milkmaid

/ˈmɪlkmeɪd//ˈmɪlkmeɪd/

(زن یا دختر) شیردوش، کارگر لبنیاتی، شیرفروش، دختر شیر دوش، زن کارگر لبنیات، شیرو فروش زن، زن شیردوش، زنی که در شیرخانه یا شیر فروشی کار می کند

جمله های نمونه

1.
(دختر) شیر فروش،لبنیات فروش

2. This frightened the milkmaid and the pastor.
[ترجمه گوگل]این کار شیرزن و کشیش را ترساند
[ترجمه ترگمان]این دختر شیر فروش و پیشوای روحانی را به وحشت انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was hired as a milkmaid in that farm.
[ترجمه گوگل]او در آن مزرعه به عنوان شیر دوشی استخدام شد
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه شیر فروش تو اون مزرعه استخدام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A milkmaid was going to the market.
[ترجمه گوگل]شیر دوشی به بازار می رفت
[ترجمه ترگمان]دختر شیرفروش به بازار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A milkmaid was going to the market. She carried her milk in a pail on head.
[ترجمه گوگل]شیر دوشی به بازار می رفت شیرش را در سطلی روی سر می برد
[ترجمه ترگمان]آن دختر شیر فروش به بازار می رفت شیر خود را در یک سطل اشغال می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A milkmaid was on her way to market.
[ترجمه گوگل]شیر دوشی در راه بازار بود
[ترجمه ترگمان]یک شیر فروش در راه بازار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A milkmaid was going to the market. She carried her milk a pail on her head.
[ترجمه گوگل]شیر دوشی به بازار می رفت شیرش را سطلی روی سرش حمل کرد
[ترجمه ترگمان]آن دختر شیر فروش به بازار می رفت یک سطل شیر روی سرش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The milkmaid took her empty pail home and told her mother what had happened.
[ترجمه گوگل]شیرکار سطل خالی او را به خانه برد و به مادرش گفت که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه ترگمان]شیر فروش سطل خالیش را به خانه برد و به مادرش گفت که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Does he have to be reminded about his long meetings with apple-cheeked Maude the milkmaid at the back of my stables?
[ترجمه گوگل]آیا باید به او در مورد ملاقات های طولانی او با ماودی سیب گونه شیردار پشت اصطبل یادآوری شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا او باید در مورد دیدارهای طولانیش با دختر شیر فروش که پشت اصطبل من بود، یاد بگیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She finally heard that a dairyman some miles to the south needed a good milkmaid for the summer.
[ترجمه گوگل]او سرانجام شنید که یک کارخانه شیر چند مایلی جنوب به یک شیرکار خوب برای تابستان نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]بالاخره شنید که چند مایل به طرف جنوب به یک دختر شیر فروش احتیاج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dairymaid, girl or woman who milks cows
in former times, a milkmaid was a woman who milked cows and made butter and cheese.

پیشنهاد کاربران

بپرس