lymphocytic

جمله های نمونه

1. After two years of chemotherapy treatment for acute lymphocytic leukemia, Jessica is faring well.
[ترجمه گوگل]پس از دو سال شیمی درمانی برای لوسمی لنفوسیتی حاد، جسیکا وضعیت خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]پس از دو سال درمان شیمی درمانی برای سرطان خون مزمن، جسیکا خوب عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Acute lymphocytic leukemia and acute myelogenous leukemia are each composed of blast cells, known as lymphoblasts or myeloblasts.
[ترجمه گوگل]لوسمی لنفوسیتی حاد و لوسمی میلوژن حاد هر کدام از سلول های بلاست که به عنوان لنفوبلاست یا میلوبلاست شناخته می شوند تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]سرطان خون حاد lymphocytic حاد و leukemia مزمن myelogenous هر یک از سلول های blast هستند که به نام lymphoblasts یا myeloblasts شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Acute lymphocytic leukemia can also occur in adults, though the prognosis is not as optimistic.
[ترجمه گوگل]لوسمی لنفوسیتی حاد می تواند در بزرگسالان نیز رخ دهد، اگرچه پیش آگهی آن چندان خوش بینانه نیست
[ترجمه ترگمان]سرطان خون مزمن نیز می تواند در بزرگسالان نیز رخ دهد، با این حال پیش بینی چندان خوشبین نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Also called chronic lymphocytic thyroiditis Hashimoto's disease, is the most common cause of hypothyroidism in children and adolescents, is an autoimmune disease.
[ترجمه گوگل]تیروئیدیت لنفوسیتی مزمن نیز نامیده می شود بیماری هاشیموتو، شایع ترین علت کم کاری تیروئید در کودکان و نوجوانان، یک بیماری خود ایمنی است
[ترجمه ترگمان]بیماری مزمن lymphocytic thyroiditis که شایع ترین علت بیماری hypothyroidism در کودکان و نوجوانان است، یک بیماری خود ایمنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The presence of the lymphocytic infiltrates in this edematous islet an autoimmune mechanism for this process.
[ترجمه گوگل]وجود نفوذهای لنفوسیتی در این جزیره ادماتوز یک مکانیسم خود ایمنی برای این فرآیند است
[ترجمه ترگمان]حضور of infiltrates در این edematous یک مکانیزم ایمنی برای این فرآیند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Background: A diagnosis of chronic lymphocytic leukemia (CLL) requires a count of over 5000 circulating CLL-phenotype cells per cubic millimeter.
[ترجمه گوگل]زمینه و هدف: تشخیص لوسمی لنفوسیتی مزمن (CLL) نیازمند شمارش بیش از 5000 سلول فنوتیپ CLL در گردش در هر میلی متر مکعب است
[ترجمه ترگمان]پیشینه: تشخیص سرطان خون مزمن lymphocytic (CLL)نیازمند شمارش بیش از ۵۰۰۰ سلول phenotype سیار در هر میلیمتر مکعب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To study the T lymphocytic feature and relationship between bulbar conjunctiva and labial gland in patients with Sjogren s Syndrome(SS).
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ویژگی لنفوسیتی T و ارتباط بین ملتحمه پیازی و غده لبی در بیماران مبتلا به سندرم شوگرن (SS)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های T lymphocytic و رابطه بین غده conjunctiva و labial در بیماران مبتلا به سندرم Sjogren (SS)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thickening and perivascular lymphocytic cuffing of cord blood vessels . H and E X 250.
[ترجمه گوگل]ضخیم شدن و کاف لنفوسیتی دور عروقی عروق خونی بند ناف H و E X 250
[ترجمه ترگمان]thickening و perivascular lymphocytic cuffing از رگ های خونی کابل هستند H & E X ۲۵۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lymphocytic infiltration of perivascular space of cerebral blood vessel . H and E X 100.
[ترجمه گوگل]انفیلتراسیون لنفوسیتی فضای اطراف عروقی رگ خونی مغز H و E X 100
[ترجمه ترگمان] Lymphocytic Lymphocytic of vessel vessel cerebral blood cerebral cerebral of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of H & E X ۱۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In acute myelogenous leukemia (AML) and acute lymphocytic leukemia (ALL), the original acute leukemia cell goes on to form about a trillion more leukemia cells.
[ترجمه گوگل]در لوسمی حاد میلوژن (AML) و لوسمی لنفوسیتی حاد (ALL)، سلول لوسمی حاد اولیه حدود یک تریلیون سلول لوسمی دیگر را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]در مغز استخوان myelogenous حاد (AML)و leukemia مزمن lymphocytic خون (ALL)، سلول اصلی سرطان خون در حدود یک تریلیون سلول سرطان خون رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lymphocytic mastopathy might be an antecedent of some mammary NHL.
[ترجمه گوگل]ماستوپاتی لنفوسیتی ممکن است مقدمه برخی از NHL پستانی باشد
[ترجمه ترگمان]lymphocytic mastopathy ممکن است an از some پستان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Using the test, they found that chronic lymphocytic leukemia (CLL) is an "easy mark" for the experimental drug ABT-73
[ترجمه گوگل]با استفاده از این آزمایش، آنها دریافتند که لوسمی لنفوسیتی مزمن (CLL) یک "علامت آسان" برای داروی آزمایشی ABT-73 است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این تست، آن ها دریافتند که leukemia مزمن lymphocytic (CLL)یک علامت \"آسان\" برای داروی آزمایشی ABT - ۷۳ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Light lymphocytic invasion was 6 2% (45/6 and seen most in pyriform sinus carcinoma.
[ترجمه گوگل]تهاجم لنفوسیتی سبک 6/2% (6/45) بود و بیشتر در کارسینوم سینوس پیریفورم مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]هجوم lymphocytic نور ۶ % (۴۵ \/ ۴۵)بود و بیشتر در carcinoma سینوسی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Early stem cell transplantation for chronic lymphocytic leukaemia: a chance for cure?
[ترجمه گوگل]پیوند سلول های بنیادی اولیه برای لوسمی لنفوسیتی مزمن: شانسی برای درمان؟
[ترجمه ترگمان]پیوند سلول بنیادی اولیه برای سرطان خون مزمن: یک شانس برای درمان؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (biology) pertaining to a lymphocyte (type of cell)

پیشنهاد کاربران

بپرس