marching


معنی: راه پیما

جمله های نمونه

1. close marching order
رژه در صفوف به هم فشرده

2. he was marching at the head of the line
او در سر صف حرکت می کرد.

3. he was marching in front of the column of soldiers
او پیشاپیش ستون سربازان حرکت می کرد.

4. when the boys come marching home
هنگامی که سربازان ما با گام های نظامی به میهن بازگردند

5. a column of soldiers were marching up the street
یک ستون سرباز داشتند در راستای خیابان قدم رو می کردند.

مترادف ها

راه پیما (صفت)
marching

تخصصی

[ریاضیات] رژه رفتن

پیشنهاد کاربران

"Marching" به معنای راه رفتن به نظم و تنظیم شده و گاهی اوقات به صورت گروهی است. این واژه معمولاً در زمینه های نظامی، نظامی - نظامی، جشنواره ها، گردهمایی ها، مراسمات نظامی و بسیاری از رویدادهای رسمی دیگر به کار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثلاً، در نظامی، سربازان ممکن است در یک فایل مراسمی یا تمرینات تاکتیکی به طور تنظیم شده و هماهنگ راه بروند، که به عنوان "marching" شناخته می شود. این عمل به نوعی نمایش قدرت، نظم و هماهنگی اجسام است.
همچنین "marching" می تواند به طور تصویری برای توضیح رفتار یک گروه از افراد یا چیزهایی که به نظم و هماهنگی حرکت می کنند، به کار رود. برای مثال، "The ants were marching in a straight line. "
به طور کلی، "marching" معمولاً به راه رفتن به شیوه ای خاص و منظم اطلاق می شود که اغلب قابل توجه و جذاب است.
منبع:
- Oxford Languages.

الزام آور، به زور
راه پیمایی کردن
رژه رفتن
راه پیمایی

بپرس