me

/ˈmiː//miː/

معنی: به من، مرا، خودم، بمن
معانی دیگر: (حالف مفعولی: i) به من، مخفف:، ایالت مین (امریکا)، فوق لیسانس آموزش و پرورش، درحالت مفعولی مرا

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Maine," a U.S. state in the northeastern corner of the country.

جمله های نمونه

1. me too
من هم همین طور

2. allow me to go
اجازه بدهید بروم.

3. allow me to introduce my brother to you
اجازه بدهید برادر خود را حضورتان معرفی کنم.

4. bring me a perier with lime, please
لطفا یک پریه با لیموترش برایم بیاورید.

5. bring me another tea and please don't spare the sugar
یک چای دیگر برایم بیاور و لطفا در شکر صرفه جویی نکن.

6. call me (on the phone) tonight
امشب به من تلفن بزن.

7. call me on line 12
با خط فرعی 12 به من تلفن بزن.

8. call me tomorrow evening
فردا شب به من تلفن بزن.

9. call me when you need help
هر وقت به کمک نیاز داری مرا صدا بزن.

10. chuck me the magazine
مجله را بنداز بیاد.

11. clue me on how it works
در مورد طرز کار آن مرا راهنمایی کن.

12. connect me with kashan
تلفن مرا به کاشان وصل کنید (کاشان را بدهید).

13. draw me a diagram of the engine!
نمودار موتور را برایم بکش !

14. drop me a line when you can
هر وقت توانستی نامه ای برایم بنویس.

15. fetch me a hammer
برو یک چکش برام بیار.

16. fix me a cup of tea, will you
لطفا یک فنجان چای برایم درست کن.

17. flag me a taxi quickly or i'll miss my train
زود یک تاکسی برایم صدا بزن و الا به قطار نخواهم رسید.

18. for me that news was death
آن خبر برای من مانند مرگ بود.

19. for me the must thing is to be prepared at all times
برای من چیز واجب این است که همیشه آماده باشم.

20. get me some tea!
قدری چای بیار!

21. give me a boost from behind so i can climb the tree
از عقب مرا هل بده تا بتوانم بالای درخت بروم.

22. give me a cold drink
یک نوشیدنی سرد به من بده

23. give me a direct answer and don't hedge!
به من جواب درست بده و این دست و آن دست نکن.

24. give me a kiss
یک بوس بده.

25. give me a long enough lever and i will lift the world
به من اهرمی بده که درازای کافی داشته باشد و من جهان را (با آن) بلند خواهم کرد.

26. give me a sliver of that cheese
یک تراشه از آن پنیر را به من بده.

27. give me another puff of your cigaret!
یک پک دیگر از سیگارت به من بده !

28. give me five bucks
پنج دلار بده.

29. give me four movie tickets
چهارتا بلیط سینما بدهید.

30. give me one more apple
یک سیب دیگر به من بده.

31. give me one reason why i should sell it
یک دلیل بده که چرا باید آن را بفروشم.

32. give me some cold water; i'm parched
قدری آب سرد بده که خیلی تشنه ام.

33. give me something to eat!
یک چیزی بده بخورم !

34. give me the blanket, i still feel chilly
پتو را بده،هنوز سردم است.

35. give me the gizmo with which to tighten this screw
فلان ابزار را بده تا این پیچ را سفت کنم.

36. give me your hand and let us be friends from now on
دست بده و بیا از این پس با هم دوست باشیم.

37. give me your hand, mother and i'll help you cross the street
مادر دستت را بده تا از خیابان ردت کنم.

38. give me your tired, your poor, your huddled masses yearning to breathe free
(مجسمه ی آزادی) به من بدهید وامانده های خود را،مسکینان خود را،توده های درهم کز کرده ی خود را که آرزوی تنفس در آزادی را دارند.

39. help me lift the table
کمک کن میز را بلند کنم.

40. hold me tight!
مرا محکم بگیر!

41. how me how to use this computer
به من یاد بده که این کامپیوتر را چگونه باید به کار برد.

42. it's me
منم

43. keep me posted as to what is going on
مرا در جریان ماوقع بگذار.

44. lend me a hand to move this table
کمکم کن تا این میز را جابجا کنم.

45. lend me some money if you're feeling so flush
اگر احساس دارا بودن می کنی به من قدری پول قرض بده.

46. let me alone, i'm very busy
دست از سرم بردار،خیلی کار دارم.

47. let me ask you bluntly
بگذارید بی رودربایستی از شما بپرسم.

48. let me be plain with you
اجازه بدهید بی پرده حرف بزنم.

49. let me buy you a drink
اجازه بدهید برایتان مشروبی بخرم.

50. let me know of your arrival
ورود خود را به من اطلاع بده.

51. let me know of your decision
تصمیمت را به من اطلاع بده.

52. let me not to the marriage of true minds admit impediments . . .
(شکسپیر) نباید بر سر راه پیوند دو متفکر راستین موانعی ایجاد کنم . . .

53. let me relieve you of your coat and hat
بگذارید پالتو و کلاه شما را برایتان نگه دارم.

54. let me sleep on it
بگذار مدتی روی آن فکر کنم.

55. let me talk to him
بگذار با او حرف بزنم.

56. let me urge this thought upon you
بگذار این اندیشه را به تو بقبولانم.

57. love me as i do you
همان طور که تو را دوست دارم مرا دوست بدار

58. pardon me (or i beg your pardon)
پوزش می خواهم (ببخشید،معذرت می خواهم).

59. pass me the salt, please
لطفا نمک را (نمکدان را) به من رد کنید.

60. ring me up again, o. k. ?
دوباره به من تلفن بزن،خب ؟

61. send me two letters--one confidential, another ostensible
دو نامه برایم بفرست - یکی محرمانه و دیگری برای نشان دادن به دیگران.

62. show me your hand
دستت را به من نشان بده.

63. show me your tickets!
بلیط های خود را به من نشان بدهید!

64. sing me a sad song
برایم یک ترانه ی غم انگیز بخوان.

65. tell me your name
نامت را به من بگو.

66. to me belongeth vengeance and recompense
(انجیل) انتقام گیری و پاداش دهی از آن من است.

67. to me it is a matter of great importance
از نظر من خیلی مهم است.

68. write me before you come
پیش از آمدن به من کتبا اطلاع بده.

69. believe me
باور کنید،باور کن

70. bless me (or you, him, etc. )
اظهاری که نشان تعجب یا تعرض یا خوشی است

مترادف ها

به من (ضمير)
me

مرا (ضمير)
mine, me

خودم (ضمير)
mine, me, myself, i

بمن (ضمير)
me

انگلیسی به انگلیسی

• state in the eastern united states
region located between the eastern mediterranean and india
form of the english language which was used from c.1100 to c.1500, language of chaucer
first person in objective case

پیشنهاد کاربران

من، خودم
مثال: She asked me to help her.
او از من خواست که به او کمک کنم.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
M. E
M. E. does indeed stand for Medical Examiner. A Medical Examiner is a professional who investigates
and determines the cause of death in cases where it is unclear or suspicious
M. E در واقع مخفف Medical Examiner است. پزشک متخصصی که علت مرگ را در مواردی که نامشخص یا مشکوک است بررسی و تعیین می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

The M. E. was called to investigate the suspicious death of a young woman found in her apartment
The M. E. determined that the cause of death was due to a drug overdose
The police department worked closely with the M. E. to gather evidence and solve the case

perfect عالی بود ممنون
میشه بگید فرقش با i چیه؟
ضمیر me
معادل فارسی ضمیر me من است که با حرف های اضافی چون به، برای، از و را بکار می رود. از لحاظ دستوری me یک ضمیر مفعولی و از لحاظ صرفی اول شخص مفرد است. me حالت مفعولی i است. مثال:
?is there one for me ( آیا یکی برای من هم هست؟ )
...
[مشاهده متن کامل]

. she gave me some money ( او به من مقداری پول داد. )
منبع: سایت بیاموز

معنی این کلمه میشه: ( ( من ) )
به من، مرا، خودم،
زبان باستان پارسی ریشه و پایه زبان های هندواروپایی است. . . . . . از این جهت ریشه بسیاری از کلمات در زبان لاتین\ انگلیسی برگرفته از زبان باستان ایرانیان است
اَژ ( Až ) یعنی ( مَن ) ، در پارسی باستان و میانه ( پهلوی، اوستایی ) .
مانند:
I انگلیسی
Ich آلمانی
Je فرانسه ای
Io ایتالیایی
Ego لاتین
Eg� یونانی
Ya روسی
Yo اسپانیایی
و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

در بیش تر زبان های هندو - اروپایی واژه من مانند هم هستند ولی در پارسی نوین این واژه به Man که برابر
me انگلیسی
moi فرانسه ای
و. . . است جایگزین شده

Medical Examiner= آسیب شناس، پزشک قانونی
ضمیر اول شخص مفرد ( من )
meجز ضمایر مفعولی می باشد برای اول شخص مفرد ( من )
ضمایر مفعولی :
دوم شخص مفرد ( تو ) =you
سوم شخص مفرد ( او مونث ) =her
سوم شخص مفرد ( او مذکر ) =him
سوم شخص مفرد ( اشیا/به جز انسان ) ='s
...
[مشاهده متن کامل]

اول شخص جمع ( ما ) =us
دوم شخص جمع ( شما ) =you
سوم شخص جمع ( آنان /ایشان ) =them
T. s

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس