medium of exchange

/ˈmiːdiəməvɪksˈt͡ʃeɪndʒ//ˈmiːdɪəməvɪkˈst͡ʃeɪndʒ/

(وسیله ی مبادله ی کالا و خدمات مانند پول یا چک و غیره) وسیله ی دادوستد، وسیله داد وستد، وسیله مبادله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: anything commonly used in a particular area as a measure of value in exchange for goods and services; currency.

جمله های نمونه

1. As a medium of exchange it no longer works, and that's that.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک وسیله مبادله دیگر کار نمی کند، و بس
[ترجمه ترگمان]به عنوان وسیله ای برای مبادله آن دیگر کار نمی کند، و همین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Monetarists stress the function of money as a medium of exchange and play down its role as a store of wealth.
[ترجمه گوگل]پول گرایان بر عملکرد پول به عنوان وسیله مبادله تاکید می کنند و نقش آن را به عنوان ذخیره ثروت کمرنگ می کنند
[ترجمه ترگمان]Monetarists بر عملکرد پول به عنوان واسطه ارز تاکید می کند و نقش خود را به عنوان یک ذخیره ثروت ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stainless steel made good medium of exchange on a planet where all metal had to be imported.
[ترجمه گوگل]فولاد ضد زنگ در سیاره ای که تمام فلزات باید وارد می شد، وسیله مبادله خوبی بود
[ترجمه ترگمان]فولاد ضد زنگ، مبادله خوبی را روی سیاره ای انجام داد که همه فلز باید وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They all function as a medium of exchange here and around the world.
[ترجمه گوگل]همه آنها به عنوان یک وسیله مبادله در اینجا و در سراسر جهان عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها به عنوان واسط مبادله در اینجا و اطراف دنیا عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Peoplerefuse to accept money. Suddenly, there is no medium of exchange.
[ترجمه گوگل]مردم از پذیرش پول خودداری می کنند ناگهان هیچ وسیله مبادله ای وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]Peoplerefuse برای پذیرش پول ناگهان هیچ نوع مبادله وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Money serves as the medium of exchange.
[ترجمه گوگل]پول به عنوان وسیله مبادله عمل می کند
[ترجمه ترگمان]پول به عنوان واسطه مبادله عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Money functions as a medium of exchange a standard of value and a store of wealth.
[ترجمه گوگل]پول به عنوان یک وسیله مبادله، معیار ارزش و ذخیره ثروت عمل می کند
[ترجمه ترگمان]پول بعنوان وسیله ای برای مبادله یک استاندارد ارزش و ذخیره ثروت عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a generally accepted medium of exchange.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک وسیله تبادل عمومی پذیرفته شده
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک وسیله به طور کلی پذیرفته شده تبادل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Money is only a medium of exchange.
[ترجمه گوگل]پول فقط وسیله مبادله است
[ترجمه ترگمان]پول فقط یک وسیله مبادله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Money as the actual medium of exchange is completely liquid.
[ترجمه گوگل]پول به عنوان وسیله واقعی مبادله کاملاً مایع است
[ترجمه ترگمان]پول به عنوان محیط واقعی مبادله کاملا مایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Money is a medium of exchange used to measure prices and debts.
[ترجمه گوگل]پول وسیله مبادله ای است که برای اندازه گیری قیمت ها و بدهی ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]پول یک وسیله مبادله است که برای اندازه گیری قیمت ها و بدهی ها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such a commodity, once acceptable, performed the role of a medium of exchange and could be regarded as money.
[ترجمه گوگل]چنین کالایی، زمانی که قابل قبول بود، نقش یک وسیله مبادله را ایفا می کرد و می توانست پول تلقی شود
[ترجمه ترگمان]چنین کالایی که زمانی قابل قبول بود، نقش یک رسانه را ایفا می کرد و می توان آن را به عنوان پول در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They are not therefore directly related to people's requirements to hold a medium of exchange.
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها مستقیماً با نیازهای مردم برای داشتن یک وسیله مبادله مرتبط نیستند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها مستقیما با الزامات افراد برای حفظ محیط مبادله مرتبط نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Money balances held for these two purposes are called active balances: money to be used as a medium of exchange.
[ترجمه گوگل]مانده‌های پولی که برای این دو منظور نگهداری می‌شوند، مانده‌های فعال نامیده می‌شوند: پولی که باید به عنوان وسیله مبادله استفاده شود
[ترجمه ترگمان]تعادل پول برای این دو هدف تعادل فعال نامیده می شود: پول برای استفاده به عنوان واسط مبادله استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] وسیله مبادله

پیشنهاد کاربران

ابزار مبادله
وسیله مبادله
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
وسیله مبادله
وسیله مبادله را می توان ابزار یا سیستم واسطه ای دانست که برای تسهیل فروش، خرید یا حتی تجارت کالا بین طرفین استفاده می شود.
واسطه تبادل

بپرس