moneybag


معنی: ثروت
معانی دیگر: کیسه ی پول، خورجین پول، کیسه، کیف، پول دارایی، دولت، آدم خر پول

جمله های نمونه

1. Nowadays, if you're not a moneybags, some places don't want to have anything to do with you.
[ترجمه گوگل]این روزها، اگر کیسه پول نیستید، بعضی جاها نمی خواهند با شما کاری داشته باشند
[ترجمه ترگمان]امروز، اگر پول دار نباشی، بعضی جاها دلشان نمی خواهد کاری با تو داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Meanwhile, our imaginary owner Mr Moneybags is turning his thoughts to winter interest in his suburban garden.
[ترجمه گوگل]در همین حال، مالک خیالی ما آقای Moneybags فکر خود را به علاقه زمستانی به باغ حومه شهر خود معطوف می کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، مالک خیالی ما آقای moneybags در حال تبدیل افکار خود به علایق زمستانی در باغ حومه خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The son put his hand into the moneybag and drew out a pebble.
[ترجمه گوگل]پسر دستش را داخل کیسه پول کرد و سنگریزه ای بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]پسر دستش را روی the گذاشت و سنگریزه را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The full suite of test cases will then be executed and you should have just one failing test—MoneyBag Equals.
[ترجمه گوگل]سپس مجموعه کامل موارد تست اجرا می‌شود و شما باید فقط یک تست مردود داشته باشید—MoneyBag برابر است
[ترجمه ترگمان]مجموعه کامل موارد تست اجرا خواهد شد و شما باید تنها یک تست شکست بخورید - MoneyBag Equals
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Grab a Moneybag by collecting the coin beneath it.
[ترجمه گوگل]با جمع آوری سکه در زیر آن یک کیسه پول بگیرید
[ترجمه ترگمان]با جمع کردن سکه زیر اون، یه \"Moneybag\" رو بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A merchant had done well at the fair. He had sold all his wares, and filled his moneybag with gold and silver.
[ترجمه گوگل]یک تاجر در نمایشگاه خوب عمل کرده بود همه اجناسش را فروخته بود و کیسه پولش را پر از طلا و نقره کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک تاجر این کار را به خوبی انجام داده بود همه کالای خود را فروخته و moneybag را با طلا و نقره پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the plane, a passenger asked his neighbor:"What did the commander say just now?" His neighbor answered:" We are arriving at las vegas. Please fasten your moneybag. "
[ترجمه گوگل]در هواپیما مسافری از همسایه اش پرسید: فرمانده همین الان چه گفت؟ همسایه او پاسخ داد: "ما به لاس وگاس می رسیم لطفاً کیف پول خود را ببندید "
[ترجمه ترگمان]در هواپیما، مسافری از همسایه خود پرسید: \" فرمانده در حال حاضر چه می گوید؟ همسایه او پاسخ داد: \" ما به لاس وگاس می رسیم لطفا moneybag را ببندید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When they were emptying their sacks, there in each one's sack was his moneybag !
[ترجمه گوگل]وقتی کیسه‌هایشان را خالی می‌کردند، در کیسه‌ی هر کسی، کیف پولش بود!
[ترجمه ترگمان]وقتی کیسه ها را خالی می کردند، هر یک کیسه آن ها moneybag بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My missing of you is too serious that my telephone line is broken, my mobile card is burned, my moneybag is empty and my sleeping pills are all out.
[ترجمه گوگل]گم شدن من خیلی جدی است که خط تلفنم خراب است، کارت موبایلم سوخته، کیف پولم خالی است و قرص های خوابم تمام شده است
[ترجمه ترگمان]از دست دادن تو خیلی جدی است که خط تلفن من شکسته و کارت اعتباری من سوخته و قرص خواب من خالی است و قرص خواب من خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this way, the maid cleared herself of the injustice and the thief got the moneybag.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب خدمتکار خود را از ظلم پاک کرد و دزد کیسه پول را گرفت
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، مستخدمه خود را از بی عدالتی پاک کرد و دزد the را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Development is a topic that is fried very hotly by news nearly most western, but entrepreneur covers however moneybag does not invest to the west.
[ترجمه گوگل]توسعه موضوعی است که توسط اخبار تقریباً اکثر کشورهای غربی به شدت مورد توجه قرار می گیرد، اما کارآفرینان آن را پوشش می دهند، اما کیسه پول به غرب سرمایه گذاری نمی کند
[ترجمه ترگمان]توسعه موضوعی است که به شدت با اخبار تقریبا غربی سرخ شده و با این حال سرمایه گذاران در غرب سرمایه گذاری نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She told them that she would put a black pebble and a white pebble into an empty moneybag.
[ترجمه گوگل]او به آنها گفت که یک سنگریزه سیاه و یک سنگریزه سفید را در یک کیسه پول خالی می گذارد
[ترجمه ترگمان]به آن ها گفت که یک سنگریزه سیاه و یک سنگریزه سفید را در یک moneybag خالی می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ثروت (اسم)
wealth, possession, money, worth, treasure, weal, fortune, riches, gold, mammon, moneybag

انگلیسی به انگلیسی

• money wallet, purse

پیشنهاد کاربران

بپرس