mankind

/ˈmænˈkaɪnd//ˌmænˈkaɪnd/

معنی: مردم، بشریت، نوع انسان، نژاد انسان، بشر، جنس بشر
معانی دیگر: آدمیزاد، انسان، نوع بشر، بنی آدم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the human race; humanity.
مشابه: earth, man, race, species, world

(2) تعریف: men collectively, as distinguished from women.

جمله های نمونه

1. mankind cannot control the caprices of nature
بشر نمی تواند بوالهوسی های طبیعت را مهار کند.

2. mankind cannot plumb all the secrets of the universe
انسان نمی تواند به همه ی اسرار گیتی پی ببرد.

3. mankind is fallible, but god is infallible
انسان لغزش پذیر است ولی خدا لغزش ناپذیر می باشد.

4. all mankind are interrelated . . .
بنی آدم اعضای یکدیگرند . . .

5. reason defines mankind
ویژگی انسان عقل است.

6. god has endowed mankind with reason
خداوند به انسان خرد عطا کرده است.

7. no wonder if mankind rejoices . . .
آدمیزاد اگر در طرب آید چه عجب . . .

8. religion shows how mankind individually and corporately should live
مذهب نشان می دهد که بشر باید چگونه به صورت فردی و گروهی زندگی کند.

9. for the good of mankind
برای سعادت بشریت

10. or the good of mankind
به خاطر سعادت بشریت

11. questions which have perplexed mankind since the beginning of the world
پرسش هایی که از آغاز جهان بشر را حیران کرده است

12. faith in the possibilities of mankind was at a low ebb
ایمان به امکانات بشری به پایین ترین درجه ی خود رسیده بود.

13. they glorified god and served mankind
آنان خدا را حمد و نیایش کردند و به خدمت خلق پرداختند.

14. to fear god and serve mankind
از خدا ترسیدن و به مردم خدمت کردن

15. all reports about the future of mankind are disquieting
تمام خبرهای مربوط به آینده ی بشر نگران کننده است.

16. the permanent love of god for mankind
علاقه ی جاویدان خداوند نسبت به انسان ها

17. the vices and weaknesses common to mankind
گناهان و نقائصی که انسان ها معمولا به آن دچارند

18. the devil equivocates in order to decive mankind
شیطان به منظور اغفال بشر تزویر می کند.

19. the thoughtless despoliation of natural resources by mankind
چپاول نابخردانه ی منابع طبیعی توسط بشر

20. the law of nations, the great ligament of mankind
قانون بین المللی،پیوند عمده ی بشریت

21. overpopulation poses the greatest danger to the future of mankind
زیادی جمعیت بزرگترین خطر برای آینده ی بشریت است.

22. the secrets of creation will always remain unknown to mankind
اسرار خلقت برای بشر همیشه ناشناخته خواهد بود.

23. Since earliest times, mankind has been fascinated by fire.
[ترجمه گوگل]از زمان های قدیم، بشر مجذوب آتش بوده است
[ترجمه ترگمان]از زودترین زمان، بشر مجذوب آتش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Mankind has always been obsessed by power.
[ترجمه گوگل]بشر همیشه درگیر قدرت بوده است
[ترجمه ترگمان]بشریت همیشه شیفته قدرت بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. His research is for the betterment of mankind.
[ترجمه گوگل]تحقیقات او برای بهبود بشریت است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات او برای بهتر شدن بشریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Mankind exists on food.
[ترجمه گوگل]بشر بر روی غذا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بشریت در غذا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Genetic engineering will have revolutionary consequences for mankind.
[ترجمه گوگل]مهندسی ژنتیک پیامدهای انقلابی برای بشر خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]مهندسی ژنتیک می تواند پیامدهایی انقلابی برای نوع بشر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. He smiled calmly at the idiocies of mankind.
[ترجمه گوگل]او با آرامش به حماقت های بشر لبخند زد
[ترجمه ترگمان]و به آرامی به the بشری لبخند می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مردم (اسم)
folk, population, people, citizenry, public, mankind

بشریت (اسم)
humanity, mankind, mortality, humankind

نوع انسان (اسم)
mankind, humankind

نژاد انسان (اسم)
mankind, humankind

بشر (اسم)
man, wight, mankind

جنس بشر (اسم)
mankind

انگلیسی به انگلیسی

• humankind, human race, humans collectively; men
you can refer to all human beings as mankind when you are considering them as a group.

پیشنهاد کاربران

Human
بشر ، بشریت ، انسان
بشر
The history of mankind.
تاریخ بشر.
از نوع انسان، از جنس انسان

بپرس