manufactured


معنی: مصنوع، ساخته

جمله های نمونه

1. bicycles are manufactured in this factory
در این کارخانه دوچرخه می سازند.

2. Vitamins cannot be manufactured by our bodies.
[ترجمه گوگل]ویتامین ها توسط بدن ما ساخته نمی شوند
[ترجمه ترگمان]ویتامین ها نمی توانند توسط بدن ما تولید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She manufactured a false story to hide the facts.
[ترجمه گوگل]او برای پنهان کردن حقایق، داستانی نادرست ساخت
[ترجمه ترگمان]او یک داستان دروغین برای پنهان کردن واقعیات درست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The country's trade in manufactured goods has expanded in the last ten years.
[ترجمه گوگل]تجارت این کشور در زمینه کالاهای تولیدی در ده سال گذشته گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]تجارت این کشور در کالاهای تولیدی در ده سال گذشته گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When nuclear fuel is manufactured it is encased in metal cans.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سوخت هسته ای تولید می شود، در قوطی های فلزی محصور می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که سوخت هسته ای تولید می شود، در قوطی های فلزی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The UK's deficit in manufactured goods fell slightly in the last three months.
[ترجمه گوگل]کسری کالاهای تولیدی بریتانیا در سه ماه گذشته اندکی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]کسری بودجه در انگلستان در سه ماه گذشته اندکی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although most condoms contain spermicide, there are some manufactured without.
[ترجمه گوگل]اگرچه بیشتر کاندوم ها حاوی اسپرم کش هستند، اما برخی از کاندوم ها بدون آن تولید می شوند
[ترجمه ترگمان]هر چند بیشتر condoms حاوی spermicide هستند، اما برخی از آن ها بدون استفاده تولید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We want the machine manufactured to our own spec.
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم دستگاه با مشخصات خودمان ساخته شود
[ترجمه ترگمان]ما می خوایم دستگاه به spec خودمون تولید کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to the prosecution, the officers manufactured an elaborate story.
[ترجمه گوگل]به گفته دادستانی، مأموران داستان مفصلی را ساختند
[ترجمه ترگمان]طبق گفته دادستان، این افسران یک داستان استادانه درست کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The report notes a rapid decline in manufactured goods.
[ترجمه گوگل]این گزارش به کاهش سریع کالاهای تولیدی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]این گزارش کاهش سریع کالاهای تولید شده را خاطرنشان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Manufactured glass is made by fusing various types of sand.
[ترجمه گوگل]شیشه های تولیدی از ذوب انواع شن و ماسه ساخته می شوند
[ترجمه ترگمان]شیشه Manufactured با fusing انواع مختلف ماسه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is manufactured by hand.
[ترجمه گوگل]به صورت دستی تولید می شود
[ترجمه ترگمان]آن با دست ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Consumer demand led to higher imports of manufactured goods.
[ترجمه گوگل]تقاضای مصرف کننده منجر به واردات بیشتر کالاهای تولیدی شد
[ترجمه ترگمان]تقاضای مصرف کننده به واردات بالاتر کالاهای تولیدی منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This steel is manufactured from Swedish iron.
[ترجمه گوگل]این فولاد از آهن سوئدی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این فولاد از آهن سوئد ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The films manufactured by Hollywood are saturated in the cinemas all over the world.
[ترجمه گوگل]فیلم های تولید شده توسط هالیوود در سینماهای سراسر جهان اشباع شده است
[ترجمه ترگمان]فیلم هایی که توسط هالیوود تولید می شوند در سراسر جهان در سینماها اشباع شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصنوع (صفت)
made, manufactured

ساخته (صفت)
made, artificial, forged, built, constructed, created, manufactured, produced, hypocritical, faked, ready-made, wrought

انگلیسی به انگلیسی

• produced in extensive large industrial quantities

پیشنهاد کاربران

ساختگی، غیرواقعی، جعلی، مجعول
ساخته شده
تولید شده
ساخته
مصنوع

بپرس