maker

/ˈmeɪkər//ˈmeɪkə/

معنی: سازنده، خالق
معانی دیگر: کشنده ی چک یا سفته و غیره، (قدیمی) شاعر، (m بزرگ) خدا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that makes.

- My grandmother was a wonderful maker of pies.
[ترجمه گوگل] مادربزرگ من یک کیک ساز فوق العاده بود
[ترجمه ترگمان] مادربزرگم یک سازنده بسیار عالی کلوچه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (cap.) God.
مشابه: almighty, eternal, father

جمله های نمونه

1. policy maker
سیاستگذار

2. meet one's maker
مردن

3. He's the chief trouble - maker; the others just follow his lead.
[ترجمه گوگل]او مشکل اصلی - سازنده است بقیه فقط از او پیروی می کنند
[ترجمه ترگمان]- او رئیس دردسر ساز است؛ دیگران فقط از سرب پیروی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is a trouble maker . You must be distant with him.
[ترجمه گوگل]او یک دردسر ساز است باید از او دور باشی
[ترجمه ترگمان]او آدم دردسر ساز است تو باید با اون فاصله داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Grind the beans to suit your coffee maker.
[ترجمه گوگل]دانه ها را متناسب با قهوه ساز خود آسیاب کنید
[ترجمه ترگمان]لوبیا را آماده کنید تا برای coffee مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They're the biggest maker of fast-food products in the UK.
[ترجمه گوگل]آنها بزرگترین تولید کننده محصولات فست فود در بریتانیا هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها بزرگ ترین سازنده محصولات غذایی سریع در بریتانیا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One maker of anti-virus software estimated that as few as 60 hard drives were affected worldwide on Aug. 2
[ترجمه گوگل]یکی از سازنده‌های نرم‌افزار ضد ویروس تخمین زد که در 2 آگوست، 60 هارد دیسک در سراسر جهان تحت تأثیر قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]در روز ۲ ماه اوت، یک سازنده نرم افزار ضد ویروس تخمین زده شد که در حدود ۶۰ دیسک سخت در سراسر جهان تحت تاثیر قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am ready to meet my Maker. Whether my Maker is prepared for the ordeal of meeting me is another matter. Winston Churchill
[ترجمه گوگل]من آماده ملاقات با سازنده ام هستم این که آیا خالق من برای مصیبت ملاقات با من آماده است یا خیر، بحث دیگری است وینستون چرچیل
[ترجمه ترگمان]حاضرم آفریننده خود را ملاقات کنم آیا خالق من برای آزمایش سختی که با من ملاقات کرده آماده است، موضوع دیگری است و ین ستون چرچیل …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Ottawa-based maker of computerized communications equipment cashed in on optimistic prospects for the Internet, the global computer network.
[ترجمه گوگل]سازنده تجهیزات ارتباطی کامپیوتری مستقر در اتاوا از چشم انداز خوش بینانه اینترنت، شبکه جهانی کامپیوتر، سود مالی کرد
[ترجمه ترگمان]سازنده مبتنی بر اتاوا از تجهیزات ارتباطات کامپیوتری، به چشم اندازه ای خوش بینانه برای اینترنت، شبکه کامپیوتر جهانی، آن را نقد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They include: How heavily armed the siege maker is.
[ترجمه گوگل]آنها عبارتند از: محاصره ساز چقدر مسلح است
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل: چه میزان مسلح به شدت مسلح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This meant that the thing, the maker of the noise, the galloping creature, was getting closer.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی بود که آن چیز، سازنده ی سروصدا، موجودی که می تازد، نزدیک تر می شد
[ترجمه ترگمان]این بدان معنا بود که آن موجود، ساز سر و صدا که چهار نعل می تاخت نزدیک تر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sooner car maker take this development seriously, the happier the car buyer will be.
[ترجمه گوگل]هرچه خودروساز زودتر این پیشرفت را جدی بگیرد، خریدار خودرو راضی تر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هر چه زودتر خودرو این توسعه را جدی بگیرد، خریدار اتومبیل شادتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Memory chip maker Micron Technology Inc. fell as much as 2 1 / 8 to 30 7 /
[ترجمه گوگل]Micron Technology Inc سازنده تراشه های حافظه با 2 1 / 8 به 30 7 / سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت chip Memory Inc به اندازه ۲ ۱ \/ ۸ تا ۳۰ \/ ۷ کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The company, a maker of database software, said its customers were cancelling orders in fear of recession.
[ترجمه گوگل]این شرکت که سازنده نرم افزار پایگاه داده است، گفت مشتریانش به دلیل ترس از رکود، سفارشات خود را لغو می کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت، سازنده نرم افزار پایگاه داده، گفت که مشتریان آن از ترس از رکود، دستورها را لغو کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سازنده (اسم)
performer, author, composer, maker, manufacturer, creator, constructor, builder, producer, engineer, originator, procreator, instrumentalist

خالق (اسم)
maker, creator, demiurge

تخصصی

[حقوق] متعهد یا امضاء کننده (سفته یا چک)

انگلیسی به انگلیسی

• one who creates; manufacturer; god
the maker of something is the person or company that makes it.

پیشنهاد کاربران

سازنده / سازماندهنده
مثال: He's the maker of some of the finest guitars in the world.
او سازنده برخی از بهترین گیتارهای جهان است.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
[پسوندی] ___ساز
drug maker ← داروساز
صادر کننده ( سفته یا چک )
عمل اورنده .
سازنده عمل. . .
و. . .
موجد، ایجادکننده
سازنده، تولیدکننده

بپرس