mountaintop

/ˈmaʊntənˌtɑːp//ˈmaʊntənˌtɑːp/

معنی: قله کوه
معانی دیگر: سر کوه، نوک کوه، قله، کوه سر

جمله های نمونه

1. They descended from the mountaintop.
[ترجمه گوگل]از قله کوه پایین آمدند
[ترجمه ترگمان] از قله کوه پایین اومدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She shouted on the mountaintop and listened for the echo.
[ترجمه گوگل]او در قله کوه فریاد زد و به پژواک گوش داد
[ترجمه ترگمان]او روی قله کوه فریاد می کشید و به انعکاس صدا گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mountaintop offers eloquent testimony on all of this, for nothing there grows for ever.
[ترجمه گوگل]قله کوه شهادت گویا را در مورد همه اینها ارائه می دهد، زیرا هیچ چیز برای همیشه در آنجا رشد نمی کند
[ترجمه ترگمان]قله کوه گواه روشنی بر همه اینها است، زیرا هیچ چیز برای همیشه رشد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To outsiders, it seemed to be a mountaintop utopia, high above the troubles of the Great Depression.
[ترجمه گوگل]برای بیگانگان، به نظر می رسید که این یک مدینه فاضله در بالای کوه است، بالاتر از مشکلات رکود بزرگ
[ترجمه ترگمان]برای خارجی ها، به نظر می رسید که این یک مدینه فاضله کوه است که بالاتر از مشکلات رکود اقتصادی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mountaintop provides a spectacular view of Innsbruck and its surroundings.
[ترجمه گوگل]قله کوه منظره ای دیدنی از اینسبروک و اطراف آن را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]قله کوه نمای تماشایی از اینسبروک و اطراف آن را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mountaintop offers different information-there some grand order seems both manifest and enormous, far larger than the purely human world.
[ترجمه گوگل]قله کوه اطلاعات متفاوتی را ارائه می دهد - نظم بزرگی در آنجا آشکار و عظیم به نظر می رسد، بسیار بزرگتر از دنیای صرفاً انسانی
[ترجمه ترگمان]قله کوه اطلاعات متفاوتی ارائه می دهد - در آنجا برخی نظم و ترتیب عظیم، بسیار بزرگ تر از دنیای کاملا انسان به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The vast mountaintop panorama was forgotten as the focus of the world shrank to six inches away from his nose.
[ترجمه گوگل]پانورامای وسیع بالای کوه فراموش شد زیرا تمرکز جهان به شش اینچ از بینی او کوچک شد
[ترجمه ترگمان]چشم انداز کوه عظیم از یاد برده شد و تمرکز جهان به ۶ اینچ از بینی اش کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The high, flat mountaintop is covered with many green juniper and pinon pine trees. It looks like a huge green table, which is "mesa verde" in Spanish.
[ترجمه گوگل]قله بلند و مسطح کوه با بسیاری از درختان ارس سبز و کاج پینون پوشیده شده است به نظر می رسد یک میز سبز بزرگ است که در اسپانیایی "mesa verde" است
[ترجمه ترگمان]قله کوه مرتفع با بسیاری از درختان سرو کوهی و درختان کاج پوشیده شده است شبیه یک میز سبز بزرگ است، که در زبان اسپانیایی \"verde mesa\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An isolated mountaintop in central Mexico is covered each winter with orange - and - black monarch butterflies.
[ترجمه گوگل]قله ای منزوی در مرکز مکزیک هر زمستان با پروانه های سلطنتی نارنجی و سیاه پوشیده می شود
[ترجمه ترگمان]قله کوه نشین در مرکز مکزیک در هر زمستان با پروانه های ملکه سیاه و نارنجی پوشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mountaintop was not powerful enough to counteract the drugs, the fears.
[ترجمه گوگل]قله کوه به اندازه کافی قدرتمند نبود که با مواد مخدر و ترس مقابله کند
[ترجمه ترگمان]کوه به اندازه کافی قوی نبود که داروها را خنثی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Winfrey interviewed Cruise at his mountaintop home near Telluride, Colorado, surrounded by the snow-capped Rocky Mountains.
[ترجمه گوگل]وینفری با کروز در خانه بالای کوه خود در نزدیکی تلوراید، کلرادو، که توسط کوه های پوشیده از برف راکی ​​احاطه شده است، مصاحبه کرد
[ترجمه ترگمان]وینفری در نزدیکی telluride، کلورادو که توسط کوه های پوشیده از برف احاطه شده است، با کروز در نزدیکی telluride، کلرادو، مصاحبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There a huge mountaintop antenna monitored radio chat behind the Iron Curtain.
[ترجمه گوگل]در پشت پرده آهنی، یک آنتن عظیم در بالای کوه، چت رادیویی را زیر نظر داشت
[ترجمه ترگمان]در آنجا یک آنتن عظیم کوه، رادیو چت پشت پرده آهنین را مورد نظارت قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's quite a scramble to get to the mountaintop.
[ترجمه گوگل]رسیدن به قله کوه بسیار سخت است
[ترجمه ترگمان]خیلی تلاش برای رسیدن به قله کوه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mountaintop is shrouded in a blowing cloud bank.
[ترجمه گوگل]قله کوه در یک بانک ابر دمنده پوشانده شده است
[ترجمه ترگمان]قله کوه در یک بانک ابری در حال وزیدن گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mountaintop coal mining in Appalachia clears patches of forest contributing to the decline of birds like the cerulean warbler that breeds and forests in treetops.
[ترجمه گوگل]استخراج زغال سنگ در بالای کوه در آپالاشیا تکه‌هایی از جنگل را پاک می‌کند که به کاهش پرندگانی مانند خرچنگ که زاد و ولد می‌کند و جنگل‌ها در بالای درختان کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]استخراج زغال سنگ در Appalachia باعث از بین بردن تکه های درختان جنگل مانند چکاوک cerulean می شود که درختان و جنگل را در نوک درختان تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قله کوه (اسم)
ben, mountaintop

انگلیسی به انگلیسی

• mountain peak, summit

پیشنهاد کاربران

بپرس