اسم ( noun )
مشتقات: masturbatory (adj.)
مشتقات: masturbatory (adj.)
• : تعریف: the excitation of one's own or another's genital organs to cause orgasm, esp. by manual stimulation.
masturbation
معنی: جلق
معانی دیگر: استمناء
بررسی کلمه
مترادف ها
جلق (اسم)
onanism, masturbation, self-abuse
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
خودارضایی/ استمناء ( اسم ) : تحریک اندام تناسلی خود برای ایجاد ارگاسم.
سِتاک " mast " همان " مُشت " پارسی است ، و در گزشته واژه یِ " مُشتو زَنی " ( از کارواژه ی مُشتو زدن ) به کار می رفته است .
مُشتو ، مُشتو زَنی = جَلق
Noun , خود ارضایی ، استمناء، جلق یا جق
چیزی که دخترا بدجور درگیرشن😂🥵
چیزی که دخترا بدجور درگیرشن😂🥵
خودکامگیری، خودارضایی، استمناء، جلق
( به ترتیب از رسمی تا عامیانه )
( به ترتیب از رسمی تا عامیانه )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : masturbate
✅️ اسم ( noun ) : masturbation
✅️ صفت ( adjective ) : masturbatory
✅️ قید ( adverb ) : _
✅ فعل ( verb ) : masturbate
✅️ اسم ( noun ) : masturbation
✅️ صفت ( adjective ) : masturbatory
✅️ قید ( adverb ) : _
masturbation ( روانشناسی )
واژه مصوب: خودارضایی
تعریف: کسب لذت جنسی ازطریق دست کاری اندام جنسی خود، معمولاً آلت در مردان و فنج در زنان
واژه مصوب: خودارضایی
تعریف: کسب لذت جنسی ازطریق دست کاری اندام جنسی خود، معمولاً آلت در مردان و فنج در زنان
عامیانه= jerk off
Dark light ( البته شاید بازم اسمتو تغییر بدی ) بیا و یه کامنت مشتی درباره این کلمه هم بزاز عزیز
کاری که هیچ جوونی ابدا انجامش نمیده و گرفتارش نیست
۱ - جلق
۲ - خود ارضایی
۳ - استمناء
۲ - خود ارضایی
۳ - استمناء
خودارضایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)