mvp

جمله های نمونه

1. Brondello secured the MVP award by scoring 357 points.
[ترجمه گوگل]بروندلو با کسب 357 امتیاز جایزه MVP را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]Brondello امتیاز the را با امتیاز دادن ۳۵۷ امتیاز بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has just earned his fourth MVP award this season.
[ترجمه گوگل]او به تازگی چهارمین جایزه MVP خود را در این فصل کسب کرده است
[ترجمه ترگمان]او در این فصل چهارمین جایزه MVP را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The NBA's reigning MVP, James has been under weather for the past few days.
[ترجمه گوگل]جیمز، MVP فعلی NBA در چند روز گذشته تحت شرایط آب و هوایی قرار داشته است
[ترجمه ترگمان]The (James)(MVP)(NBA)، در چند روز گذشته تحت شرایط آب و هوا بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Ninja is your team's MVP, and no one knows it.
[ترجمه گوگل]نینجا MVP تیم شما است و هیچ کس آن را نمی داند
[ترجمه ترگمان]نینجا \"بازیکن تیم تو هستش و هیچ کس هم نمی دونه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How will heroics affect the Race to the MVP? Coach Erik Spoelstra, take it away, please.
[ترجمه گوگل]قهرمانی ها چگونه بر مسابقه تا MVP تاثیر خواهند گذاشت؟ مربی اریک اسپولسترا، لطفا آن را بردارید
[ترجمه ترگمان]رقابت با the چگونه خواهد بود؟ اریک Spoelstra، مربی تیم، لطفا آن را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He added a third MVP designation at the FIBA Americas Tournament last week, helping to lead short-handed Argentina to qualify for the Olympics.
[ترجمه گوگل]او هفته گذشته سومین عنوان MVP را در مسابقات فیبا آمریکا اضافه کرد و به آرژانتین کمک کرد تا جواز حضور در المپیک را کسب کند
[ترجمه ترگمان]او در هفته گذشته سومین دوره مسابقات آمریکا در آمریکا را به دست آورد و به این تیم کمک کرد تا به آرژانتین دست یابد تا به المپیک راه پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To envision title runs and banners and MVP trophies.
[ترجمه گوگل]برای تصور اجراهای عنوان و بنرها و تروفی های MVP
[ترجمه ترگمان]برای پیش بینی runs و بنرها و trophies MVP
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mitral valve prolapse ( MVP ) can't be prevented, but some of its complications can.
[ترجمه گوگل]پرولاپس دریچه میترال (MVP) قابل پیشگیری نیست، اما برخی از عوارض آن قابل پیشگیری است
[ترجمه ترگمان]prolapse Mitral (MVP)نمی تواند مانع از آن شود، اما برخی از پیچیدگی های آن ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To study the correlation features of mitral valve prolapse (MVP) with acute rheumatic carditis (ARC).
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo بررسی ویژگی های همبستگی پرولاپس دریچه میترال (MVP) با کاردیت روماتیسمی حاد (ARC)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های همبستگی دریچه میترال (MVP)با carditis روماتیسمی (ARC)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Based on the comparison between MVP data and fixed CTD data, it was found that the data in downward phase of MVP was relatively reliable.
[ترجمه گوگل]بر اساس مقایسه بین داده‌های MVP و داده‌های CTD ثابت، مشخص شد که داده‌ها در فاز نزولی MVP نسبتاً قابل اعتماد هستند
[ترجمه ترگمان]با توجه به مقایسه بین داده های MVP و داده های CTD ثابت، مشخص شد که داده ها در مرحله پایین of نسبتا قابل اعتماد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Someday, Paul is going to be an MVP, a champion.
[ترجمه گوگل]یک روز، پل یک MVP، یک قهرمان خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک روز، پایول قرار است جایزه MVP، یک قهرمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods Samples of the vaccines and MVP manufactured in 2003-2005 were taken at regular intervals and HA content was measured by single radial immunodiffusion assay.
[ترجمه گوگل]روش‌ها نمونه‌هایی از واکسن‌ها و MVP تولید شده در سال‌های 2003-2005 در فواصل زمانی منظم گرفته شد و محتوای HA با استفاده از روش ایمونودیفیوژن شعاعی منفرد اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]روش های نمونه واکسن ها و MVP تولید شده در سال های ۲۰۰۳ - ۲۰۰۵ در فواصل زمانی منظم و محتوای HA توسط سنجش immunodiffusion شعاعی منفرد اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The most useful test for diagnosing MVP is an echocardiogram with Doppler ultrasound.
[ترجمه گوگل]مفیدترین آزمایش برای تشخیص MVP اکوکاردیوگرام با سونوگرافی داپلر است
[ترجمه ترگمان]The آزمون برای تشخیص MVP an با سونوگرافی داپلر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Drive monitor continuous improvement ( MVP ) projects.
[ترجمه گوگل]پروژه های بهبود مستمر مانیتور (MVP) درایو
[ترجمه ترگمان]کنترل مداوم پروژه های بهبود مستمر (MVP)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A very few people with MVP may need heart valve surgery.
[ترجمه گوگل]تعداد بسیار کمی از افراد مبتلا به MVP ممکن است نیاز به جراحی دریچه قلب داشته باشند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از افراد با MVP ممکن است به جراحی شیر قلب نیاز داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Most Valuable Player
موضوع: عمومی
باارزش ترین بازیکن یا بطور خلاصه ام وی پی (MVP) جایزه ای است که به بهترین بازیکن یا بازیکنانی که بیشترین سهم را در نتیجه بازی ها داشته اند، در یک تیم، در کل لیگ و یا در سری مسابقات داده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• player on a sports team who made the largest contribution toward a win; award given to the team player who made the most important contribution toward a win

پیشنهاد کاربران

اصل قضیه.
مثال
And the MVP goes to 1:34 of the video
اصل قضیه / مطلب دقیقه 1. 34 هست
معنی اصلیش رو که دوستان گفتن؛ معنی ثانویه
فوق تخصص داشتن در یه زمینه
I’m like the MVP
of serial murder.
من فوق تخصص قتل های سریالی دارم
🔵most valuable player
MVP is an abbreviation for the most valuable player. In sports, players are often awarded with the title of MVP for exemplary performance on and contributions to their teams during a season.
...
[مشاهده متن کامل]

🔵The Most Valuable Player. The player with the most skill, who contributes the most to their team. Used mainly in sports and video games.
Unfortunately, this term was hijacked by retards who watch Jersey Shore, who now think it stands for Mike Vinny Paul or some shit.
Me: He was totally MVP during that game
Friend: Mike, Vinny, and Paul?
Me: *facepalm. I don't know why I'm even talking to you
🔵A awesome person that you this is outstanding and did something worth being around.
Man you are the real MVP, thanks for being here for me.
با real هم گاها زیاد استفاده میشه. به کسی میگن که یه آدم خفنه و کاری انجام داده که یک کار شاق و برجسته هست
You are the real mvp Albert Einstein

حداقل محصول پذیرفتنی یا قابل قبول، کمینه محصول پذیرفتنی
منظور محصولی هستش که حداقل ویژگی های لازم رو برای عرضه به مشتری داره و البته هنوز اونقدر کامل نیست که آماده عرضه به بازار باشه. معمولاً از این محصول برای دریافت بازخورد و ساخت یک محصول کامل تر استفاده میشه
most valuable player
ارزشمندترین بازیکن
اصطلاح در بازی های تیمی ( آنلاین )

https://en. wikipedia. org/wiki/Most_valuable_player
منبع MVP در دانشنامه ی ویکیپدیا
اقای علی راد. شما ک اومدی میگی Minimum Viable Product
اول برو ببین این جمله چه معنی میده و برای چیه بعد بیا اینجا کامنت بزار. رفتی MVP رو زدی تو گوگل بعد این جمله صفحه اول گوگل بوده فک کردی درسته. :|
...
[مشاهده متن کامل]

Minimum Viable Product = کمینه محصول پذیرفتنی
https://en. wikipedia. org/wiki/Minimum_viable_product

Minimum Viable Product

بپرس