mariner

/ˈmerənər//ˈmærɪnə/

معنی: ملوان، ملاح، دریا نورد، کشتیران
معانی دیگر: ناوی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who oversees or assists in the navigation of a marine vessel; sailor.
مترادف: sailor, seafarer, seaman, tar
مشابه: bluejacket, limey, marine, mate, salt, sea dog, shellback

(2) تعریف: (cap.) one of the series of ten unmanned U.S. spacecraft that explored Earth's planets from 1962 to 1975.

جمله های نمونه

1. A smooth sea never made a skillful mariner.
[ترجمه گوگل]دریای صاف هرگز یک دریانورد ماهر نمی ساخت
[ترجمه ترگمان]یک دریای آرام هرگز دریانورد ماهری نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A mariner must have his eye upon rocks and sands as well as upon the North Star.
[ترجمه گوگل]یک دریانورد باید به صخره ها و ماسه ها و همچنین به ستاره شمال چشم داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک دریانورد باید چشم خود را بر روی صخره ها و ماسه های شمال قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The figure of the Ancient Mariner has been variously interpreted.
[ترجمه گوگل]شخصیت دریانورد باستانی تفسیرهای مختلفی شده است
[ترجمه ترگمان]پیکر ملوان باستانی به طرق گوناگونی تفسیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many a mariner lost his life on these rocks.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دریانوردان جان خود را بر روی این صخره ها از دست دادند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ملوانان عمر خود را در این صخره ها از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This resonant condition permitted Mariner 10 to fly by Mercury at close range at the times of alternate perihelion passages.
[ترجمه گوگل]این شرایط تشدید به مارینر 10 اجازه داد تا در زمان عبور متناوب حضیض از فاصله نزدیک توسط عطارد پرواز کند
[ترجمه ترگمان]این شرط تشدید به Mariner نفر اجازه داد تا در محدوده نزدیک در زمان های of متناوب به سوی عطارد پرواز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mariner 4 shocked the world with its images of Mars.
[ترجمه گوگل]Mariner 4 با تصاویری از مریخ جهان را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]Mariner ۴ جهان را با تصاویر خود از مریخ شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My father, who was a well-qualified master mariner, was unemployed for four years in the 1930s.
[ترجمه گوگل]پدرم که استاد دریانوردی ماهر بود، در دهه 1930 به مدت چهار سال بیکار بود
[ترجمه ترگمان]پدرم، که یک ملوان بسیار واجد شرایط بود، به مدت چهار سال در دهه ۱۹۳۰ بی کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sometimes he is the mariner, steering the ship of state through storm-tossed seas.
[ترجمه گوگل]گاهی او دریانورد است و کشتی دولت را از میان دریاهای طوفان زده هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات او ملاح است، کشتی دولت را از طریق دریاهای خروشان هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In fact much of the Ancient Mariner came from the sea voyages of discovery.
[ترجمه گوگل]در واقع بسیاری از دریانوردان باستانی از سفرهای دریایی کشف شده اند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، قسمت اعظم این ملوان باستانی از سفره ای دریایی اکتشاف بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mariner with its vastly superior vantage point in orbit around Mars, saw it all.
[ترجمه گوگل]مارینر با نقطه دید بسیار برترش در مدار مریخ، همه چیز را دید
[ترجمه ترگمان]ملوان، با نقطه ای بسیار برتر خود در مدار مریخ، همه چیز را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the pictures sent by Mariner 4 showed a starkly lunar landscape.
[ترجمه گوگل]اما تصاویر ارسال شده توسط Mariner 4 منظره ای کاملاً ماه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اما تصاویر ارسال شده توسط Mariner ۴، یک منظره کاملا قمری را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mariner said AmHS / Premier / SunHealth owns or operates 650 hospitals and healthcare facilities nationwide.
[ترجمه گوگل]مارینر گفت AmHS / Premier / SunHealth مالک یا اداره کننده 650 بیمارستان و مرکز مراقبت های بهداشتی در سراسر کشور است
[ترجمه ترگمان]Mariner گفت که AmHS \/ Premier \/ SunHealth مالک ۶۵۰ بیمارستان و تسهیلات بهداشتی در سراسر کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Observations by Mariner 10 have demonstrated that Mercury does have an intrinsic magnetic dipole moment.
[ترجمه گوگل]مشاهدات مارینر 10 نشان داده است که عطارد دارای یک گشتاور دوقطبی مغناطیسی ذاتی است
[ترجمه ترگمان]مشاهدات ملوان ۱۰ نشان داده است که عطارد گشتاور دو قطبی مغناطیسی ذاتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Death is in the sperm like the ancient mariner With his horrible tale.
[ترجمه گوگل]مرگ در نطفه مانند دریانورد باستانی با داستان وحشتناکش است
[ترجمه ترگمان]مرگ در وال سرزا همچون دریانورد باستان است که حکایت horrible دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But I was like a wrecked mariner in the lull between two storms.
[ترجمه گوگل]اما من مثل یک دریانورد شکست خورده در آرامش بین دو طوفان بودم
[ترجمه ترگمان]اما من یک دریانورد شکسته ای بودم که بین دو توفان میان آب آرام گرفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ملوان (اسم)
gob, sailor, seaman, seafarer, mariner, sailer, jack tar, leatherneck, sailorman

ملاح (اسم)
sailor, mariner, sailer, jack tar

دریا نورد (اسم)
sailor, seafarer, mariner, sailer, navigator, seagoing, shipper, seagoer

کشتیران (اسم)
mariner, navigator

انگلیسی به انگلیسی

• any of a series of american spacecraft that orbited the planets mars venus and mercury to gather scientific data
sailor, seaman, seafarer; navigator
a mariner is a sailor; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

دریانورد. ملوان
کتابی یا ادبی لغت sailor می باشد
ملوان
– He was a young mariner on his first sea voyage
– The old mariner used his telescope to find the shore
ملوان
a sailor

بپرس