matters

جمله های نمونه

1. matters of state
موضوعات دولتی

2. matters that have the potency of life
موادی که استعداد جاندار شدن را دارند

3. matters that i would like to speak to
مطالبی که میل دارم درباره ی آنها صحبت بکنم

4. business matters
مطالب مربوط به کسب و کار

5. in matters that pertain to man and his environment
در مطالبی که مربوط می شود به انسان و پرگیر او

6. it matters naught
اصلا اهمیتی ندارد.

7. literary matters are outside his province
مطالب ادبی از قلمرو (دانش) او بیرون است.

8. personnel matters are my bailiwick and i will not tolerate any interference!
امور کارگزینی تحت تصدی من است و هیچگونه مداخله ای را تحمل نخواهم کرد!

9. these matters are beyond the cognizance of this court
این مقوله ها خارج از اختیارات این دادگاه است.

10. make matters worse
وضع را بدتر کردن

11. mince matters
پرده پوشی کردن،رودربایستی کردن،صریحا اظهار نکردن

12. take matters into one's own hands
راسا اقدام کردن،زمام امور را در دست خود گرفتن

13. several other matters will be discussed too
چندین مطلب دیگر نیز مورد مذاکره قرار خواهد گرفت.

14. not mince matters
پرده پوشی نکردن،رک بودن

15. agreement about these matters is difficult
توافق در این موارد مشکل است.

16. he discussed collateral matters
او به بحث مطالب جنبی پرداخت.

17. this question involves matters of faith
این پرسش با موضوع ایمان سروکار دارد.

18. any mention of sexual matters embarrassed him tremendously
هر گونه اشاره به امور جنسی او را سخت شرمگین می کرد.

19. he often pontificated on matters outside his field
اغلب درباره ی مطالب خارج از رشته ی خودش اظهار فضل می کرد.

20. his untimely death made matters worse
مرگ نابهنگام او وضع را بدتر کرد.

21. s discussion of substantive matters
بحث مطالب اصولی

22. it is not death that matters but the fear of death
آنچه که اهمیت دارد مرگ نیست،بلکه ترس از مرگ است.

23. turn your thoughts to heavenly matters
افکار خود را متوجه امور الهی بکن.

24. we discussed our own dinominatioal matters
ما مطالب وابسته به فرقه ی مذهبی خود را مورد بحث قرار دادیم.

25. to turn one's thoughts to monetary matters
افکار خود را به امور پولی معطوف کردن

26. for some conservatives government intervention in private matters was anathema
از نظر برخی محافظه کاران دخالت دولت در امور فردی منفور تلقی می شد.

27. our newspaper will never hedge on public matters
روزنامه ی ما هرگز در مورد امور همگانی تعلل نخواهد کرد.

28. stalin had the say on all important matters
در تمام موضوع های مهم اختیار دست استالین بود.

29. the well-being of my children is what matters to me most
سعادت فرزندانم از همه چیز برایم مهمتر است.

30. the persecution of people who differ on religious matters
آزار مردمی که در امور دینی هم عقیده نیستند

31. their report is not just confined to economic matters
گزارش آنها تنها به امور اقتصادی منحصر نیست.

32. they agreed on the broad outlines of the matters related to the contract
آنان درباره ی رئوس مطالب کلی وابسته به قرارداد توافق کردند.

33. an illuminated man who is an expert in economic matters
مردی روشنفکر و خبره در امور اقتصادی

34. he thought ahmad was wrong and did not mince matters in telling him so
او فکر می کرد که احمد اشتباه می کند و (این مطلب را) صریحا به او گفت.

35. nitrogen is one of the essential constituents of living matters
ازت یکی از اجزای اساسی چیزهای زنده است.

36. there are three reasons for treading carefully in such matters
به سه دلیل باید در چنین مواردی با احتیاط عمل کرد.

37. they were hoping that the new law would mend matters
امیدوار بودند که قانون جدید اوضاع را اصلاح کند.

انگلیسی به انگلیسی

• issues; affairs

پیشنهاد کاربران

1 - اهمیت دارد
2 - دارای اهمیت زیادی است
مواد
Physics is a subject of matters and energy.
فیزیک موضوعی از مواد و انرژی است.
مسائل
اهمیت، مهم بودن، موضوع
اوضاع , شرایط
موضوعات

Matters of discipline fall outside my area of responsibility
مسائل مربوط به نظم و انضباط خارج از حیطه مسئولیت من است
مسائل، امور، قضایا
موضوعات

بپرس