mandarin duck


غاز اهلی (aix galericulata)، یکجور مرغابی کاکل دار که اصل آن از چین است

جمله های نمونه

1. Mandarin duck displayed and copulated.
[ترجمه گوگل]اردک ماندارین نمایش داده شد و copulated
[ترجمه ترگمان]ماندارین به نمایش گذاشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The occurrence of "the Mandarin Duck and Butterfly Schools" is a kind of meaningful "phenomenon".
[ترجمه گوگل]وقوع «مدارس اردک و پروانه ماندارین» نوعی «پدیده» معنادار است
[ترجمه ترگمان]وقوع \"اردک ماندارین و مدارس پروانه\" نوعی پدیده \"معنی دار\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We now arrive at Mandarin Duck Island Folk-custom and Cultural Scenic Zone.
[ترجمه گوگل]اکنون به منطقه منظره‌ای فرهنگی و سنتی جزیره اردک ماندارین می‌رسیم
[ترجمه ترگمان]ما در حال حاضر به ماندارین (Folk Folk -)و منطقه تفریحی فرهنگی (custom Duck)رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Not only the mandarin duck slept " is China ancient times the people to the love complete happy desire. "
[ترجمه گوگل]نه تنها اردک ماندارین خوابیده است "چین در زمان های قدیم مردم به عشق میل کامل شاد است "
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" تنها اردک چینی در حال رفتن به چین، روزگار باستان است که مردم آرزوی سعادت کامل خود را دارند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Surrounded by reeds and lotuses, Mandarin Duck Island is the greatest attraction of Baiyang Lake. It is well equipped and tourists can conveniently tour, go shopping, entertain, eat, live and travel.
[ترجمه گوگل]جزیره اردک ماندارین که توسط نی و نیلوفر احاطه شده است، بزرگترین جاذبه دریاچه بایانگ است به خوبی مجهز است و گردشگران می توانند به راحتی به گشت و گذار، خرید، سرگرمی، غذا خوردن، زندگی و سفر بروند
[ترجمه ترگمان]جزیره Duck که توسط نی و lotuses احاطه شده است بزرگ ترین جاذبه دریاچه Baiyang است آن بخوبی تجهیز شده و توریست ها می توانند به راحتی سفر کنند، خرید کنند، غذا بخورند، غذا بخورند، زندگی کنند و سفر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. About the derivation of tree of mandarin duck, a story comes down at the local place.
[ترجمه گوگل]در مورد اشتقاق درخت اردک ماندارین، داستانی در محل محلی می‌آید
[ترجمه ترگمان]در مورد اقتباس از اردک چینی، داستانی در محل محلی پیدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The artificial lake has a very romantic name, "Mandarin Duck Lake", and the small islet is named "Lovers' islet".
[ترجمه گوگل]این دریاچه مصنوعی نامی بسیار رمانتیک دارد «دریاچه اردک ماندارین» و جزیره کوچک «جزیره عاشقان» نام دارد
[ترجمه ترگمان]این دریاچه مصنوعی یک نام بسیار رمانتیک دارد، \"دریاچه Duck Mandarin\"، و جزیره کوچک جزیره ای به نام \"گراس ایسلت\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The first mandarin duck building with flats for sale to late-married couples was completed in Beijing in 198
[ترجمه گوگل]اولین ساختمان اردک ماندارین با آپارتمان برای فروش به زوج هایی که دیر ازدواج کرده بودند در پکن در سال 198 تکمیل شد
[ترجمه ترگمان]اولین ساخت اردک چینی با آپارتمان ها برای فروش به زوج های تازه ازدواج کرده در سال ۱۹۸ میلادی در پکن به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Mandarin duck is a medium-size perching duck, closely related to the North American wood duck .
[ترجمه گوگل]اردک ماندارین یک اردک نشسته با اندازه متوسط ​​است که نزدیک به اردک چوبی آمریکای شمالی است
[ترجمه ترگمان]اردک ماندارین یک اردک perching با اندازه متوسط است، که با اردک چوبی آمریکای شمالی ارتباط نزدیکی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Butterfly bow dance, mandarin duck marine catch, the wind Feelings water, smiling, to greet the person, one pair.
[ترجمه گوگل]رقص کمان پروانه، صید اردک نارنگی دریایی، باد احساس آب، خندان، به استقبال شخص، یک جفت
[ترجمه ترگمان]رقص پروانه، رقص اردک چینی، آب احساسات، آب احساسات، لبخند زنان، برای خوش آمد گفتن به شخص، یک جفت چشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a mandarin duck .
[ترجمه گوگل]این اردک ماندارین است
[ترجمه ترگمان] این یه اردک چینی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chinese marriages traditionally include many must haves like dragon and phoenix jewelry, mandarin duck quilts, Double "Xi" cut outs on red paper, Chinese dates, chestnut and the marriage shoes.
[ترجمه گوگل]ازدواج های چینی به طور سنتی شامل بسیاری از موارد ضروری مانند جواهرات اژدها و ققنوس، لحاف اردک ماندارین، برش های دوتایی "Xi" روی کاغذ قرمز، خرمای چینی، شاه بلوط و کفش ازدواج است
[ترجمه ترگمان]ازدواج های چین به طور سنتی شامل many باید همچون اژدها و جواهر آلات، quilts، duck چینی، outs Double (Xi)روی کاغذ قرمز، تاریخ های چینی، شاه بلوط و کفش های ازدواج باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In March and May of each year, thousands of yellow mandarin duck (a kind of yellow duck) will gather here.
[ترجمه گوگل]در ماه مارس و می هر سال هزاران اردک نارنگی زرد (نوعی اردک زرد) در اینجا جمع می شوند
[ترجمه ترگمان]در ماه مارس و مه هر سال هزاران اردک زرد (نوعی اردک زرد)در اینجا گرد هم می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The markings are mainly twines, broken branches, twisted branches and other flowers, there are also peacock, phoenix, mandarin duck and other birds markings.
[ترجمه گوگل]نشانه ها عمدتاً ریسمان، شاخه های شکسته، شاخه های پیچ خورده و گل های دیگر هستند، همچنین نشانه های طاووس، ققنوس، اردک ماندارین و سایر پرندگان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نشانه ها عمدتا عبارتند از: twines، شاخه های شکسته، شاخه های درهم پیچیده و دیگر گل ها، یک اردک، اردک، اردک چینی و دیگر نشانه های پرندگان نیز وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس