lumbering

/ˈlʌmbərɪŋ//ˈlʌmbərɪŋ/

الوار سازی، چوب بری، بریدن درخت و تبدیل آن به الوار، دارای حرکت سنگین و بد قواره یا پر سرو صدا، غران، غرش کنان (مانند ابر توفانی)

جمله های نمونه

1. lumbering clouds
ابرهای غران

2. lumbering trucks were passing the bridge at low speed
کامیون های سنگین و پر سروصدا با سرعت کم از پل رد می شدند.

3. farmers were lumbering their woods and sending them to lumber yards
کشاورزان بیشه های خود را برای الوار سازی می بریدند و به چوب فروشی ها می فرستادند.

4. He looked straight ahead and overtook a lumbering lorry.
[ترجمه گوگل]مستقیم به جلو نگاه کرد و از یک کامیون چوبی سبقت گرفت
[ترجمه ترگمان]او مستقیم به جلو نگاه کرد و به یک ماشین باری رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Look where you're going, you lumbering great oaf!
[ترجمه گوگل]نگاه کن به کجا می روی، ای چوبه دار بزرگ!
[ترجمه ترگمان]ببین کجا داری میری، یه احمق بزرگ!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tank was lumbering up a slope.
[ترجمه گوگل]تانک در حال الوار کردن یک شیب بود
[ترجمه ترگمان]تانک از شیبی تند بالا می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her lumbering footsteps kicked up small flurries of snow.
[ترجمه گوگل]گام‌های بلند او رگبارهای کوچکی از برف را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]قدم های سنگین او از برف ریز ریز ریز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then one day Mark was lumbering up Parliament Hill, and Babur came running up from behind.
[ترجمه گوگل]سپس یک روز مارک در تپه پارلمان چوب‌برداری می‌کرد و بابر از پشت سر دوان دوان آمد
[ترجمه ترگمان]بعد یک روز مارک وارد پارلمان هیل شد و بابر از پشت سر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A large, lumbering man, who fumbled through the ankle-deep water without grace.
[ترجمه گوگل]مردی درشت اندام و در حال تنومند که بدون لطف در آب تا قوزک پا می چرخید
[ترجمه ترگمان]یک مرد بزرگ و سنگین که بدون گریس از میان آب تا قوزک پا جستجو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The lumbering Swordfish, caught from above, were shot down to the last plane in one swift attack.
[ترجمه گوگل]شمشیر ماهی های چوب بری که از بالا صید شده بودند، در یک حمله سریع تا آخرین هواپیما سرنگون شدند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها که از بالا سوار شده بود، به آخرین هواپیما در یک حمله سریع شلیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The exploitative activities of this region include farming, lumbering and mining.
[ترجمه گوگل]فعالیت های بهره برداری این منطقه شامل کشاورزی، چوب بری و معدن است
[ترجمه ترگمان]فعالیت های استثماری این منطقه شامل کشاورزی، lumbering و معدن کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are forests here, and lumbering is very important.
[ترجمه گوگل]اینجا جنگل هست و چوب بری خیلی مهمه
[ترجمه ترگمان]در اینجا جنگلی وجود دارد و lumbering بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. States are lumbering dinosaurs that take years to adapt to change.
[ترجمه گوگل]ایالت ها دایناسورهایی را که سال ها طول می کشد تا خود را با تغییرات تطبیق دهند، می کشند
[ترجمه ترگمان]کشورها از دایناسورهای سنگین هستند که سال ها طول می کشد تا خود را با تغییر وفق دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Short - sighted action of lumbering in a destructive manner destroys vegetation, and causes soil erosion.
[ترجمه گوگل]اقدام کوته بینانه چوب بری به صورت مخرب باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و فرسایش خاک می شود
[ترجمه ترگمان]اقدام سنگین - به روش مخرب پوشش گیاهی را از بین می برد و باعث فرسایش خاک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The lumbering, Luddite world of automobiles has a special attraction for Silicon Valley entrepreneurs.
[ترجمه گوگل]دنیای خودروهای چوبی و لودیت جذابیت خاصی برای کارآفرینان دره سیلیکون دارد
[ترجمه ترگمان]دنیای سنگین و Luddite of، جذابیت خاصی برای کارآفرینان دره سیلیکون دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• business of cutting down and preparing trees for sale, buying and selling of timber
hulking, characterized by an awkward and heavy gait

پیشنهاد کاربران

لندهور ( در مورد اجسام سنگین )
پخمه
سنگین و بدقواره
lumbering ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: الوارگیری
تعریف: قطع درخت و تهیۀ الوار از آن
سلانه سلانه راه رفتن

بپرس