lots

/ˈlɑːts//lɒts/

معنی: خیلی زیاد، بسیار
معانی دیگر: فراوان

جمله های نمونه

1. lots of books
یک عالمه کتاب

2. lots of money
پول زیاد

3. lots of people came
مردم فراوانی آمدند.

4. lots of work to be done, you'd better hop to it!
کار خیلی زیاد است،بهتر است جم بخوری !

5. draw lots
پشک انداختن،قرعه کشیدن

6. liver contains lots of iron
جگر مقدار زیادی آهن دارد.

7. to cast lots
پشک انداختن،قرعه کشیدن

8. to draw lots
قرعه کشیدن،پشک انداختن

9. to draw lots
قرعه کشی کردن،پشک انداختن

10. cattle farms need lots of feed
مزارع دامداری به علوفه ی فراوان نیاز دارند.

11. the workers made lots of rout about it
کارگران درباره ی آن خیلی جنجال کردند.

12. we bought in lots of coal before the strike
قبل از اعتصاب مقدار زیادی زغالسنگ خریدیم.

13. cast (or draw) lots (for some thing)
(برای چیزی) قرعه کشی کردن

14. i still have several lots of paper to correct
هنوز چندین دسته انشا مانده است که باید تصحیح کنم.

15. a plan whereby we can make lots of money
نقشه ای که طبق آن می توانیم پول زیادی بدست آوریم

16. he got in with hard-drinking, poker-playing lots
او با عرق خورها و پوکربازها دمخور بود.

17. we divided the land into 300-meter lots
زمین را به بخش های 300 متری تقسیم کردیم.

18. flood waters entered the canal scouring out lots of mud and sand
سیلاب وارد آبراه شد و مقدار زیادی گل و شن را با خود برد.

19. nowadays,commercial advertising is fed to the people along with lots of razzmatazz and hype
این روزها تبلیغ های تجارتی با لفت و لعاب و گزافه پردازی زیادی به خورد مردم داده می شود.

20. Lots of people have complained about the noise.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم از سر و صدا شکایت کرده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از این سر و صدا شکایت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Inflation has caused lots of problems.
[ترجمه گوگل]تورم مشکلات زیادی ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]تورم باعث مشکلات زیادی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. There are many tourist attractions here,lots of people come here for holidays.
[ترجمه گوگل]جاذبه های گردشگری زیادی در اینجا وجود دارد، افراد زیادی برای تعطیلات به اینجا می آیند
[ترجمه ترگمان]در اینجا جاذبه های گردشگری بسیاری وجود دارد که بسیاری از مردم برای تعطیلات به اینجا می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Lots of people closed off the street yesterday when I went home.
[ترجمه گوگل]دیروز وقتی من به خانه رفتم بسیاری از مردم خیابان را بستند
[ترجمه ترگمان]دیروز وقتی به خانه برگشتم بسیاری از مردم خیابان را بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Lots of people don't bother to go through a marriage ceremony these days.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم این روزها حوصله برگزاری مراسم ازدواج را ندارند
[ترجمه ترگمان]این روزها خیلی از مردم برای رفتن به مراسم ازدواج به خود زحمت نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Lots of people were taking a short siesta in the shade.
[ترجمه گوگل]افراد زیادی در سایه استراحت کوتاهی داشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در سایه چرت کوتاهی چرت می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Lots of dirty old men stood around looking at pornographic magazines.
[ترجمه گوگل]پیرمردهای کثیف زیادی در اطراف ایستاده بودند و به مجلات پورنوگرافی نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]یک عالمه مرد پیر اطراف این اطراف ایستاده بودند و به مجله پورن نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیلی زیاد (قید)
a lot, very much, lots, very many, plenty, often

بسیار (قید)
very, many, much, far, lots, plenty, sorely, lot, precious, so much, galore

انگلیسی به انگلیسی

• large amount, dozens, many, large number ("i have met lots [many] of new people.")

پیشنهاد کاربران

زیاد، بسیاری
There are lots of people at the party.
در مهمانی، بسیاری از افراد هستند.
جای پارک ماشین
Draw lots, قرعه کشیدن
قواره ها
فضا
به مقدار زیاد
مقدار زیاد
بسیاری

بپرس