long haul

/ˈlɒŋˈhɒl//lɒŋhɔːl/

دور، دور برد

جمله های نمونه

1. It was a long haul doing the degree part - time, but it was worth it.
[ترجمه گوگل]مدت زیادی بود که مدرک پاره وقت را انجام می دادم، اما ارزشش را داشت
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی بود که این کار را انجام می داد، اما ارزشش را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's going to be a long haul till you're fit again .
[ترجمه گوگل]تا زمانی که دوباره به تناسب اندام بیایید، مدت زیادی طول خواهد کشید
[ترجمه ترگمان]خیلی طول می کشد تا دوباره به اندازه کافی جا پیدا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's been a long haul but at last this dictionary is published.
[ترجمه گوگل]مدت زیادی گذشت اما بالاخره این فرهنگ لغت منتشر شد
[ترجمه ترگمان]این یک محموله بلند مدت بوده اما سرانجام این فرهنگ لغت منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Revitalising the Romanian economy will be a long haul.
[ترجمه گوگل]احیای اقتصاد رومانی مدت طولانی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]احیای اقتصاد رومانی یک محموله بلند مدت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That would be a long haul.
[ترجمه گوگل]این مدت طولانی خواهد بود
[ترجمه ترگمان] خیلی طول میکشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Over the long haul, how you see others may be even more important in helping your dreams come true.
[ترجمه گوگل]در طولانی مدت، نحوه نگاه شما به دیگران ممکن است در کمک به تحقق رویاهای شما مهم تر باشد
[ترجمه ترگمان]در مسافت های طولانی، شما چطور می بینید دیگران در کمک به تحقق رویاهای شما از اهمیت بیشتری برخوردار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It sounds like hell over the long haul.
[ترجمه گوگل]در طولانی مدت مانند جهنم به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد خیلی طول کشیده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is a long haul for schools.
[ترجمه گوگل]مسافت طولانی برای مدارس است
[ترجمه ترگمان]این یک حرکت طولانی برای مدارس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the long haul, Rex wanted what we all want, a measure of financial security.
[ترجمه گوگل]در درازمدت، رکس همان چیزی را می‌خواست که همه ما می‌خواهیم، ​​معیاری از امنیت مالی
[ترجمه ترگمان]در مسافت های طولانی، رکس چیزی را می خواست که ما می خواهیم، یک معیار امنیت مالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But over the long haul, by staying put, we have kept our investors invested in good stocks. . . .
[ترجمه گوگل]اما در درازمدت، با ماندن در جایگاه، سرمایه گذاران خود را در سهام خوب سرمایه گذاری کرده ایم
[ترجمه ترگمان]اما در طول مسافت های طولانی، ما سرمایه گذاران خود را در سهام خوب نگه داشته ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The long haul up to Blakey Rigg was actually quite entertaining.
[ترجمه گوگل]مسافت طولانی تا بلکی ریگ در واقع بسیار سرگرم کننده بود
[ترجمه ترگمان]این مسافت طولانی تا Blakey ریگ عملا سرگرم کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It had been a long haul.
[ترجمه گوگل]مدت طولانی بود
[ترجمه ترگمان]خیلی طول کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Over the long haul, dividend income has averaged between 4 per cent and 6 per cent.
[ترجمه گوگل]در درازمدت، درآمد سود سهام به طور متوسط ​​بین 4 تا 6 درصد بوده است
[ترجمه ترگمان]در طول مدت طولانی، درآمد سود سهام به طور متوسط بین ۴ تا ۶ درصد بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was a long haul across the highland roads to the nearest airport and railhead at Inverness.
[ترجمه گوگل]مسافت طولانی در سراسر جاده های ارتفاعات تا نزدیکترین فرودگاه و راه آهن در اینورنس بود
[ترجمه ترگمان]این مسافت طولانی در جاده های کوهستانی به نزدیک ترین فرودگاه و خطوط راه آهن در اینورنس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] دوربرد، دور

انگلیسی به انگلیسی

• extended period of time; considerable distance

پیشنهاد کاربران

( سفر ) طولانی و مشقت بار
مسافرت طولانی
طولانی مدت
۱. a period of years, rather than days, weeks, or months
دوره ی چند ساله به جای چند روز، چند هفته یا چند ماه
مثال: I want to invest my money for the long haul, not just to get rich quick
۲. travelling a long distance
...
[مشاهده متن کامل]

مسافت طولانی را سفر کردن
مثال: long - haul truck drivers
منبع: https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/long - haul

1 - مسافت طولانی
travelling a long distance
2 - زمان طولانی
a period of years, rather than days, weeks, or months
یک کار سخت که زمان و انرژی زیادی برای انجام شدن میبره
زمان بر
long haul flight
پرواز بلند مدت
حمل و بردن بار یا مسافر به مقصدهای درو
a long distance

بپرس