mayhem

/ˈmeɪˌhem//ˈmeɪhem/

معنی: جرح، ضرب وشتم
معانی دیگر: (حقوق) ضرب و شتم، (حقوق) ناقص العضو کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in law, the crime of intentionally maiming or mutilating another person.

- He was arrested and charged with mayhem.
[ترجمه گوگل] او دستگیر و متهم به ضرب و شتم شد
[ترجمه ترگمان] او دستگیر شد و متهم به ضرب و شتم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: violent disorder or utter chaos.

- The records were lost during the mayhem of war.
[ترجمه گوگل] سوابق در جریان ضرب وشتم جنگ از بین رفت
[ترجمه ترگمان] گزارش ها در زمان جنگ شکست خورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Our office was in a state of mayhem after the stocks plummeted.
[ترجمه گوگل] پس از سقوط سهام، دفتر ما در وضعیت آشفتگی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه سهام از بین رفت، دفتر ما در حالت ضرب و شتم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. There was complete mayhem after the explosion.
[ترجمه مریم مزدایی] بعد از انفجار ، هرج و مرج پیش آمد.
|
[ترجمه گوگل]بعد از انفجار یک آشفتگی کامل وجود داشت
[ترجمه ترگمان]بعد از انفجار، یه ضرب و شتم کامل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their arrival caused mayhem as crowds of refugees rushed towards them.
[ترجمه گوگل]ورود آنها باعث آشفتگی شد زیرا انبوهی از پناهندگان به سمت آنها هجوم آوردند
[ترجمه ترگمان]ورود آن ها موجب ضرب و شتم زمانی شد که جمعیت پناهندگان به سوی آن ها هجوم بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was absolute mayhem when the cow got into the village hall.
[ترجمه گوگل]وقتی گاو وارد دهکده شد، آشفتگی مطلق به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]وقتی گاو به تالار دهکده رسید، یک ضرب قطعی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was absolute mayhem when everyone tried to get out at once.
[ترجمه گوگل]زمانی که همه سعی کردند به یکباره از آن خارج شوند، آشفتگی مطلق وجود داشت
[ترجمه ترگمان]وقتی همه سعی کردند فورا از خانه بیرون بروند، یک ضرب قطعی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you're looking for ground-breaking mayhem, you got off at the wrong Greyhound stop.
[ترجمه گوگل]اگر به دنبال یک ضرب و شتم پیشرو هستید، در ایستگاه Greyhound اشتباهی پیاده شده اید
[ترجمه ترگمان]اگه دنبال یه ضرب العجل جدی باشی، از راه اشتباه فرار کردی، بس کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What does she feel about the media mayhem that whirled round her for months last year?
[ترجمه گوگل]او در مورد هجوم رسانه ای که سال گذشته ماه ها دور او چرخید چه احساسی دارد؟
[ترجمه ترگمان]اون چه احساسی در مورد ضرب و شتم رسانه ها داشت که در سال گذشته دور و بر او می چرخید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The consequent revaluations would cause mayhem, chaos and huge bills for those on the receiving end.
[ترجمه گوگل]تجدید ارزیابی های متعاقب آن باعث ایجاد آشفتگی، هرج و مرج و صورتحساب های هنگفت برای کسانی می شود که در سمت گیرنده قرار دارند
[ترجمه ترگمان]revaluations بعدی باعث ایجاد هرج و مرج، هرج و مرج و صورت حساب های عظیم برای افرادی خواهد شد که در پایان دریافت خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mischiefmakers, mayhem creators, fraudulent shady cartoon characters.
[ترجمه گوگل]شیطنت‌کنندگان، سازندگان ضرب وشتم، شخصیت‌های کارتونی متقلب
[ترجمه ترگمان]سازندگان نامنظم، سازندگان ضرب و شتم، شخصیت های کارتونی ساختگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A sequence of poor weather forecasts threatened mayhem, but the only significant break of play had been on the opening day.
[ترجمه گوگل]توالی پیش‌بینی‌های بد آب‌وهوا به‌هم ریختگی را تهدید می‌کرد، اما تنها وقفه مهم بازی در روز افتتاحیه بود
[ترجمه ترگمان]یک رشته از پیش بینی های هواشناسی ضعیف ضرب و شتم و ضرب و شتم را تهدید می کرد، اما تنها وقفه قابل توجه بازی در روز افتتاحیه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Initially, this three-way conflict wreaked mayhem.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، این درگیری سه جانبه باعث ایجاد آشوب شد
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، این مناقشه سه روزه موجب ضرب و شتم و ضرب و شتم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Everything had gone from mayhem to a somber, peculiar hush.
[ترجمه گوگل]همه چیز از ضرب وشتم به یک سکوت غم انگیز و عجیب و غریب تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز از ضرب و شتم برای سکوتی سنگین و خاص گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new rules are meant to prevent mayhem on school enrollment days.
[ترجمه گوگل]قوانین جدید به منظور جلوگیری از ایجاد مزاحمت در روزهای ثبت نام مدارس است
[ترجمه ترگمان]هدف از این قوانین جدید جلوگیری از ضرب و شتم در روزه ای ثبت نام مدارس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Icon Make-It goes one step further towards mayhem - it's an integrated package for the sensibly challenged.
[ترجمه گوگل]Icon Make-It یک گام جلوتر به سمت ضرب و شتم پیش می رود - این یک بسته یکپارچه برای افراد معقول به چالش است
[ترجمه ترگمان]شمایلی که ایجاد می شود - این یک گام بیشتر به ضرب و شتم است - این یک بسته یکپارچه برای منطقی است که به طور منطقی به چالش کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I decided I'd caused enough mayhem for one day.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم به اندازه کافی برای یک روز آشفتگی ایجاد کنم
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیدم که برای یک روز به اندازه کافی دردسر درست کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There was mayhem as shrapnel rained down on shoppers from devices placed in cast-iron litter bins less than ten yards apart.
[ترجمه گوگل]زمانی که ترکش از وسایلی که در سطل های زباله چدنی با فاصله کمتر از ده یاردی از هم قرار داشتند، بر سر خریداران فرود آمد
[ترجمه ترگمان]در آنجا عده ای از دستگاه ها را که در سطل زباله اهن بودند و کم تر از ده یارد از هم جدا کرده بودند، دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جرح (اسم)
maim, mayhem

ضرب و شتم (اسم)
mayhem

انگلیسی به انگلیسی

• violence and destruction; chaos; act of maiming
deliberately cause bodily injury; cause an impairment, cause a disability; cause disorder, cause chaos
mayhem is an uncontrolled and confused situation.

پیشنهاد کاربران

شورش
خرابکاری، ویرانگری و خشونت
confusion and fear, usually caused by violent behaviour or by some sudden shocking event
اشفتگی، هرج و مرج، شلوغی، بی نظمی کامل
زد و خورد ، برخورد خشن ، کتک کاری
ترس و سردرگمی ناشی از رفتار خوشونتبار یا رخدادی ناگهانی و شوکه کننده
بهتر است به گیج ترسیدگی ترجمه شود.
هرج و مرج بیشتر به chaos نزدیک است تا mayhem
مبهم، دارای ابهام
آشفتگی ، هرج و مرج

بپرس