man and wife


زن وشوهر

جمله های نمونه

1. I hereby pronounce you man and wife.
[ترجمه گوگل]بدینوسیله شما را مرد و زن معرفی می کنم
[ترجمه ترگمان]بدین وسیله شما را زن و شوهر اعلام می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I declare you man and wife.
[ترجمه گوگل]من شما را مرد و زن اعلام می کنم
[ترجمه ترگمان]من شما را زن و شوهر اعلام می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I now pronounce you man and wife.
[ترجمه گوگل]اکنون شما را مرد و زن تلفظ می کنم
[ترجمه ترگمان]من اکنون شما را زن و شوهر اعلام می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. the cessation of cohabitation of man and wife.
[ترجمه گوگل]قطع زندگی مشترک زن و مرد
[ترجمه ترگمان]قطع زندگی با زن و شوهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shortly after they became man and wife Tom began to show the cloven foot.
[ترجمه گوگل]مدت کوتاهی پس از اینکه آنها مرد و زن شدند، تام شروع به نشان دادن پای شکافی کرد
[ترجمه ترگمان]کمی بعد از آن که مرد و شوهر شدند تام شروع به نشان دادن پا شکافته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The victims were man and wife.
[ترجمه گوگل]قربانیان زن و مرد بودند
[ترجمه ترگمان]قربانی ها زن و شوهر بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But they were as man and wife.
[ترجمه گوگل]اما آنها به عنوان زن و مرد بودند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها زن و شوهر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As man and wife, we will be one flesh.
[ترجمه گوگل]به عنوان زن و مرد، ما یک جسم خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان زن و شوهر، ما فقط یک جسم خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The man and wife arrested with him have been bailed but probably face further questioning about suspected harbouring of an escaped prisoner.
[ترجمه گوگل]مرد و همسری که همراه او دستگیر شده اند به وثیقه سپرده شده اند اما احتمالاً با بازجویی های بیشتری در مورد پناه دادن به یک زندانی فراری روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]مرد و زن دستگیر شده با او به قید ضمانت آزاد شدند، اما احتمالا با بازجویی بیشتر در مورد پناه دادن به یک زندانی فراری مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The love between man and wife, therefore, apparently presupposes man and wife treating one another as equal, autonomous beings.
[ترجمه گوگل]بنابراین، عشق بین زن و مرد ظاهراً مستلزم این است که زن و مرد با یکدیگر به عنوان موجوداتی برابر و مستقل رفتار کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، عشق بین زن و مرد به نظر می رسد که زن و زن را با یکدیگر به عنوان موجوداتی برابر و خودمختار عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Though marriage makes man and wife one flesh, it leaves them still two fools.
[ترجمه گوگل]اگرچه ازدواج زن و مرد را یک جسم می کند، اما آنها را همچنان دو احمق باقی می گذارد
[ترجمه ترگمان]هر چند ازدواج انسان و شوهر را فقط یک جسم می سازد، آن ها را هنوز دو احمق به جا می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For rent. Sleeping room, suitable for couple . Man and wife preferred.
[ترجمه گوگل]برای اجاره اتاق خواب مناسب برای زوجین زن و مرد ترجیح می دهند
[ترجمه ترگمان]برای اجاره اتاق خواب، مناسب برای زوج مرد و زن ترجیح می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They pose as man and wife for decency's sake.
[ترجمه گوگل]آنها به خاطر نجابت خود را به عنوان زن و مرد ظاهر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر رعایت ادب به عنوان یک مرد و زن عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Man and wife entered into a solemn compact.
[ترجمه گوگل]زن و مرد وارد یک قرارداد رسمی شدند
[ترجمه ترگمان]مرد و مرد وارد یک قوطی پر solemn شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس