menagerie

/məˈnædʒəri//mɪˈnædʒəri/

معنی: دامگاه، نمایشگاه جانوران، جایگاه دام ودد
معانی دیگر: (دسته ای از جانوران غیربومی که برای نمایش در قفس نگهداری می شوند) جانوران باغ وحش، جانوران نمایشی

جمله های نمونه

1. The office is a menagerie of egotists and sycophants.
[ترجمه گوگل]این دفتر خانه‌ای از خودخواهان و متفکران است
[ترجمه ترگمان]این اداره یک باغ وحش از egotists و sycophants است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A whole menagerie came to life to see, but more importantly to help, Emily play.
[ترجمه گوگل]کل باغ‌خانه‌ها زنده شدند تا بازی امیلی را ببینند، اما مهم‌تر از آن برای کمک به بازی
[ترجمه ترگمان]یک باغ وحش کامل برای دیدن وجود داشت، اما مهم تر از آن که به او کمک کند، امیلی بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Isadora arrived with her menagerie of admirers.
[ترجمه گوگل]ایادورا با ستایشگرانش وارد شد
[ترجمه ترگمان]Isadora با her of از راه رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Despite the menagerie of insects, there are no bugs in this game.
[ترجمه گوگل]با وجود حشرات، هیچ باگی در این بازی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]با وجود باغ وحش حشرات، هیچ مشکلی در این بازی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The crucified menagerie was alive at the beginning of the installation.
[ترجمه گوگل]خاندان مصلوب شده در ابتدای نصب زنده بود
[ترجمه ترگمان]باغ وحش مصلوب در ابتدای نصب زنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The glasses menagerie I suppose I was ten when the school said I couldn't see.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم ده ساله بودم که مدرسه عینک‌ها را نمی‌بینم
[ترجمه ترگمان]عینکی که فکر می کنم ده سالم بود وقتی مدرسه گفت که نمی توانم ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Peckham Fair, south London fair and menagerie of ancient origin, abolished in 182after becoming a nuisance.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه پکهام، نمایشگاه و باغ‌خانه‌ای در جنوب لندن که منشأ باستانی دارد، پس از تبدیل شدن به یک مزاحم در سال 182 لغو شد
[ترجمه ترگمان]پکهام Fair، زیبای جنوب لندن و نمایشگاهی از ریشه های باستانی، در سال ۱۸۲ بعد از تبدیل شدن به یک دردسر از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But it did include a menagerie of animated characters that crept around the computer screen when the program was running.
[ترجمه گوگل]اما شامل مجموعه‌ای از شخصیت‌های متحرک بود که در هنگام اجرای برنامه در اطراف صفحه کامپیوتر می‌چرخیدند
[ترجمه ترگمان]اما این شامل یک باغ وحش از شخصیت های کارتونی بود که وقتی برنامه اجرا می شد روی صفحه کامپیوتر می خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The whole menagerie produced just a single litter.
[ترجمه گوگل]کل پرورشگاه فقط یک بستر تولید کرد
[ترجمه ترگمان]همه باغ وحش فقط یک آشغال را تولید می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From his ever-changing complexion to his personal menagerie and private amusement park, Jackson has long cultivated an aura of eccentricity.
[ترجمه گوگل]جکسون از تغییر چهره‌اش گرفته تا باغ‌خانه‌های شخصی و پارک تفریحی خصوصی‌اش، مدت‌ها هاله‌ای از عجیب‌وغریب را در خود پرورش داده است
[ترجمه ترگمان]جکسون از تغییر رنگ چهره خود به باغ وحش شخصی و پارک تفریحی خصوصی، دارای هاله eccentricity است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leverich also staged "The Glass Menagerie" here.
[ترجمه گوگل]لوریچ «مناجر شیشه ای» را نیز در اینجا به صحنه برد
[ترجمه ترگمان]Leverich هم چنین \"فروشگاه شیشه\" را در این جا به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When one of her menagerie died, Diana dutifully performed a burial ceremony.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یکی از خانه‌های خانه‌اش درگذشت، دیانا با وظیفه‌شناسی مراسم خاکسپاری را انجام داد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یکی از menagerie مرد، دیانا با وظیفه شناسی مراسم تدفین را اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can you imagine an imaginary menagerie manager imagining managing an imaginary menagerie?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید تصور کنید که یک مدیر باغبانی خیالی مدیریت یک باغ خانه خیالی را تصور کند؟
[ترجمه ترگمان]می توانید تصور کنید که مدیر یک باغ وحش خیالی را در خیال مجسم کردن یک باغ وحش خیالی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The early Meissen menagerie of life-size, hard-paste creatures on view in Dresden is a breathtaking example of what the porcelain inventors achieved.
[ترجمه گوگل]باغ‌خانه اولیه مایسن از موجودات در اندازه واقعی و خمیر سخت در درسدن نمونه‌ای خیره‌کننده از دستاوردهای مخترعان چینی است
[ترجمه ترگمان]نمایش محصولات دامی در درسدن، نمونه ای نفس گیر از چیزی است که مخترعین چینی به آن دست یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This whole galaxy menagerie is seen through the faint nebular glow of the Integrated Flux Nebula, a little studied complex of diffuse gas and dust clouds in our Milky Way Galaxy.
[ترجمه گوگل]کل این جانور کهکشانی از طریق درخشش سحابی ضعیف سحابی شار یکپارچه دیده می شود، مجموعه کمی مطالعه شده از ابرهای گاز و غبار منتشر در کهکشان راه شیری ما
[ترجمه ترگمان]این باغ وحش کهکشان از طریق درخشش نور ضعیف سحابی شار حرارتی دیده می شود که یک مجموعه مطالعه شده کمی مختلط از ابره ای پراکنده گاز و گرد و غبار در کهکشان راه شیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دامگاه (اسم)
menagerie, stockyard

نمایشگاه جانوران (اسم)
menagerie

جایگاه دام ودد (اسم)
menagerie

انگلیسی به انگلیسی

• zoo, collection of strange or exotic animals, animal exhibit; diverse combination of things
a menagerie is a collection of wild animals.

پیشنهاد کاربران

این واژه بیشتر در معنی دور و کنایی استفاده میشه، که معادل فارسی آن را میتوان شلم شوربا یا هفت بیجار گرفت
slang definition : a strange or diverse collection of people or things
a menagerie of shapes and colors
شلم شوربایی ( ترکیب به هم ریخته ای ) از رنگ ها و اشکال
سلام
از دوست بسیار عزیزم جناب آقای امیر حسین رنجبر به خاطر توضیح بسیار خوبشون درباره The Glass Menagerie بسیار سپاسگزارم. در تأیید فرمایش ایشون باید عرض کنم که بسیاری از آثار فاخر در جهان ادبیات، نه تنها خوب ترجمه نشده اند، که بسیار بد هم ترجمه شده اند. نمونه بارز آن را می توان در The Great Gatsby مشاهده کرد که علیرغم وجود ترجمه های متعدد، هیچکدام نتوانسته اند حق مطلب را ادا کنند. این مطلب موضوع پایان نامه مقطع ارشد من در رشته مترجمی زبان انگلیسی بود. ارادتمند دکتر محمدرضا ایوبی صانع
...
[مشاهده متن کامل]

توضیحاتی در رابطه با menagerie
مجموعه ای از جانوران وحشی که به منظور نمایش در قفس نگهداری شده می شوند.
منبع: سایت بیاموز
بازی به راه انداخته شده ( داستان ساختگی )
در اغلب موراد این واژه به صورت استعاری برای یک گروه ناهمگن نیز استفاده می شود. پیشنهاد من: گروه ناهمگن و یا گروه متنوع
می توان این واژه را توسعا ' باغ وحش ' ترجمه کرد . تنسی ویلیامز ( Tennessee Williams ) نویسنده و نمایشنامه نویس امریکایی ( 1911 - 1983 ) نمایشنامه ای دارد که در جوانی نوشت و او را به شهرت رساند . نام این نمابشنامه Glass Menegerie است که در سال 1944 منتشر شد .
...
[مشاهده متن کامل]

این اثر را در زبان فارسی ' باغ وحش شیشه ای ' ترجمه کرده اند و با مطالعه ان به زبان اصلی متوجه می شویم این نام یا معادل برای نام این اثر درام , معادل مناسبی است . متاسفانه تصور نمی کنم از اثار این نویسنده ترجمه فارسی مناسبی داشته باشیم درحالی کهدر دنیای انگلیسی زبان , تنسی ویلیامز در کنار ارتور میلر و یوجین ا' نیل سه نماشنامه نویس برجسته قرن بیستم شناخته شده اند .
با احترام
امیر حسین رنجبر

بپرس