mousse

/ˈmuːs//muːs/

معنی: موس
معانی دیگر: موس (خوراک سرد حاوی سفیده ی تخم مرغ و خامه و ژله و میوه)، خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود

جمله های نمونه

1. I'd like a steak and fries with chocolate mousse to follow.
[ترجمه گوگل]من می خواهم استیک و سیب زمینی سرخ شده با موس شکلاتی را دنبال کنم
[ترجمه ترگمان]من یک استیک و سیب زمینی با خامه شکلاتی دوست دارم که دنبالش باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This mousse says it's designed to eliminate frizz and make hair glossy and easier to manage.
[ترجمه گوگل]این موس می گوید که برای از بین بردن موخوره و براق شدن موها و مدیریت آسان تر طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این mousse می گوید که برای حذف frizz طراحی شده است و موهای خود را براق و آسان تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sweet was a mousse flavoured with whisky.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] شیرینی، یک موس طعمدار شده با ویسکی بود.
|
[ترجمه گوگل]شیرینی موس با طعم ویسکی بود
[ترجمه ترگمان]مزه شیرین ویسکی با ویسکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This chocolate mousse is too rich for me.
[ترجمه گوگل]این موس شکلاتی برای من خیلی غنی است
[ترجمه ترگمان]این خامه شکلاتی برای من خیلی زیاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their chocolate mousse is simply orgasmic.
[ترجمه گوگل]موس شکلاتی آنها به سادگی ارگاسمیک است
[ترجمه ترگمان]شکلات mousse به سادگی orgasmic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The chocolate mousse was smooth and creamy.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] موس شکلاتی، نرم و خامه ای بود.
|
[ترجمه گوگل]موس شکلاتی صاف و خامه ای بود
[ترجمه ترگمان]شکلات mousse نرم و خامه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stroke the Luminescent Mousse quickly through your hair and comb through, making sure that it is well distributed at the roots.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] موس براق کننده را به سرعت روی موهایتان بکشید و شانه کنید، مطمئن شوید که این موس به خوبی در ریشه ی مویتان پخش شده است.
|
[ترجمه گوگل]موس لومینسنت را به سرعت روی موهای خود بکشید و شانه کنید، مطمئن شوید که به خوبی در ریشه پخش شده است
[ترجمه ترگمان]به سرعت از میان موهای خود عبور کنید و شانه را شانه بزنید و اطمینان حاصل کنید که به خوبی در ریشه ها توزیع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can get a natural effect with regular-strength mousse or more control with the stronger varieties.
[ترجمه گوگل]می‌توانید با موس با قدرت معمولی یا کنترل بیشتر با انواع قوی‌تر جلوه‌ای طبیعی داشته باشید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک افکت طبیعی با mousse با توان منظم و یا کنترل بیشتر با انواع قوی تر به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You know, like salmon and chocolate flavour mousse. 2
[ترجمه گوگل]می دانید، مانند ماهی سالمون و موس طعم شکلات 2
[ترجمه ترگمان]می دونی، مثل ماهی آزاد و شکلات ۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wella High Hair Bolumising Mousse was applied to create soft curls.
[ترجمه گوگل]موس بولومیزینگ موی بالا Wella برای ایجاد فرهای نرم استفاده شد
[ترجمه ترگمان]موهای بلند مو Bolumising برای ایجاد حلقه های نرم به کار برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As an alternative, alcohol-free Herbal Styling Mousse was used to add fullness, volume and body.
[ترجمه گوگل]به عنوان جایگزین، از موس حالت دهنده گیاهی بدون الکل برای افزودن پری، حجم و بدن استفاده شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جایگزین، Styling گیاهی بدون الکل برای افزودن کامل، حجم و بدن مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And she would bake a chocolate mousse torte.
[ترجمه گوگل]و او یک تورته موس شکلاتی می پخت
[ترجمه ترگمان]و اون یه بستنی شکلاتی درست می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her speciality was a kind of uncooked avocado mousse that was better avoided, although her martinis were good.
[ترجمه گوگل]تخصص او نوعی موس آووکادوی پخته نشده بود که بهتر است از آن اجتناب شود، اگرچه مارتینی های او خوب بودند
[ترجمه ترگمان]تخصص او نوعی خامه uncooked بود که از آن پرهیز می کرد، هرچند که her خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We had mousse for dessert.
[ترجمه گوگل]برای دسر موس داشتیم
[ترجمه ترگمان]برای دسر بستنی خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sometime between the lamb chops and the chocolate mousse, Maestro Domingo presented his illustrious cast.
[ترجمه گوگل]زمانی بین تکه های بره و موس شکلاتی، استاد دومینگو بازیگران برجسته خود را ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها میان گوشت بره و خامه شکلاتی، Maestro دومینگو را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موس (اسم)
mousse

انگلیسی به انگلیسی

• dessert made with whipped cream and other ingredients; dish made with pureed meat or fish and whipped cream; foamy cosmetic preparation for hair
mousse is a sweet, light food made from eggs and cream.

پیشنهاد کاربران

1. موس ( نوعی دسر )
2. اسپری کف مو
در محاوره آمریکایی شنیده شده به این کلمه "تشک" هم میگن
معادل mattress
خامه شکلاتی فرانسوی
ژل مو
اسپری کف

بپرس