nacre

/ˈneɪkər//ˈneɪkə/

معنی: مروارید، صدف مروارید
معانی دیگر: (از ریشه ی عربی: نقاره) صدف مروارید (mother-of-pearl)، کجی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a hard, iridescent material lining certain seashells, such as that of the pearl oyster; mother-of-pearl.

- The mahogany jewelry box was inlaid with gleaming nacre.
[ترجمه گوگل] جعبه جواهرات چوب ماهون با چوب براق منبت کاری شده بود
[ترجمه ترگمان] جعبه جواهرات چوب ماهون آن را با nacre درخشان تزیین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The unusual exothermal transformation of nacre aragonite to calcite is perhaps resulted from the stored excess enthalpy in nanometer-size aragonite of nacre.
[ترجمه گوگل]تبدیل گرمازایی غیرمعمول ناکر آراگونیت به کلسیت شاید ناشی از آنتالپی اضافی ذخیره شده در آراگونیت نانومتری ناکر باشد
[ترجمه ترگمان]انتقال غیر معمول of aragonite به کلسیت احتمالا ناشی از آنتالپی اضافی ذخیره شده در اندازه نانومتر nacre نانومتر می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The structural color and microstructure of nacre in bivalve shells of Pinctada maxima were investigated by optical reflection spectra, scanning electron microscopy and theoretical simulation.
[ترجمه گوگل]رنگ ساختاری و ریزساختار ناکر در پوسته‌های دوکفه‌ای Pinctada maxima توسط طیف‌های بازتاب نوری، میکروسکوپ الکترونی روبشی و شبیه‌سازی نظری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رنگ ساختار و ریزساختار nacre در پوسته های bivalve، توسط طیف های بازتابی نوری، اسکن میکروسکوپ الکترونی و شبیه سازی نظری بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ingredients:Nacre Powder, Mica Powder, Talc, etc.
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده: پودر ناکر، پودر میکا، تالک و غیره
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: پودر Nacre، پودر میکا، talc و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our nacre shell cream is made from crushed oyster shell which are rich in nacre, conchiolin, proteins and nutrients.
[ترجمه گوگل]کرم پوسته ناکر ما از پوسته صدف خرد شده ساخته شده است که سرشار از ناکر، کنچیولین، پروتئین و مواد مغذی است
[ترجمه ترگمان]کرم پوسته دار ما از پوسته صدف خرد شده ساخته شده است که در nacre، conchiolin، پروتئین ها و مواد غذایی غنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is likely that nacre will become a good candidate for bone graft substitution in future.
[ترجمه گوگل]این احتمال وجود دارد که ناکر کاندیدای مناسبی برای جایگزینی پیوند استخوان در آینده شود
[ترجمه ترگمان]این احتمال وجود دارد که nacre کاندیدای خوبی برای جانشینی graft در آینده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The relative concentrations of carotenoid in nacre are closely associated with the color of nacre and tend to reduce gradually from posterior to umbo region in nacre of the same shell.
[ترجمه گوگل]غلظت نسبی کاروتنوئید در خرچنگ ارتباط تنگاتنگی با رنگ خرچنگ دارد و تمایل به کاهش تدریجی از ناحیه خلفی به ناحیۀ ناف در خرچنگ همان پوسته دارد
[ترجمه ترگمان]غلظت های نسبی of در nacre به شدت با رنگ of مرتبط هستند و تمایل دارند که به تدریج از پشت به منطقه umbo در nacre همان پوسته کاهش یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The structural color of nacre in bivalve shells of Pinctada maxima is derived from the combination effects of aragonite-protein multilayer structure and yellow pigments in nacre.
[ترجمه گوگل]رنگ ساختاری ناکر در پوسته های دوکفه ای Pinctada maxima از اثرات ترکیبی ساختار چند لایه آراگونیت-پروتئین و رنگدانه های زرد در خرچنگ گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]رنگ ساختاری of در shells bivalve از Pinctada از اثرات ترکیبی ساختار چند لایه - پروتئین چند لایه و رنگدانه های زرد در nacre مشتق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Recent advances in nacre used as bone implant are reviewed in this paper.
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در ناکر مورد استفاده به عنوان ایمپلنت استخوان در این مقاله بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در nacre مورد استفاده در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The oyster covers the piece of shell with a pearly substance known as nacre.
[ترجمه گوگل]صدف روی تکه صدف را با ماده ای مرواریدی به نام ناکر می پوشاند
[ترجمه ترگمان]صدف تکه صدف را با ماده ای که به نام nacre معروف است می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To study the extractive technique of amino acid in nacre.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش استخراج اسید آمینه در خرچنگ
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش استخراجی of در nacre
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I am that grain of salt, and I am also the nacre tears that the oyster cried.
[ترجمه گوگل]من آن دانه نمک هستم و من هم همان اشکی هستم که صدف گریست
[ترجمه ترگمان]من آن گندم نمک هستم، و همچنین اشک های nacre که صدف داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مروارید (اسم)
pearl, bdellium, nacre

صدف مروارید (اسم)
nacre, mother-of-pearl

انگلیسی به انگلیسی

• mother-of-pearl, shiny transparent substance that lines many shells

پیشنهاد کاربران

ماده رنگین تابی و دارای قابلیت ارتجاعی ترکیب شده از مواد آلی و معدنی که پوشش دهنده داخل صدف مروارید و ایجاد کننده لایه خارجی مروارید است.

بپرس