moving staircase

/ˈmuːvɪŋˈsterˌkes//ˈmuːvɪŋˈsteəkeɪs/

معنی: بالارو، پله برقی، پله روان
معانی دیگر: رجوع شود به: escalator، escalator پله روان

جمله های نمونه

1. A classic example of this is the moving staircase to Dumbledore's office.
[ترجمه گوگل]یک مثال کلاسیک از این راه پله های متحرک به سمت دفتر دامبلدور است
[ترجمه ترگمان]یک نمونه کلاسیک از این پلکان متحرک به دفتر دامبلدور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Twenty-four people were injured at 8:50 am Tuesday when the moving staircase at Guomao Subway Station in Shenzhen suddenly ran in the opposition direction at a higher speed, Xinhua reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش شینهوا، در ساعت 8:50 صبح روز سه‌شنبه هنگامی که پلکان متحرک ایستگاه متروی گوئومائو در شنژن ناگهان با سرعت بیشتری به سمت مخالفان حرکت کرد، 24 نفر مجروح شدند
[ترجمه ترگمان]به گزارش زینهووا، بیست و چهار نفر در ساعت ۸: ۵۰ صبح روز سه شنبه هنگامی که پلکان متحرک ایستگاه مترو Guomao در Shenzhen با سرعت بالاتری در مسیر مخالف قرار گرفت، مجروح شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We actually walked through the doors of Hogwarts, into the entry way with the steps leading to the moving staircase and through the doors into the Great Hall itself.
[ترجمه گوگل]ما در واقع از درهای هاگوارتز، به راه ورودی با پله های منتهی به پلکان متحرک و از طریق درها به تالار بزرگ رفتیم
[ترجمه ترگمان]در واقع از در ورودی هاگوارتز عبور کردیم و وارد سرسرای ورودی شدیم که از پله ها به سمت پلکان مارپیچی می رفت و وارد سرسرای بزرگ می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Last year, Chan and Jack Levy, a mechanical-engineering professor at City University, unveiled a moving staircase called the Levytator that doesn't double back on itself like a conveyor belt.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، چان و جک لوی، استاد مهندسی مکانیک در دانشگاه سیتی، از پلکان متحرکی به نام Levytator رونمایی کردند که مانند یک تسمه نقاله به سمت خود باز نمی گردد
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، چان و جک Levy، استاد مهندسی مکانیک در دانشگاه شهر، از پلکانی در حال حرکت پرده برداری کردند که مانند نوار نقاله بر روی خودش باز نمی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When we take a trip, we get to the top of mountain by cable car. When we arrive at the hotel, we get to our room by elevator or moving staircase .
[ترجمه گوگل]وقتی به سفر می رویم با تله کابین به بالای کوه می رسیم وقتی به هتل می رسیم، با آسانسور یا پلکان متحرک به اتاق خود می رسیم
[ترجمه ترگمان]وقتی که سفر می کنیم با ماشین کابلی به قله کوه می رسیم وقتی به هتل می رسیم، با آسانسور یا راه پله حرکت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بالارو (اسم)
lift, elevator, moving staircase, moving stairway

پله برقی (اسم)
moving staircase, escalator

پله روان (اسم)
moving staircase

انگلیسی به انگلیسی

• escalator

پیشنهاد کاربران

بپرس