love life

/ˈləvˈlaɪf//lʌvlaɪf/

زندگی عشقی و جنسی، زندگی عاشقانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: that part of a person's life involving love or sexual relationships.

جمله های نمونه

1. Do you love life ? Then do not squander time ; for that's the stuff5 life is made of .
[ترجمه گوگل]آیا زندگی را دوست داری؟ پس وقت را تلف نکن ; زیرا این چیزهاست زندگی از آن ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]آیا تو زندگی را دوست داری؟ پس وقتت را تلف نکن چون زندگی stuff۵ از آن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His love life was complicated, and involved intense relationships.
[ترجمه گوگل]زندگی عاشقانه او پیچیده بود و شامل روابط شدید بود
[ترجمه ترگمان]زندگی عشقی او پیچیده بود و روابط شدیدی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you love life, life will love you back.
[ترجمه گوگل]اگر زندگی را دوست داشته باشید، زندگی هم شما را دوست خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر زندگی را دوست داشته باشی، زندگی تو را دوست خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you love life?Then do not squander time;for that's the stuff life is made of.
[ترجمه گوگل]آیا زندگی را دوست داری؟ پس زمان را تلف نکن، زیرا زندگی از همین چیزها ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]آیا تو زندگی را دوست داری؟ پس وقتت را تلف نکن، چون زندگی از آن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you love life, don't waste time, for time is what life is made up of.
[ترجمه گوگل]اگر زندگی را دوست دارید، زمان را تلف نکنید، زیرا زمان چیزی است که زندگی از آن تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]اگر زندگی را دوست دارید، وقت را هدر ندهید، زیرا زمان آن است که زندگی از آن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you love life, think carpe diem.
[ترجمه گوگل]اگر زندگی را دوست دارید، به کارپ دیم فکر کنید
[ترجمه ترگمان]، اگه عاشق زندگی هستی فکر کن تا روز خوش بگذره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's not very forthcoming about his love life.
[ترجمه گوگل]او در مورد زندگی عاشقانه خود چندان صریح نیست
[ترجمه ترگمان]اون در مورد زندگی عشقی اون خیلی خبر نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I don't need advice about my love life.
[ترجمه گوگل]من در مورد زندگی عاشقانه ام نیازی به مشاوره ندارم
[ترجمه ترگمان]من نیازی به نصیحت در مورد زندگی عشقی خودم ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Since our beliefs create our experiences, Cathy's love life faithfully reflected her mixed-up beliefs.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که باورهای ما تجربیات ما را ایجاد می کنند، زندگی عاشقانه کتی صادقانه منعکس کننده باورهای مختلط او بود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اعتقادات ما تجربیات ما را خلق می کنند، زندگی عشقی کتی صادقانه و صادقانه او را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mars and Venus this weekend means your love life will start to sparkle.
[ترجمه گوگل]مریخ و زهره این آخر هفته به این معنی است که زندگی عاشقانه شما شروع به درخشش خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مریخ و ونوس این آخر هفته به این معنی است که زندگی عشقی شما شروع به درخشش خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Worst affected is your love life, so expect dates to be cancelled or romantic liaisons to be put on ice.
[ترجمه گوگل]بدترین تاثیر زندگی عاشقانه شماست، بنابراین انتظار داشته باشید که قرارها لغو شود یا روابط عاشقانه روی یخ قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]بدترین آسیب ها، زندگی عشقی شما هستند، پس انتظار دارند که قرار ملاقات ها یا روابط عاشقانه رمانتیک باید بر روی یخ اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His home, law firm and love life were all sacrificed to the case which was brought on a contingency fee basis.
[ترجمه گوگل]خانه، دفتر وکالت و زندگی عاشقانه او همگی قربانی پرونده ای شدند که بر اساس هزینه های اضطراری مطرح شد
[ترجمه ترگمان]خانه او، شرکت حقوقی و زندگی عشقی، همگی قربانی این پرونده شدند که به صورت هزینه در نظر گرفته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To touch its burning tip will give love life.
[ترجمه گوگل]لمس نوک سوزان آن زندگی عشق می بخشد
[ترجمه ترگمان]لمس کردن نوک سوزانش به زندگی عشق می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The saga centres on the tangled love life of a 30-year-old woman, who fears she will be left on the shelf.
[ترجمه گوگل]حماسه بر زندگی عاشقانه زن 30 ساله ای متمرکز است که می ترسد در قفسه رها شود
[ترجمه ترگمان]این حماسه مربوط به زندگی عشقی یک زن ۳۰ ساله است که می ترسد در قفسه جا بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Clearly, you'd rather she stay out of your love life and she's not getting the hint.
[ترجمه گوگل]واضح است که شما ترجیح می دهید که او از زندگی عاشقانه شما دور بماند و او این نکته را دریافت نمی کند
[ترجمه ترگمان]مسلما ترجیح می دی که اون از زندگی دوستت بیرون بمونه و اون متوجه نشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• life (esp. the sex life) of a couple
someone's love life consists of their romantic and sexual relationships.

پیشنهاد کاربران

بپرس