miles


اسم خاص مذکر

جمله های نمونه

1. miles from anywhere
دور از همه جا،فرسنگ ها از هر جا

2. four miles west of here
در چهار مایلی غرب اینجا

3. three miles off
در سه مایلی

4. at twenty miles an hour
با سرعت بیست مایل در ساعت

5. within two miles of the city
در دو مایلی شهر

6. a town 100 miles distant
شهری در صد مایلی (اینجا)

7. i jog three miles every day
من روزی سه مایل می دوم.

8. iraj swims five miles
ایرج پنج مایل شنا می کند.

9. they live five miles out of town
آنها پنج مایل دور از شهر زندگی می کنند.

10. to do 60 miles an hour
ساعتی 60 مایل رفتن

11. we marched forty miles a day
ما روزی 40 مایل راه پیمایی کردیم.

12. a missile landing fifty miles downrange
موشکی که در فاصله ی پنجاه میلی سکوی پرتاب خود فرود آید

13. a swamp about 10 miles in circuit
باتلاقی که پیرامون آن 10 مایل است.

14. scarcely more than two miles from my house
اندکی بیش از دو میل از خانه ی من

15. the island is 200 miles across
پهنای جزیره 200 مایل است.

16. the road extends several miles inland
جاده چندین مایل در خشکی ادامه دارد.

17. the ship logged 100 miles that day
آن روز کشتی 100 مایل پیمود.

18. we made one hundred miles an hour
ما ساعتی صد کیلومتر می رفتیم.

19. the mine shaft is two miles long
دالان معدن دو میل طول دارد.

20. a journey of a thousand miles begins with the first step
(مسافرت هزار مایلی با نخستین گام آغاز می شود) قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود

21. a car that can hit 200 miles per hour
اتومبیلی که می تواند به سرعت 200 میل در ساعت برسد

22. a haul of over five hundred miles
مسافت ترابری بیش از پانصد مایل

23. a storm packing winds of 90 miles an hour
طوفانی که دارای بادهای 90 میل در ساعت بود

24. i make the distance about 400 miles
این مسافت را 400 مایل برآورد می کنم.

25. the missile can fly hundreds of miles
این موشک می تواند صدها مایل پرواز کند.

26. automobile tires that can take thousands of miles of punishment
تایر اتومبیل که می تواند شرایط سخت هزاران کیلومتر را تحمل کند

27. his speed was clocked at two hundred miles per hour
سرعت او در هر ساعت دویست مایل محاسبه شد.

28. i throttled the car down to thirty miles an hour
سرعت اتومبیل رابه سی مایل در ساعت کاهش دادم.

29. the next house to ours is two miles away
خانه ی پس از منزل ما،در دو مایلی قرار دارد.

30. the oil pipeline will stretch some 20 miles
لوله ی نفت حدود 20 میل طول خواهد داشت.

31. the wind was storming at nearly 60 miles an hour
باد با سرعت حدود 60 مایل در ساعت می وزید.

32. i saw a train ramming past the station at 90 miles per hour
قطاری را دیدم که باسرعت 90 مایل در ساعت مثل گلوله از جلو ایستگاه رد شد.

33. the amazon gradually spreads out and reaches a width of six miles
رود آمازون به تدریج وسیع می شود و به پهنای شش مایل می رسد.

34. he reckons that he has clocked up more than two hundred thousand miles in a life of cycling
او حساب می کند که طی یک عمر دوچرخه سواری بیش از دویست هزار میل را طی کرده است.

35. in order to lay the gas pipe, they had to dig a trench ten miles long
برای کشیدن لوله ی گاز لازم بود که چاله ای به طول ده مایل حفر کنند.

پیشنهاد کاربران

فاصله داشتن ( یک مکان از سایر مکان های اطراف )
مثال:
The vall's miles from anywhere
ویلا از هر جایی فاصله دارد ( اشاره به دورافتاده بودن )
وحده غذایی
مایل، واحد اندازه گیری ( کیلومتر )
یک نوع واحد اندازه گیری

بپرس