multidisciplinary


وابسته به چند رشته ی علمی، چند زمینه ای

جمله های نمونه

1. When it comes to cancer, a multidisciplinary approach is often the most successful.
[ترجمه گوگل]وقتی صحبت از سرطان به میان می آید، رویکرد چند رشته ای اغلب موفق ترین است
[ترجمه ترگمان]وقتی نوبت به سرطان می رسد، یک رویکرد چند رشته ای اغلب موفق ترین رویکرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These groups, which would be multidisciplinary, would aim to set priorities for research.
[ترجمه گوگل]این گروه‌ها که چند رشته‌ای خواهند بود، هدفشان تعیین اولویت‌های پژوهشی است
[ترجمه ترگمان]این گروه ها که چند رشته ای محسوب می شوند، هدف قرار دادن اولویت هایی برای تحقیق خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is part of a multidisciplinary team which has been working together since 198
[ترجمه گوگل]او بخشی از یک تیم چند رشته ای است که از سال 198 با هم کار می کنند
[ترجمه ترگمان]او بخشی از یک تیم چند multidisciplinary است که از ۱۹۸ تا کنون با هم کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The multidisciplinary approach to neural networks is exciting.
[ترجمه گوگل]رویکرد چند رشته ای به شبکه های عصبی هیجان انگیز است
[ترجمه ترگمان]رویکرد چند رشته ای به شبکه های عصبی بسیار هیجان انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Multidisciplinary input to an individual case brought greater flexibility and creativity in designing care packages.
[ترجمه گوگل]ورودی چند رشته ای به یک مورد فردی انعطاف پذیری و خلاقیت بیشتری را در طراحی بسته های مراقبت به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]ورودی Multidisciplinary به یک مورد مجزا، انعطاف پذیری و خلاقیت بیشتر را در طراحی بسته های مراقبتی به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In learning organisations, employees form multidisciplinary teams.
[ترجمه گوگل]در سازمان های یادگیرنده، کارکنان تیم های چند رشته ای را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]در سازمان های یادگیرنده، کارمندان تیم های چند رشته ای تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Multidisciplinary and interagency collaboration might avoid this, but at the cost of greater surveillance by the state and commercial bodies.
[ترجمه گوگل]همکاری چند رشته ای و بین سازمانی ممکن است از این امر جلوگیری کند، اما به قیمت نظارت بیشتر توسط دولت و نهادهای تجاری
[ترجمه ترگمان]هم کاری بین آژانس ها و میانجی گری ممکن است از این امر اجتناب کند، اما با توجه به هزینه نظارت بیشتر توسط دولت و سازمان های تجاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A multidisciplinary approach to pest management is essential.
[ترجمه گوگل]یک رویکرد چند رشته ای برای مدیریت آفات ضروری است
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد چند رشته ای برای مدیریت آفت ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. More complex needs will call for multidisciplinary assessments, careful preparation, and time for patients to consider their future.
[ترجمه گوگل]نیازهای پیچیده‌تر نیاز به ارزیابی‌های چند رشته‌ای، آماده‌سازی دقیق، و زمان برای بیماران برای بررسی آینده خود دارد
[ترجمه ترگمان]نیازهای پیچیده بیشتری نیاز به ارزیابی چند رشته ای، آماده سازی دقیق، و زمان برای بیماران برای در نظر گرفتن آینده آن ها خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From this starting point, the purpose of multidisciplinary assessment becomes the assessment of quality of life and risk.
[ترجمه گوگل]از این نقطه شروع، هدف ارزیابی چند رشته ای، ارزیابی کیفیت زندگی و خطر است
[ترجمه ترگمان]از این نقطه شروع، هدف از ارزیابی چند رشته ای ارزیابی کیفیت زندگی و ریسک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Member of the multidisciplinary team Primary nurses aim to establish an emotionally therapeutic relationship with their patients based on trust and confidence.
[ترجمه گوگل]عضو تیم چند رشته ای هدف پرستاران اولیه ایجاد یک رابطه عاطفی درمانی با بیماران خود بر اساس اعتماد و اطمینان است
[ترجمه ترگمان]هدف پرستاران اصلی این تیم، ایجاد رابطه درمانی احساسی با بیماران براساس اعتماد و اعتماد به نفس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most of the text is devoted to a multidisciplinary approach to various pelvic-floor disorders.
[ترجمه گوگل]بیشتر متن به یک رویکرد چند رشته ای به اختلالات مختلف کف لگن اختصاص دارد
[ترجمه ترگمان]اکثر این متن به یک رویکرد چند رشته ای نسبت به اختلالات متعدد در لگن اختصاص داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is known as a multidisciplinary team.
[ترجمه گوگل]این تیم به عنوان یک تیم چند رشته ای شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این به عنوان یک تیم چند رشته ای شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We thus offer the candidate a dynamic, multidisciplinary research environment in addition to a cutting-edge research topic.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما علاوه بر یک موضوع تحقیقاتی پیشرفته، یک محیط تحقیقاتی پویا و چند رشته ای را به نامزد ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما به کاندید یک محیط تحقیق چند رشته ای و چند رشته ای را علاوه بر یک موضوع تحقیق حاشیه ای ارایه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] چند تخصصی

انگلیسی به انگلیسی

• applying to many different branches of education

پیشنهاد کاربران

چند رشته ای به معنی ترکیب چندین رشته ی علمی است. در این روش، افراد از رشته های مختلف با همکاری و تعامل با هم، به یک مسئله ی مشترک پرداخته و نتایج را با یکدیگر به اشتراک می گذارند.
میان رشته ای به معنای ترکیب دو یا چند رشته ی علمی مختلف به صورت همزمان و تعاملی است. در این روش، افراد به دنبال حل یک مسئله ی مشترک هستند و از دانش و تخصص خود در رشته ی مربوطه و همچنین از دانش و تخصص دیگر افراد در رشته های مختلف استفاده می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

تفاوت آنها با ذکر مثال:
فرض کنید که یک پروژه ی علمی برای بررسی اثرات تغذیه بر سلامتی افراد در دستور کار داریم. در یک روش چند رشته ای، متخصصین از رشته های مختلفی مثل تغذیه، پزشکی، بیوشیمی، روانشناسی و آمار شرکت می کنند و با همکاری و تبادل نظر، به یک نتیجه ی مشترک می رسند ولی
در یک روش میان رشته ای، هر متخصص از رشته خودش به طور مستقل به پروژه کمک می کند و نتایج بعد از اتمام پروژه با هم به اشتراک گذاشته می شوند. به طور خلاصه، در روش چند رشته ای، متخصصین از رشته های مختلف با همکاری و تعامل با هم به یک نتیجه مشترک می رسند، در حالی که در روش میان رشته ای، هر متخصص به صورت مستقل کار می کند و نتایج در انتها با هم به اشتراک گذاشته می شوند.

چند جانبه
چند وجهی
با توجه به اینکه این واژه بیشتر در زمینه تخصص و مهارت ها کاربرد داره،
ترجمه "چند تخصصی" مناسبتر خواهد بود.
چندمنظوره
چند رشته ای

بپرس