meme

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an idea, behavior, style, or other element of culture that exists in the human mind and spreads from mind to mind through memory and repetition.

جمله های نمونه

1. I have said a tune is one meme, but what about a symphony: how many memes is that?
[ترجمه Hannu] من گفتم آهنگ نوعی کلیشه فرهنگی است، اما یک سمفونی چطور:از چند کلیشه فرهنگی تشکیل شده است؟
|
[ترجمه گوگل]گفته‌ام لحن یک میم است، اما در مورد سمفونی چطور: چند میم است؟
[ترجمه ترگمان]من گفتم یک آهنگ یک مم است، اما در مورد یک سمفونی: چند تا مم چطور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The meme for blind faith secures its own perpetuation by the simple unconscious expedient of discouraging rational inquiry.
[ترجمه علیرضا] رفتار ایمان کور، ماندگاری خود را با مصلحت ناخودآگاه ساده ی جستجوی عقلانی دلسردکننده، نگه می دارد
|
[ترجمه گوگل]میم برای ایمان کور، تداوم خود را با مصلحت ناخودآگاه ساده ناامیدکننده تحقیق عقلانی تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]مم برای ایمان کور، perpetuation خود را با تدبیر شخصی ساده و ناخودآگاه از یک پرس و جوی منطقی پاک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Memes for blind faith have their own ruthless ways of propagating themselves. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]میم ها برای ایمان کور راه های بی رحمانه خود را برای تبلیغ خود دارند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]Memes برای ایمان کور، شیوه های ظالمانه خود را برای تبلیغ خود دارند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Examples of memes are tunes, ideas, catch-phrases, clothes fashions, ways of making pots or of building arches.
[ترجمه گوگل]نمونه‌هایی از میم‌ها عبارتند از آهنگ‌ها، ایده‌ها، عبارات جذاب، مد لباس، روش‌های ساخت گلدان یا طاق‌سازی
[ترجمه ترگمان]مثال هایی از مم ها، آهنگ، ایده ها، مدها، مده ای لباس، راه های ساخت قابلمه و یا طاق های ساختمانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Other commodities for which memes compete are radio and television time, billboard space, newspaper column-inches, and library shelf-space.
[ترجمه گوگل]سایر کالاهایی که میم ها برای آنها رقابت می کنند عبارتند از: زمان رادیو و تلویزیون، فضای بیلبورد، ستون روزنامه و فضای قفسه کتابخانه
[ترجمه ترگمان]کالاهای دیگری که مم ها به رقابت می پردازند، زمان رادیو و تلویزیون، فضای بیلبورد، ستون های روزنامه و فضای کتابخانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let us pursue the analogy between memes and genes further.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید تشابه بین میم و ژن را بیشتر دنبال کنیم
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید قیاس بین مم ها و ژن های دیگر را دنبال کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nothing is more lethal for certain kinds of meme than a tendency to look for evidence.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز برای انواع خاصی از میم ها کشنده تر از تمایل به جستجوی شواهد نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز خطرناک تر از این نیست که برای انواع خاصی از مم وجود داشته باشد تا تمایل به جستجوی مدارک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The word-of-mouth spread of any given meme is another aspect of how Internet fame differs from traditional celebrity.
[ترجمه گوگل]انتشار دهان به دهان هر میم جنبه دیگری از تفاوت شهرت اینترنتی با افراد مشهور سنتی است
[ترجمه ترگمان]شکل دهان و دهان هر عبارت دیگر جنبه دیگری از این است که چگونه شهرت اینترنت از شهرت جهانی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Second, the test case assumes that the password "admin" is updated to "meme" in some permanent store.
[ترجمه گوگل]دوم، مورد آزمایشی فرض می کند که رمز عبور "admin" به "meme" در برخی از فروشگاه های دائمی به روز شده است
[ترجمه ترگمان]دوم، مورد آزمایش فرض می کند که رمز عبور \"مدیریت\" به \"مم\" در برخی از فروشگاه های دایمی به روزرسانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So the non-controversy of the CCTV-as-genitalia Chinese web meme seems to have died down, as these things generally do after three days.
[ترجمه گوگل]بنابراین به نظر می رسد که بحث و جدل در مورد وب میم چینی CCTV-as-genitalia خاموش شده است، همانطور که این موارد معمولاً پس از سه روز انجام می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به نظر می رسد که پس از سه روز پس از گذشت سه روز پس از گذشت سه روز پس از گذشت بیش از سه روز پس از گذشت بیش از سه روز پس از گذشت بیش از حد، به نظر می رسد که پس از گذشت سه روز مم ها از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Upon using Meme, or when you access and/or browse the content, you are aware that each user is responsible for it and not Yahoo! Southeast Asia.
[ترجمه گوگل]با استفاده از Meme، یا زمانی که به محتوا دسترسی پیدا می‌کنید و/یا مرور می‌کنید، می‌دانید که هر کاربر مسئول آن است و نه Yahoo! جنوب شرقی آسیا
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ممه، یا زمانی که به آن ها دسترسی پیدا می کنید و یا مطالب را مرور می کنید، آگاه هستید که هر کاربر مسیول آن است و نه Yahoo! جنوب شرقی آسیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The content of Meme is not created or conceived by Yahoo! Southeast Asia.
[ترجمه گوگل]محتوای Meme توسط Yahoo! ایجاد یا تصور نشده است! جنوب شرقی آسیا
[ترجمه ترگمان]محتوای این ممه خلق نشده است و نه توسط یاهو تصور می شود! جنوب شرقی آسیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Offensive language is not welcome in Meme.
[ترجمه گوگل]زبان توهین آمیز در Meme استقبال نمی شود
[ترجمه ترگمان]به زبان گستاخانه این زبان، در ممه، خوشایند نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meme is the supposition presented by Dawkins, a Neo - Darwinist, to explain the evolution law of human beings.
[ترجمه گوگل]میم فرضیه ای است که داوکینز، یک نئو داروینیست، برای توضیح قانون تکامل انسان ها ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]این فرضی است که توسط داوکینز، یک - جدید ارائه شده است تا قوانین تکامل انسان ها را توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Meme uses the same one-way follow system as Twitter, and items from users you follow will appear in your stream, mixed in with your own items.
[ترجمه گوگل]Meme از سیستم فالو یک طرفه مشابه توییتر استفاده می‌کند و مواردی از کاربرانی که دنبال می‌کنید در جریان شما ظاهر می‌شوند و با موارد خودتان ترکیب می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ممه از همان روش یک طرفه در تویی تر استفاده می کند، و چیزهایی از کاربرانی که از آن ها پیروی می کنید، در جریان شما ظاهر خواهند شد، با آیتم های خودتان مخلوط می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cultural idea, social practice, concept or action that becomes a norm and begins to repeat itself consciously in a society (term coined by richard dawkins in his book "the selfish gene", 1976)

پیشنهاد کاربران

مضحکه ی اینترنتی
ترجمه �یاده� بجای meme برای مفهومی که داوکینز مدنظر داشت، بسیار نارسا و زشته.
داوکینز تأکید داشت که این واژه هموزن ژن gene باشه، فقط ترجمه کردن یک واژه که هنر نیست، یا باید این واژه رو ترجمه ناپذیر دونست و یا باید ترجمه علاوه بر رساندن مفهوم، با واژه ژن هموزن باشه.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهاد من :
١. پذیرش بصورت �مم� و نه میم که هموزن ژن باشه
٢. واژه �من� در فارسی که توی واژه های منش، دشمن، هومن و. . . دیده میشه و به معنای اندیشه هست؛ سرش سبز باد و تنش ارجمند /مَنَش [=اندیشه اش] برگذشته ز چرخ بلند ( فردوسی )
میشه من رو هموزن ژن کرد >> مِن

میم: عکس و فیلم های کوتاهی که در اینترنت پخش می شه و بامزه ست. معمولاً میم ها یک فرم خاص و خام دارن که می شه روش انواع متن ها رو نوشت و جوک های متفاوتی تولید کرد. مثلاً عکس یک سگ خسته به عنوان فرم خام میم مشهور می شه، مردم روی اون سگه انواع جمله ها رو می نویسن مثلاً {من وقتی تازه بیدار شدم} یا {من سر جلسه ی امتحان} و. . . تا میم های متفاوتی بسازن.
...
[مشاهده متن کامل]

برای میم های اینترنتی استفاده از واژه های من درآوردی سنگین و ادبی دقیقاً مخالف با اصل �میم� هست که جوک های سطحی و گذرای نسل جوانه.
میم خوب رو فقط مخاطب های خاصش می فهمند، کسانی که می تونن تشخیص بدن میم به چه مسئله ای رفرنس زده و می تونن باهاش هم ذات پنداری کنن، مثلاً میم های نسل زد که بسیاری از اون ها درباره نهیلیسم و تنبلی و adhd و مشکلات روانی و. . . هست سخت می تونه برای نسل های قبل بامزه یا اساساً قابل فهم باشه. مثلاً سخت می تونن درک کنن که چی درباره ی یه عکس رندوم تار و نامفهوم قدیمی بدون هیچ توضیحی، بامزه ست. که البته درباره همین فاصله بین نسلی هم میم هست. میم های نسل های قبلی معمولاً همه فهم هستن ولی هرچی جلوتر می ریم میم ها بیشتر منحصر به گروه های خاص و طنز خاص و مبهم نسل زد می شن. من به عنوان یه نسل زدی می تونم ساعت ها به فیلم چند ثانیه ایِ افتادن یه نون تست به حالت افقی بخندم. اصطلاحاً میم ها کم کم inside joke می شن، یعنی تو تا پیش زمینه فرهنگی و روانی نداشته باشی عمراً جوک رو بفهمی. همون طور که مثلاً یه انسان غربی نمی فهمه چی درباره ی �آروم نمی گیگیریم� بامزه ست.
واژه ی meme می تونه هم اسم و هم فعل باشه. اگه توی اینترنت سرچ کنید و چند نمونه ببینید، قشنگ می فهمید چیه. برای میم های خوب جاهایی برید که درباره چیزی که شما به طور ویژه بهش علاقه دارید میم بسازن. مثلاً میم های بامزه ای هست که تا ریاضی نخونده باشید نمی فهمیدشون.

meme
مم. باید عادت شود به این کلمه. بی خودی کلمه اختراع نکنید، در فرهنگ مم چیزی معادل ژن در ژنتیک است. باوری که از نسلی به نسل دیگر می رود . در دنیای انترنت ایده یا تصویری که تکثیر و منتشر می شود دست به دست می شود به اون هم می گن مم.
میم ( Meme ) به عکس های طنزآمیزی میگن که تقریباً همیشه شامل نوشته هستند، گاهی هم بصورت گیف یا ویدیو درمیان و عموما با استفاده از کلاژ از ترکیب چند عکس که بیانگر یک داستان بصورت خنده دار و مقایسه ای هستند یک داستان مضحک میسازن
memememememememememememe
جُک اینترنتی
رفتارنگاره
رفتارنگار
نگاره ای است که رفتارهای کلیشه ای مردم ، همچنین واکنش های آنها را نشان می دهد
meme ( روان شناسی )
واژه مصوب: یاده
تعریف: واحد یا بخشی از فرهنگ که عملکردی مشابه ژن دارد
A piece of video, a joke, a photo or something
else that spreads so quickly on the internet
یک خبر ، موضوع ، یه تیکه از فیلم، یه عکس یا یه جوک که توی اینترنت وایرال یا دست به دست میشه رو میم میگن .
@لَنگویچ
میم: لطیفه های اینترنتی
الگوی حرکتی
جُک تصویری ، جک مصور
زودپخش
مطلب زودپخش
در فضای رسانه های اجتماعی و اینترنت شاید این کلمه بتونه معادل میم باشه.
در موضوعات یا پُست های وایرال شده در اینترنت به عکسها و کلیپ هایی که عمدتاً توسط طرفداران یا فن هابه اشتراک گذاشته می شود می توان اشاره داشت ، جنبه سرگرمی این موارد بیشتر از واقعیات آنهاست و نوجوانان و یا تین ایجر ها بیش از رده های سنی بالاتر به آنها علاقه مندند
an element of a culture or system of behavior that may be considered to be passed from one individual to another by nongenetic means, especially imitation
معنا:
یک عنصر از یک فرهنگ یا سیستم رفتاری است که ممکن است در نظر گرفته شود که از یک فرد به فرد دیگر به وسیله غیر ژنتیکی منتقل می شود ، خصوصاً تقلید.
...
[مشاهده متن کامل]

به معنای خاطرات هم میشه گفت

Do you remember this meme from a few years ago?
آیا تو این بحث رایجی که در بین مردم کم رنگ شده از چند ساله گذشته را یادته؟؟؟
meme=بحث رایج در بین مردم که کم رنگ شده
meme= تو اینترنت به مفهوم جک های باحال و به روز و جالب که یه جورایی با حقیقت همخوانی دارن گفته میشه
در اینترنت :یه مطلب ، عکس یا فیلم فان یا ساده که دست به دست میشه ، مثل همین چیزایی که برای دوستامون در دایرکت اینستاگرام میفرستیم
Something, usually humorous, which is copied and circulated online with slight adaptations, including quizzes, basic pictures, video templates etc.
ایده، مفهوم، سبک، عمل یا رفتار فرهنگی که در سطح جامعه تبدیل به هنجار می شود و به صورت تقلید یا القاء ذهن به ذهن ( ذهن ناخودآگاه ) به تدریج در جامعه رواج می یابد.
واژه شناسی
واژهٔ �مم� صورت کوتاه شده ( مشابه کاربرد ژن ) واژهٔ �میم� از واژهٔ یونانی باستانی به معنای �چیز مورد تقلید قرار گرفته� و �تقلید کردن� توسط زیست شناس تکاملی انگلیسی، ریچارد داوکینز، در کتاب ژن خودخواه در سال ۱۹۷۶ وضع شده به عنوان مفهومی در مطالعات تکاملی برای توضیح پخش ایده ها و پدیده های فرهنگی مثال هایی از مم که در این کتاب عنوان شده شامل ملودی ها، تکیه کلام، مد و تکنولوژی ساخت تاق نماهای ساختمانی می شود. کنت پایک مفاهیم مرتبط امیک و اتیک برای تجمیع ایده زبان شناختی واج، تکواژ،
...
[مشاهده متن کامل]

در سال ۱۹۷۶ ریچارد داوکینز درکتاب ژن خودخواه از این واژه به منظور تأکید بر شباهت آن به ژن بهره جست. داوکینز این کلمه را با کوتاه کردن mimeme که از کلمه یونانی mimema ( به معنای �چیزی که تقلید شده� ) ابداع کرد. او اظهار می دارد که مایل به بکار بردن واژه ای تک بخشی بوده است که از نظر آوایی شبیه به واژه �ژن� باشد.
واژه میم شکل کوتاه شده واژه یونانی میما به معنی �امر تقلید شده� بر گرفته از مایمایستای �تقلید کردن� برگفته از میموس است که توسط زیست شناس تکاملی بریتانیایی ریچارد داوکینز در کتاب �ژن خودخواه� ( ۱۹۷۶ ) وضع شده است تا اصول نظریه تکامل را برای ایضاح نشر عقاید و پدیده های فرهنگی بکار گیرد. نمونه میم هایی که در این کتاب معرفی شده اند شامل: تصنیف ها، احادیث و ضرب المثل ها، مد و تکنولوژی ساخت طاق هاست.
🔻کنث پایک واژه مرتبط �امیک و اتیک� را وضع کرد که ایده های زبانی واج، واژه، تک واج و تک واژه و تگ میم ( طرح شده توسط لئونارد بلومفیلد ) را به مثابه مناظر درونی و بیرونی رفتار توسعه می داد و این مفهوم را در قالب نظریه تگ میمی رفتار انسان وسعت می بخشید. ( در حوزه زبان؛ و در ارتباط با یک نظریه ای جامع برای ساخت رفتار انسان، به سال ۱۹۵۴ به اوج رسید )


ژن فرهنگی
الگوی فرهنگی
کلیشه اجتماعی
شابلن فرهنگی
حالت یا ظاهری خاص مخصوص یک موقعیت
مترادف mood
الگو و روش رفتاری که از جامعه میگیریم
یاده: واحد یا بخشی از فرهنگ که عملکردی شبیه ژن دارد.
- جنبش ، گرایش ، یا الگوهای رفتاری فضای مجازی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس