moneymaker

/ˈməniˌmekər//ˈməniˌmekə/

آدمی که در کسب پول مهارت دارد، پولساز، پرمنفعت، سودآور، پول گرد کردن

جمله های نمونه

1. Farrell's book will undoubtedly be a moneymaker.
[ترجمه گوگل]کتاب فارل بدون شک پولساز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]کتاب فارل، بدون شک یک moneymaker (moneymaker)خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But the firm is more than just a money-maker; it is the consummate all-rounder.
[ترجمه گوگل]اما این شرکت چیزی بیش از یک پولساز است این همه کاره کامل است
[ترجمه ترگمان]اما این شرکت بیش از یک تصمیم گیرنده است؛ این کار همه پسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the front row was less confident than the back that the firm was a meritocracy of money-makers.
[ترجمه گوگل]اما ردیف اول نسبت به پشتیبان کمتر مطمئن بودند که این شرکت شایسته سالاری پولسازان است
[ترجمه ترگمان]اما ردیف اول کم تر از گذشته بود که شرکت بر پایه شایسته سالاری of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Liquor is huge moneymaker in China already, and getting bigger every year.
[ترجمه گوگل]مشروب در حال حاضر در چین پولساز بزرگی است و هر سال بزرگتر می شود
[ترجمه ترگمان]Liquor در چین در حال حاضر بزرگ است و هر ساله بزرگ تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Mark is Ford's biggest moneymaker, just as Cadillac is for General Motors.
[ترجمه گوگل]مارک بزرگترین پولساز فورد است، همانطور که کادیلاک برای جنرال موتورز است
[ترجمه ترگمان]مارک بزرگ ترین moneymaker است، درست مثل کادیلاک جنرال موتورز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His restaurant is a real moneymaker.
[ترجمه گوگل]رستوران او یک پولساز واقعی است
[ترجمه ترگمان]رستوران او واقعا moneymaker است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But Moneymaker said members of his organization have either glimpsed Bigfoot or gotten close enough to hear the creature in all but three of 30 expeditions in the United States and Canada.
[ترجمه گوگل]اما مانی میکر گفت اعضای سازمانش یا نگاهی اجمالی به Bigfoot داشته اند یا به اندازه کافی به این موجود نزدیک شده اند که در تمام 30 اکسپدیشن در ایالات متحده و کانادا به جز سه اکسپدیشن، این موجود را بشنوند
[ترجمه ترگمان]اما moneymaker گفت که اعضای سازمان او یا به اندازه کافی نزدیک شده یا به اندازه کافی نزدیک شده اند تا این موجود را در هر سه سفر ۳۰ سفر در ایالات متحده و کانادا بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. RTL has become by far Bertelsmann's biggest moneymaker, delivering $745 million in the first half, or 71% of operating profit.
[ترجمه گوگل]RTL با 745 میلیون دلار در نیمه اول، یا 71 درصد از سود عملیاتی، با اختلاف به بزرگترین پولساز برتلزمن تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]RTL در نیمه نخست سال گذشته ۷۴۵ میلیون دلار و یا ۷۱ درصد سود عملیاتی را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While you seem to be the big moneymaker in the relationship, this could suggest that your partner will feel deficient in comparison.
[ترجمه گوگل]در حالی که به نظر می رسد شما پول ساز بزرگی در رابطه هستید، این می تواند نشان دهد که شریک زندگی شما در مقایسه با آن احساس کمبود می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که به نظر می رسد شما در این رابطه واقعا moneymaker هستید، این می تواند پیشنهاد کند که شریک زندگی شما در مقایسه با شما احساس کمبود خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "She's a fun girl, " says Moneymaker.
[ترجمه گوگل]مانی میکر می گوید: «او دختر سرگرم کننده ای است
[ترجمه ترگمان]moneymaker می گوید: \" او دختر سرگرم کننده ای است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The AIDS drug market was never a major moneymaker for global drug giants, while cancer and diabetes drugs are central to the companies' very survival.
[ترجمه گوگل]بازار داروهای ایدز هرگز برای غول‌های دارویی جهانی پول‌ساز نبود، در حالی که داروهای سرطان و دیابت برای بقای این شرکت‌ها نقش اساسی دارند
[ترجمه ترگمان]بازار دارو در زمینه مبارزه با ایدز هرگز برای غول های جهانی مبارزه نکرده است، در حالی که داروهای سرطان و دیابت در مرکز این شرکت ها قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is a major moneymaker for organized crime.
[ترجمه گوگل]این یک پولساز بزرگ برای جنایات سازمان یافته است
[ترجمه ترگمان]این یک moneymaker بزرگ برای جرائم سازمان یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Last year's winner, Chris Moneymaker at the World Series by winning a $ 40 internet tournament.
[ترجمه گوگل]برنده سال گذشته کریس مانی میکر در مسابقات جهانی با برنده شدن در یک تورنمنت اینترنتی 40 دلاری
[ترجمه ترگمان]برنده سال گذشته، کریس moneymaker در سری مسابقات جهانی با کسب ۴۰ هزار دلار برنده جام جهانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. More important, first-class mail, the Postal Service's biggest moneymaker, has fallen 25 percent during the past decade. That's a huge problem for its bottom line.
[ترجمه گوگل]مهمتر از آن، پست درجه یک، بزرگترین پولساز خدمات پستی، در طول دهه گذشته 25 درصد کاهش یافته است این یک مشکل بزرگ برای خط نهایی آن است
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، پست درجه اول، بزرگ ترین moneymaker خدمات پستی، طی دهه گذشته ۲۵ درصد کاهش یافته است این یک مشکل بزرگ برای خط پایین آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But while PC processors remain Intel's biggest moneymaker, the company is often criticized for being unfashionably late (okay, a no-show) to the fast-growing smartphone and tablet market.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که پردازنده‌های رایانه شخصی همچنان بزرگترین پول‌ساز اینتل هستند، این شرکت اغلب به دلیل تاخیر غیرمعمول (خوب، عدم نمایش) در بازار رو به رشد گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها مورد انتقاد قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که پردازنده های کامپیوترهای شخصی بزرگ ترین moneymaker اینتل هستند، اغلب این شرکت بخاطر being دیر (خوب، یک نمایش خیر)به گوشی های هوشمند در حال رشد و بازار تبلت مورد انتقاد قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It turns city functions into money makers rather than budget busters.
[ترجمه گوگل]این کارکردهای شهر را به جای بودجه ریزان به پول ساز تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]این شهر به جای بودجه، توابع شهر را تبدیل به سرمایه گذاران می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Casual games are also a great money maker: imagine users were offered attractive high-quality Facebook applications for 10 cents.
[ترجمه گوگل]بازی‌های معمولی نیز پول‌ساز خوبی هستند: تصور کنید به کاربران اپلیکیشن‌های جذاب فیس‌بوک با کیفیت بالا به قیمت ۱۰ سنت پیشنهاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]بازی های Casual نیز یک سازنده بزرگ هستند: تصور کنید که کاربران خدمات فیس بوک با کیفیت بالا را به مدت ۱۰ سنت پیشنهاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Yao Ming, 9th place, is top money maker among centers with guaranteed earnings of $1 7m.
[ترجمه گوگل]یائو مینگ، رتبه نهم، با درآمد تضمینی 17 میلیون دلاری، در میان مراکز برتر پولساز است
[ترجمه ترگمان]یائو مینگ، نهم، در بین مراکز با درآمده ای تضمین شده ۱ میلیون دلار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. That business would probably be a money maker if you're in the right location.
[ترجمه گوگل]اگر در مکان مناسبی باشید، آن کسب و کار احتمالاً پولساز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر در مکان مناسب هستید، این کسب وکار می تواند یک تصمیم گیرنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. This is a modest money maker to say the least.
[ترجمه گوگل]حداقل می توان گفت این یک پول ساز متوسط ​​است
[ترجمه ترگمان]این یک پول ساده است که حداقل باید آن را بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The real money maker, it turns out, was always our backyard.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که پولساز واقعی همیشه حیاط خلوت ما بوده است
[ترجمه ترگمان]، پول ساز واقعی معلوم شد که همیشه حیاط پشتی ما بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The species of tomato they chose to grow in the banknote compost is called money maker.
[ترجمه گوگل]گونه‌ای از گوجه‌فرنگی که آنها برای رشد در کمپوست اسکناس انتخاب کردند، پول ساز نامیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]نوع گوجه فرنگی که آن ها برای رشد در the اسکناس انتخاب کردند، maker نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. However, even if the latest technologies also can't stop each counterfeit money maker.
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی اگر آخرین فن آوری ها نیز نتوانند جلوی هر سازنده پول تقلبی را بگیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، حتی اگر آخرین تکنولوژی ها هم نتوانند هر یک از سازندگان پول های جعلی را متوقف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Do you know that there are so many opportunities on the web for making money online. Just try to find one of them and be a Money Maker!
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که فرصت های زیادی در وب برای کسب درآمد آنلاین وجود دارد فقط سعی کنید یکی از آنها را پیدا کنید و یک پول ساز باشید!
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که فرصت های زیادی در اینترنت برای کسب پول به صورت آنلاین وجود دارد سعی کنید یکی از آن ها را پیدا کنید و آفریننده باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. What will happen to the U. S. boxing industry now that it is without its most recognizable name and biggest money maker?
[ترجمه گوگل]اکنون که صنعت بوکس ایالات متحده بدون شناخته شده ترین نام و بزرگترین پول ساز خود است، چه اتفاقی برای صنعت بوکس آمریکا خواهد افتاد؟
[ترجمه ترگمان]در این مورد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اس اکنون صنعت بوکس با نام بزرگ ترین و بزرگ ترین سازنده آن شناخته می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. But until there's a lot more users, it's not going to be a big money maker.
[ترجمه گوگل]اما تا زمانی که تعداد کاربران زیادی وجود نداشته باشد، پولساز بزرگی نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]اما تا زمانی که تعداد زیادی کاربر وجود داشته باشد، تبدیل به یک تصمیم گیرنده نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who earns a lot of money; profitable business

پیشنهاد کاربران

بپرس