moxie

/ˈmɑːksi//ˈmɑːksi/

(امریکا - خودمانی) دل و جرات، دل، جربزه

جمله های نمونه

1. It was Moxie, who was leaning against the wall beside her, seemingly spreadeagled by some centrifugal force.
[ترجمه گوگل]این موکسی بود که به دیوار کنارش تکیه داده بود و ظاهراً توسط نیروی گریز از مرکز پخش شده بود
[ترجمه ترگمان]این ماکسی بود که در کنار او به دیوار تکیه داده بود و ظاهرا به وسیله نیروی گریز از مرکز به او حمله کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Moxie had early detected Ned smuggling in a bottle of whisky, and had delivered a chastening lecture.
[ترجمه گوگل]موکسی خیلی زود متوجه قاچاق ند در یک بطری ویسکی شده بود و یک سخنرانی تنبیه آمیز ارائه کرده بود
[ترجمه ترگمان]ماکسی از اولین باری که در بطری ویسکی قاچاق می کرد، آن ها را پیدا کرده بود و سخنرانی chastening را تحویل داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She could hear Moxie catching her breath.
[ترجمه گوگل]صدای نفس کشیدن موکسی را می شنید
[ترجمه ترگمان]صدای ماکسی را می شنید که نفسش را در سینه حبس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So yes, it takes some "moxie" to refer to one proposal on happiness as happiness itself.
[ترجمه گوگل]بنابراین بله، برای اشاره به یک پیشنهاد در مورد شادی به عنوان خود خوشبختی، کمی "موکسی" لازم است
[ترجمه ترگمان]بنابراین بله، برای اشاره به یک پیشنهاد در مورد خوشحالی به عنوان خود شادی، \"moxie\" لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Darren Fletcher was satisfied with the pluck and moxie on show in United's battling draw at Stoke City.
[ترجمه گوگل]دارن فلچر در بازی یونایتد در بازی استوک سیتی از نمایش‌های پرفروش و موکسی راضی بود
[ترجمه ترگمان](درن فلچر)با توجه به مبارزات انتخاباتی در شهر استوک سیتی، از دل و جرات خود راضی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the museum, we saw the famous Moxie double - edged sword.
[ترجمه گوگل]در موزه شمشیر دولبه معروف Moxie را دیدیم
[ترجمه ترگمان]در موزه، ما شمشیر Moxie را دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Come on. Show some moxie!
[ترجمه گوگل]بیا دیگه چند موکسی نشان بده!
[ترجمه ترگمان] زود باش! یه کم جسارت نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's a small kid, but he has plenty of moxie.
[ترجمه گوگل]او بچه کوچکی است، اما موکسی های زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]بچه کوچکی است، اما دل و جریت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is utterly fearless and sure of herself, small in stature but large in moxie.
[ترجمه گوگل]او کاملاً نترس و از خودش مطمئن است، جثه کوچکی دارد اما موکسی بزرگ است
[ترجمه ترگمان]او کاملا نترس و از خودش مطمئن است، اما قد بلندی دارد، اما به اندازه کافی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Campanis makes up for her small size with plenty of moxie.
[ترجمه گوگل]کامپانیس اندازه کوچک خود را با مقدار زیادی موکسی جبران می کند
[ترجمه ترگمان]Campanis به اندازه سایز کوچیکش با moxie زیادی بزرگ میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inside, all was just as it had always been, except there was more Coca Cola and not so much Moxie and root beer and birch beer and sarsaparilla.
[ترجمه گوگل]داخل، همه چیز مثل همیشه بود، با این تفاوت که کوکا کولا بیشتر بود و نه آنقدر آبجوی موکسی و ریشه و آبجو توس و سارساپاریلا
[ترجمه ترگمان]در داخل، همه چیز درست مثل همیشه بود، به جز کوکا کولا و آبجو و آبجو و آبجو و آبجو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chances are whoever you're interviewing with got where he is by showing some moxie, and you should too.
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد با هرکسی که با او مصاحبه می کنید، با نشان دادن چند موکسی به جایی که هست رسیده است، و شما هم همینطور
[ترجمه ترگمان]احتمال داره هر کسی که باه اش مصاحبه می کنی، با پیدا کردن یه سری moxie، و تو هم باید باه اش مصاحبه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He added that Sun has played professionally and that " he's got a lot of moxie. "
[ترجمه گوگل]او اضافه کرد که سان حرفه ای بازی کرده است و "او موکسی های زیادی دارد "
[ترجمه ترگمان]وی افزود که سان به طور حرفه ای بازی کرده است و \" او خیلی از moxie برخوردار است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But at the time, I certainly had plenty of moxie.
[ترجمه گوگل]اما در آن زمان، مطمئناً موکسی زیادی داشتم
[ترجمه ترگمان]اما در آن زمان، من واقعا جسارت زیادی داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• courage, nerve (slang)

پیشنهاد کاربران

جربزه، دل و جرأت
مصمم ، با انگیزه ، جسور
courage and determination
Ex:
He 's a small kid, but he has plenty of moxie

بپرس