money market

/ˈməniˈmɑːrkət//ˈmʌniˈmɑːkɪt/

بازار پول، بازار سهام

جمله های نمونه

1. Investments in the U. S. money market have propped up the American dollar.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در بازار پول ایالات متحده باعث تقویت دلار آمریکا شده است
[ترجمه ترگمان]در آمریکا سرمایه گذاری می شود اس بازار پول دلار آمریکا را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Daily reports of money market events, prices and yields are carried in the Financial Times.
[ترجمه گوگل]گزارش های روزانه رویدادهای بازار پول، قیمت ها و بازدهی ها در فایننشال تایمز ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]گزارش های روزانه از رویداده ای مربوط به بازار پول، قیمت ها و محصولات در روزنامه فایننشال تایمز حمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For larger corporations, direct participation in the money market may still be cost effective.
[ترجمه گوگل]برای شرکت های بزرگتر، مشارکت مستقیم در بازار پول ممکن است همچنان مقرون به صرفه باشد
[ترجمه ترگمان]برای شرکت های بزرگ تر، مشارکت مستقیم در بازار پول ممکن است همچنان مقرون به صرفه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hence they are more liquid than money market deposits and so carry a lower interest rate.
[ترجمه گوگل]از این رو آنها نقدینگی بیشتری نسبت به سپرده های بازار پول دارند و بنابراین دارای نرخ بهره پایین تری هستند
[ترجمه ترگمان]از این رو آن ها مایع بیشتری نسبت به ذخایر بازار پول و نرخ بهره کم تر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The excess supply of money in the domestic money market will push down the rate of interest.
[ترجمه گوگل]مازاد عرضه پول در بازار پول داخلی، نرخ بهره را پایین می آورد
[ترجمه ترگمان]مازاد پول در بازار پول داخلی نرخ بهره را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fund invests in money market deposits with a range of banks and financial institutions.
[ترجمه گوگل]این صندوق در سپرده های بازار پول نزد طیف وسیعی از بانک ها و موسسات مالی سرمایه گذاری می کند
[ترجمه ترگمان]این صندوق در سپرده های بازار پول با دامنه ای از بانک ها و موسسات مالی سرمایه گذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Benham Group gets the money market and bond funds.
[ترجمه گوگل]گروه بنهام بازار پول و وجوه اوراق قرضه را بدست می آورد
[ترجمه ترگمان]گروه Benham بازار پول و سرمایه اوراق قرضه را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The money market interest rate is 10 percent.
[ترجمه گوگل]نرخ سود بازار پول 10 درصد است
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره بازار سرمایه ۱۰ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A money market mutual fund is conceptually simple.
[ترجمه گوگل]یک صندوق سرمایه گذاری مشترک در بازار پول از نظر مفهومی ساده است
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذاری مشترک در بازار پول بسیار ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The obverse of money market advances is money market deposits, and these work in the same way.
[ترجمه گوگل]نقطه مقابل پیشرفت های بازار پول، سپرده های بازار پول است و اینها نیز به همین صورت عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]درآمد حاصل از بازار پول، سپرده های بازار پول و این کار به همان طریق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Checks written against money market funds continue to earn interest until the check clears the fund.
[ترجمه گوگل]چک‌هایی که علیه صندوق‌های بازار پول نوشته می‌شوند، تا زمانی که چک صندوق را تسویه نکند، سود کسب می‌کنند
[ترجمه ترگمان]چک های نوشته شده بر علیه بودجه های بازار پول تا زمان روشن کردن صندوق ادامه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Bank of England has a pivotal role in the London money market.
[ترجمه گوگل]بانک انگلستان نقش محوری در بازار پول لندن دارد
[ترجمه ترگمان]بانک انگلستان در بازار پول لندن نقش محوری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Bank is a major player in the sterling money market, buying and selling Treasury bills on a daily basis.
[ترجمه گوگل]بانک یکی از بازیگران اصلی بازار پول استرلینگ است که روزانه به خرید و فروش اسناد خزانه می پردازد
[ترجمه ترگمان]این بانک یک بازیگر اصلی در بازار پول استرلینگ، خرید و فروش اسکناس ها به صورت روزانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The key overnight rate will settle at 0. 45 percent, the same as yesterday, a money market broker said.
[ترجمه گوگل]یک کارگزار بازار پول گفت: نرخ کلیدی یک شبه مانند دیروز روی 0 45 درصد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]نرخ شب کلید در ساعت ۰ حل خواهد شد یک دلال معاملات پولی گفت: ۴۵ درصد، مانند دیروز، یک دلال سهام گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] بازار پول

انگلیسی به انگلیسی

• system in which there are transactions with liquid assets for short periods of time
a country's money market consists of all the institutions such as the government and commercial banks that deal with short-term loans, capital, and foreign exchange.

پیشنهاد کاربران

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
بازار پول
یک بازار مالی که در آن وام یا استقراض کوتاه مدت صورت می گیرد.

بپرس