mirror image

/ˈmɪrərˈɪmədʒ//ˈmɪrərˈɪmɪdʒ/

بازتاب در آینه، نقش شخص یا چیز در آینه، بازتاب وارونه، انعکاس معکوس، نقش شخص یا چیز در آینه بازتاب وارونه، انعکاس معکوس رجوع شود به: image

جمله های نمونه

1. I saw in him a mirror image of my younger self.
[ترجمه گوگل]من در او تصویری از خود کوچکترم در آینه دیدم
[ترجمه ترگمان]تصویری از خودم را در او دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Charity was a mirror image of her twin.
[ترجمه گوگل]خیریه تصویر آینه ای از دوقلوی او بود
[ترجمه ترگمان]خیریه تصویری از برادر دوقلویش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Art can be seen as a mirror image of society.
[ترجمه گوگل]هنر را می توان آینه ای از جامعه دید
[ترجمه ترگمان]هنر را می توان به عنوان تصویر آینه ای جامعه تلقی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The current economic situation is a mirror image of the situation in France a few years ago.
[ترجمه گوگل]وضعیت اقتصادی کنونی آینه ای از وضعیت چند سال پیش فرانسه است
[ترجمه ترگمان]وضعیت اقتصادی کنونی یک تصویر آینه ای از وضعیت در فرانسه چند سال پیش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The situation is a mirror image of the one Republicans faced 2years ago.
[ترجمه گوگل]این وضعیت آینه‌ای از چیزی است که جمهوری‌خواهان 2 سال پیش با آن مواجه شدند
[ترجمه ترگمان]این وضعیت تصویر آینه ای دیگری است که جمهوریخواهان با ۲ سال پیش رو به رو بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The return journey was almost a mirror image of the outward one .
[ترجمه گوگل]سفر بازگشت تقریباً آینه ای از سفر بیرونی بود
[ترجمه ترگمان]سفر بازگشت تقریبا یک تصویر آینه ای از دنیای بیرون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The history that Mr Gingrich teaches is a mirror image of what the left is advancing.
[ترجمه گوگل]تاریخی که آقای گینگریچ تدریس می کند تصویری آینه ای از آنچه چپ در حال پیشرفت است است
[ترجمه ترگمان]تاریخی که آقای گینگریچ به آن یاد می دهد تصویری آینه ای از چیزی است که سمت چپ پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The capital account is always the mirror image of the current account.
[ترجمه گوگل]حساب سرمایه همیشه تصویر آینه حساب جاری است
[ترجمه ترگمان]حساب سرمایه همواره تصویر آینه ای حساب جاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This, he believes, is the new mirror image.
[ترجمه گوگل]او معتقد است این تصویر آینه ای جدید است
[ترجمه ترگمان]او معتقد است که این تصویر آینه جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Edward M. . Kennedy, his ideological mirror image.
[ترجمه گوگل]ادوارد ام کندی، تصویر آینه ایدئولوژیک او
[ترجمه ترگمان]ادوارد ام کندی، تصویر mirror ایدئولوژیک او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rather it is presented as simply a mirror image of the subjectivist principle of mens rea.
[ترجمه گوگل]بلکه صرفاً به‌عنوان تصویری آینه‌ای از اصل ذهنیت‌گرایانه مردانه ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]بلکه به عنوان یک تصویر آینه ای از اصل subjectivist مغز مردان ارایه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By teaming up with a mirror image of themselves, they reinforced the best and worst qualities.
[ترجمه گوگل]آنها با همکاری با تصویر آینه ای از خود، بهترین و بدترین ویژگی ها را تقویت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با تشکیل یک تصویر آینه ای از خودشان، بهترین و بدترین کیفیات را تقویت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And how do they respond to a mirror image of themselves?
[ترجمه گوگل]و چگونه به تصویر آینه ای از خود پاسخ می دهند؟
[ترجمه ترگمان]و چگونه به تصویر آینه ای خود پاسخ می دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The departure leg would be the mirror image of the inbound path ( a hyperbola or parabola ).
[ترجمه گوگل]پای خروجی تصویر آینه ای مسیر ورودی (هذلولی یا سهمی) خواهد بود
[ترجمه ترگمان]پای ترک تصویر آینه ای همان مسیر ورودی (یک hyperbola یا سهمی متحرک)خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In education, author teaches the method of mirror image vanish point for expanding display area.
[ترجمه گوگل]در آموزش، نویسنده روش نقطه ناپدید شدن تصویر آینه ای را برای گسترش ناحیه نمایش آموزش می دهد
[ترجمه ترگمان]در آموزش و پرورش، مولف روش تصویر آینه را برای گسترش وسعت بخشیدن به نمایش، آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] تصویر آینه ای
[زمین شناسی] تصویر آینه ای
[ریاضیات] تصویر آیینه ای، تصویر آئینه گونه، قرینه تایی

انگلیسی به انگلیسی

• reverse image, reverse reflection
if one thing is a mirror image of another thing, it is like a reflection of it, either because it is exactly the same or because it is the same but reversed.

پیشنهاد کاربران

1 -
a person or object that is very similar to another
شخص یا شیئی که بسیار شبیه به دیگری است
His home is two terraced houses knocked together, each the mirror image of the other.
2 -

...
[مشاهده متن کامل]

تصویر آینه ای، ( در یک آینه مسطح ) تکرار منعکس شده ای از یک شیئ است که تقریباً با آن یکسان به نظر می رسد، اما در جهت عمود بر سطح آینه معکوس شده است. به عنوان یک اثر نوری از بازتاب منظم از اجسامی مانند آینه یا آب حاصل می شود. تصویر آینه ای همچنین مفهومی در هندسه است و می تواند به عنوان یک فرایند مفهوم سازی برای ساختارهای سه بعدی استفاده شود.

mirror image
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/mirror-image#cald4-1• https://en.wikipedia.org/wiki/Mirror_image
تصویری شفاف
mirror image ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: کژفهمی
تعریف: برداشت نادرست ناشی از سوءظن رقیبان به یکدیگر
قرینه

بپرس