names

جمله های نمونه

1. names that have lustered persian literature
نام هایی که به ادبیات فارسی جلال و شکوه بخشیده است

2. the names are listed in alphabetical order
اسامی به ترتیب حروف الفبا ذکر شده است.

3. the names of amir kabir and nasser-e-din shah are bracketed in history
نام های امیرکبیر و ناصرالدین شاه در تاریخ به هم مربوط هستند (با هم تداعی می شوند).

4. the names of the streets filled her with terrible mementos
نام آن خیابان ها برای او یادآوری خاطرات وحشتناکی بود.

5. their names and addresses were not disclosed
نام و نشانی آنان فاش نشد.

6. their names are listed in a chronological sequence
نام آنها به ترتیب تاریخی فهرست شده است.

7. their names were inscribed on a large metal plate
اسم های آنان روی یک صفحه ی فلزی بزرگ برنوشته شده بود.

8. call names
فحش دادن،اسم بد روی کسی گذاشتن،بد و بیراه گفتن

9. call names
دشنام دادن،به زشتی نام بردن (از)،لقب زشت دادن به،ناسزا گفتن

10. the students' names are listed alphabetically
نام دانش آموزان به ترتیب الفبا فهرست شده است.

11. he deleted their names from the list
او اسامی آنها را از فهرست قلم زد.

12. princes' children took names from their natal places
فرزندان شاهزادگان نام خود را از زادگاه خود می گرفتند.

13. some of the names were secretly eliminated from the list
برخی از اسامی را به طور پنهانی از فهرست حذف کرده بودند.

14. they returned the names of all residents of these two streets
نام همه ی ساکنان این دو خیابان را گزارش دادند.

15. a compiler of geographical names
گردآور فهرست نام های جغرافیایی

16. i wrote down their names
اسامی آنها را یادداشت کردم.

17. the inscription of the names of the dead on the memorial tablet
حک نام کشته شدگان بر لوحه ی یادبود

18. you must learn the names of all countries
باید نام همه ی کشورها را یاد بگیری.

19. a complete list of the names and telephone numbers of the club members
فهرست کامل نام و شماره تلفن اعضای باشگاه

20. david's superior ability to memorize names
استعداد فوق العاده ی دیوید در حفظ کردن اسم ها

21. it is wrong to call names
لقب زشت دادن کار درستی نیست.

22. make a list of their names
صورت اسامی آنها را تهیه کن.

23. the loudspeaker blared out the names of the captives
بلندگو با صدای گوشخراش نام اسیران را اعلام کرد.

24. the students had gouged their names on the desks
شاگردان اسم های خود را روی میزها کنده بودند.

25. the teacher called the students' names one by one
معلم اسم شاگردان را یکی یکی خواند.

26. i am not going to name names
من از کسی نام نخواهم برد.

27. illiterate people who couldn't even sign their names
مردم بی سوادی که نمی توانستند حتی نام خود را امضا کنند

28. he read the list and ticked off a few names
فهرست را خواند و چند اسم را با علامت تیک مشخص کرد.

29. people mix us up and call us by each other's names
مردم ما (دوتا) را با هم اشتباه می گیرند و هر یک را به نام دیگری صدا می زنند.

پیشنهاد کاربران

بپرس