merriness


خوشى، شادمانى

جمله های نمونه

1. It tinkled, an old-world merriness.
[ترجمه گوگل]زنگ می زد، شادی دنیای قدیم
[ترجمه ترگمان]زنگ به صدا در آمد، یک دنیای کهنه و قدیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. More people would never own merriness if they have no his precondition in matter and spirit, which should never too few even not many.
[ترجمه گوگل]افراد بیشتری هرگز صاحب شادی نمی‌شوند اگر پیش‌شرط او را در ماده و روح نداشته باشند، که هرگز نباید کم باشد، حتی زیاد نباشد
[ترجمه ترگمان]اگر پیش precondition در ماده و روح وجود نداشته باشد، مردم بیشتری از آن استفاده نمی کنند، که هرگز نباید زیاد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It can bring merriness at home and establish favorite relationship among people.
[ترجمه گوگل]می تواند شادی را در خانه به ارمغان بیاورد و رابطه دلخواه را در بین مردم برقرار کند
[ترجمه ترگمان]آن می تواند merriness را در خانه بیاورد و روابط مورد علاقه میان مردم برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The merriness of the music affected everyone in the room.
[ترجمه گوگل]شادی موسیقی همه افراد اتاق را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]merriness موسیقی بر همه کسانی که در اتاق بودند تاثیر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Frequently, success is the inner satisfaction and merriness of achievement, no mater how small it may be.
[ترجمه گوگل]اغلب، موفقیت، رضایت درونی و شادی موفقیت است، هر چقدر هم که کوچک باشد
[ترجمه ترگمان]اغلب، موفقیت، ارضا درونی و موفقیت موفقیت است، و هیچ تضمینی نیست که آن چقدر کوچک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Daisy is a kind of the lovely, which means merriness, happiness, peace and hope.
[ترجمه گوگل]دیزی نوعی دوست داشتنی است که به معنای شادی، شادی، آرامش و امید است
[ترجمه ترگمان]دی زی نوعی دوست داشتنی است که به معنی خوشبختی، شادی، صلح و امید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. More and more than ever before. people begin to realize health and merriness are the most important things.
[ترجمه گوگل]بیشتر و بیشتر از قبل مردم شروع به درک سلامتی و شادی می کنند که مهمترین چیزها هستند
[ترجمه ترگمان]بیش از پیش مردم شروع به درک سلامتی می کنند و merriness مهم ترین چیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But in my prosperity, someone never lost his and her memory and call me to sing the K. We drunk, and we felt merriness .
[ترجمه گوگل]اما در سعادت من، کسی هرگز حافظه خود و او را از دست نداد و مرا صدا زد تا ک را بخوانم مست کردیم و احساس شادی کردیم
[ترجمه ترگمان]اما در خوشبختی من، کسی او را از دست نداده و حافظه اش را از دست نداده و با من تماس گرفته تا خواننده را بخوانم ما مست کردیم و احساس کردیم که \"merriness\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Players also get physical training during the game. The "bang" to me is just like the firecrackers set off in the Spring Festival, full of merriness.
[ترجمه گوگل]همچنین بازیکنان در طول بازی تمرینات بدنی می بینند "بنگ" برای من درست مانند ترقه هایی است که در جشنواره بهار به راه افتادند، پر از شادی
[ترجمه ترگمان]بازیکنان همچنین در طی این بازی آموزش فیزیکی می بینند \" بنگ \" برای من درست مانند آتش بازی بود که در فستیوال بهاره آغاز شد، پر از merriness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• happiness, gladness, cheerfulness

پیشنهاد کاربران

🔴a mood characterized by high spirits and amusement and often accompanied by laughter
🔵I hate the forced merriness of so many New Year's Eve parties
All I wish for myself, my family for everyone else for the new year is good health and merriness : در اینجا یعنی سلامتی و دل خوش را آرزومندم
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس