metalworking

/ˈmetəˌlwərkɪŋ//ˈmetəˌlwərkɪŋ/

فلزکاری، ساختن چیزهای فلزی، فلزسازی

جمله های نمونه

1. The sum total of data connected with metalworking is hardly a representative guide to such industry or exchange.
[ترجمه گوگل]مجموع داده‌های مرتبط با فلزکاری به سختی راهنمایی برای چنین صنعت یا تبادلی است
[ترجمه ترگمان]مجموع مجموع اطلاعات مربوط به فلز کاری، به سختی یک راهنمای نمایندگی برای این صنعت یا مبادله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. While rooted in the metalworking trades and intimate with foundry practice, the patternmaker functioned more like a carpenter.
[ترجمه گوگل]الگوساز در حالی که ریشه در تجارت فلزکاری داشت و با روش ریخته گری نزدیک بود، بیشتر شبیه یک نجار بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که ریشه در صنعت فلز کاری دارد و با تمرین ذوب آهن، خیلی بیشتر شبیه یک نجار عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In metalworking, your margins end up on the shop floor with even the slightest employee inattention.
[ترجمه گوگل]در فلزکاری، حواشی شما حتی با کوچکترین بی توجهی کارکنان به کف مغازه ختم می شود
[ترجمه ترگمان]در metalworking، margins با کم ترین عدم توجه کارکنان به کف مغازه ختم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Members of metalworking families were far more likely to change their place of residence than their trade.
[ترجمه گوگل]اعضای خانواده های فلزکاری به مراتب بیشتر از تجارت خود احتمال تغییر محل زندگی خود را داشتند
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد اعضای خانواده صنایع فلزی محل سکونت خود را نسبت به محل سکونت خود تغییر دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By the late 1980s, some metalworking companies were having trouble finding employees skilled enough to operate their increasingly sophisticated equipment.
[ترجمه گوگل]در اواخر دهه 1980، برخی از شرکت‌های فلزکاری در یافتن کارمندانی با مهارت کافی برای کار با تجهیزات پیچیده‌تر خود با مشکل مواجه بودند
[ترجمه ترگمان]در اواخر دهه ۱۹۸۰، برخی از شرکت های فلزی در حال پیدا کردن کارگران ماهر بودند که به اندازه کافی مهارت پیدا کنند تا تجهیزات پیچیده خود را راه اندازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the workshop, I have learned metalworking practice casting.
[ترجمه گوگل]در کارگاه، من تمرین ریخته گری فلزکاری را یاد گرفتم
[ترجمه ترگمان]من در این کارگاه صنعت فلز کاری فلز را یاد گرفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The practice teaching of metalworking is an important link in institutes and universities of engineering.
[ترجمه گوگل]آموزش عملی فلزکاری حلقه مهمی در موسسات و دانشگاه های فنی و مهندسی است
[ترجمه ترگمان]تدریس کاری فلز کاری، یک پیوند مهم در موسسات و دانشگاه ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. During a metalworking and machine tool plant internships, courses and graduate design.
[ترجمه گوگل]در طول دوره های کارآموزی، دوره های آموزشی و طراحی فارغ التحصیل فلزکاری و کارخانه ماشین ابزار
[ترجمه ترگمان]در طی یک صنعت نساجی و کاری، دوره های انترنی، دوره ها و طراحی فارغ التحصیلان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sheet Metal, Metalworking Guillotine, Shear, Bend Shear, New, Used, Machinery Sheet Metal.
[ترجمه گوگل]ورق فلز، گیوتین فلزکاری، برش، برش خم، نو، کارکرده، ورق فلز ماشین آلات
[ترجمه ترگمان]ورق متال، metalworking گیوتین، برش، برش بند، نو، Used، ورق فلزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fuchs Lubricants: Manufacturer of metalworking lubricants, proces cleaners and corrosion preventives.
[ترجمه گوگل]Fuchs Lubricants: تولید کننده روان کننده های فلزکاری، پاک کننده های فرآیند و جلوگیری از خوردگی
[ترجمه ترگمان]Fuchs lubricants: تولید کننده مواد روانکار، cleaners proces و preventives
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Factory in 2005 to participate in school metalworking practice, generally understand the operation of machinery.
[ترجمه گوگل]کارخانه در سال 2005 برای شرکت در عمل فلزکاری مدرسه، به طور کلی درک عملکرد ماشین آلات
[ترجمه ترگمان]کارخانه در سال ۲۰۰۵ برای شرکت در فعالیت های فلزکاری در مدارس، به طور کلی عملیات ماشین آلات را درک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Metalworking practice is a core course of machine at higher vocational education.
[ترجمه گوگل]تمرین فلزکاری یک دوره اصلی ماشین در آموزش عالی حرفه ای است
[ترجمه ترگمان]تمرین metalworking یک دوره مرکزی از ماشین در آموزش حرفه ای بالاتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They involve a series of technologies such as metalworking, woodworking, lacquering and tanning, representing the culmination of science and technology of an age.
[ترجمه گوگل]آنها شامل مجموعه ای از فناوری ها مانند فلزکاری، نجاری، لاک زدن و دباغی هستند که نشان دهنده اوج علم و فناوری یک عصر است
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل یک رشته از فن آوری هایی نظیر فلز کاری، فلزی، lacquering و دباغی نیز می شوند که نشان دهنده اوج علم و تکنولوژی یک عصر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. STOEHR KARL HEINZ GMBH informs you about Metalworking as well as about Distributor cabinets.
[ترجمه گوگل]STOEHR KARL HEINZ GMBH به شما در مورد فلزکاری و همچنین کابینت های توزیع کننده اطلاع می دهد
[ترجمه ترگمان]واکنش KARL (heinz)به شما در مورد metalworking و همچنین در مورد قفسه های توزیع کننده اطلاع می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• working in metal, making objects out of metal

پیشنهاد کاربران

بپرس