نانو ف پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
[برق و الکترونیک] نانو پیشوندی که نشان دهنده ی 10 به توان منفی 9 یا یک هزارم میلیونیم است .
[ریاضیات] پیشوندی به معنی 10-9

انگلیسی به انگلیسی

• one billionth; extremely small

پیشنهاد کاربران

nano ( فیزیک )
واژه مصوب: نانو
تعریف: 1. پیشوندی به معنی یک میلیاردیم ( 9 - 10 ) |||2. پیشوندی به معنی فوق‏العاده کوچک

بپرس