motivator

جمله های نمونه

1. a good teacher is a motivator
معلم خوب (شاگردان را) راغب می کند.

2. Desire for status can be a powerful motivator.
[ترجمه گوگل]میل به موقعیت می تواند یک انگیزه قوی باشد
[ترجمه ترگمان]تمایل به وضعیت می تواند یک محرک قدرتمند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The other motivator could be violence on the streets.
[ترجمه گوگل]محرک دیگر می تواند خشونت در خیابان ها باشد
[ترجمه ترگمان]انگیزه دیگر می تواند خشونت در خیابان ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Status can be an important motivator.
[ترجمه گوگل]وضعیت می تواند انگیزه مهمی باشد
[ترجمه ترگمان]وضعیت می تواند یک محرک مهم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Community shame is a great motivator, has been for thousands of years in the history of the human race.
[ترجمه گوگل]شرم اجتماعی یک محرک بزرگ است که هزاران سال در تاریخ نژاد بشر بوده است
[ترجمه ترگمان]شرمندگی جامعه یک محرک بزرگ است که به مدت هزاران سال در تاریخ نژاد بشر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. God is the great mysterious motivator of what we call nature and it has been said often by philosophers, that nature is the will of God. And, I prefer to say that nature is the only body of God that we shall ever see. If we wish to know the truth concerning anything, we'll find it in the nature of that thing. Frank Lloyd Wright
[ترجمه گوگل]خدا محرک اسرارآمیز بزرگ چیزی است که ما آن را طبیعت می نامیم و غالباً فیلسوفان گفته اند که طبیعت اراده خداوند است و ترجیح می‌دهم بگویم که طبیعت تنها جسم خداست که ما همیشه خواهیم دید اگر بخواهیم حقیقت را در مورد چیزی بدانیم، آن را در ماهیت آن چیز خواهیم یافت فرانک لوید رایت
[ترجمه ترگمان]خداوند از آن چیزی است که ما طبیعت می نامیم و اغلب فلاسفه می گویند که طبیعت اراده خداوند است و ترجیح می دهم بگویم که طبیعت تنها جسم خدا است که تا به حال می بینیم اگر بخواهیم حقیقت را در مورد هر چیزی بدانیم، آن را در ذات آن چیز می یابیم فرانک لوید رایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gwynn considers himself a self- motivator, but clearly he relishes proving others wrong.
[ترجمه گوگل]گوین خود را یک خود انگیزشی می‌داند، اما به وضوح از اثبات اشتباه دیگران لذت می‌برد
[ترجمه ترگمان]Gwynn خود را یک محرک مستقل می داند، اما به وضوح از ثابت کردن دیگران لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Moseley thinks the defeat will serve as a motivator this week against Washington and Washington State.
[ترجمه گوگل]موزلی فکر می‌کند که شکست این هفته به عنوان انگیزه‌ای در برابر واشنگتن و ایالت واشنگتن خواهد بود
[ترجمه ترگمان]Moseley فکر می کند که این شکست به عنوان یک محرک در این هفته بر علیه دولت واشنگتن و واشنگتن عمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Money is a good motivator.
[ترجمه محمد شفیعی] پول یک انگیزش ( تحریک ) خوبی است
|
[ترجمه گوگل]پول انگیزه خوبی است
[ترجمه ترگمان]پول یک محرک خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To professional golfer Padraig Harrington, it is a motivator to help him perform his very best.
[ترجمه گوگل]برای گلف باز حرفه ای پادریگ هرینگتون، این انگیزه ای است که به او کمک کند بهترین عملکرد خود را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]برای گلف باز professional Harrington، این یک انگیزه برای کمک به او برای انجام بهترین کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Overuse fear as a motivator by being overly demanding.
[ترجمه گوگل]استفاده بیش از حد از ترس به عنوان یک انگیزه با مطالبه بیش از حد
[ترجمه ترگمان]از ترس استفاده بیش از حد به عنوان یک محرک با بیش از حد درخواست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kobe's a great teammate, a great motivator.
[ترجمه گوگل]کوبی یک هم تیمی عالی است، یک محرک بزرگ
[ترجمه ترگمان]کوبه یک هم تیمی بزرگ است که یک محرک عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sigmund Freud regarded sexuality as the principle motivator of humans.
[ترجمه گوگل]زیگموند فروید تمایلات جنسی را محرک اصلی انسانها می دانست
[ترجمه ترگمان]زیگموند فروید، تمایلات جنسی را به عنوان انگیزه اصلی انسان ها مورد توجه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And this desire for change is often the motivator for progress.
[ترجمه گوگل]و این تمایل به تغییر اغلب محرک پیشرفت است
[ترجمه ترگمان]و این تمایل به تغییر اغلب انگیزه برای پیشرفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This R 2 unit has a bad motivator. Look!
[ترجمه گوگل]این واحد R 2 انگیزه بدی دارد نگاه کن
[ترجمه ترگمان]این واحد تحقیق دارای یک محرک بد می باشد نگاه کن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stimulator, one who inspires others to action, person who motivates

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : motivate
✅️ اسم ( noun ) : motivation / motive / motivator
✅️ صفت ( adjective ) : motivated / motivational / motive
✅️ قید ( adverb ) : _
انگیزنده دهنده
عامل انگیزشی
انگیزاننده
مشوق
محرک

بپرس