loath

/loʊθ//ləʊθ/

معنی: بیزار
معانی دیگر: (معمولا دنبال آن to می آید) بی میل، نامتمایل، چندش دار، بیمیل، ببزار، متنفر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: loathness (n.)
• : تعریف: extremely reluctant; unwilling.
مترادف: averse, disinclined, indisposed, reluctant, unwilling
متضاد: anxious, eager, willing
مشابه: opposed, resistant

- She was generally loath to visit her cantankerous old aunt.
[ترجمه گوگل] او به طور کلی از دیدن عمه پیرش بیزار بود
[ترجمه ترگمان] معمولا از دیدن عمه بدخلق و غرغرو او خوشش نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. nothing loath
نه با بی میلی،بامیل،به دلخواه

2. to be loath to depart
نسبت به رفتن بی میل بودن

3. You are the one who I am loath to bully. How can I let others tease you?
[ترجمه M.Mahdi] تو کسی هستی که از آزارش بیزارم چطور می توانم اجازه دهم دیگران تو را اذیت کند
|
[ترجمه گوگل]تو کسی هستی که من از قلدری کردنش بیزارم چگونه می توانم اجازه دهم دیگران شما را اذیت کنند؟
[ترجمه ترگمان]تو کسی هستی که من دوست ندارم قلدری کنم چه طور می توانم بگذارم دیگران سربه سرت بگذارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The little girl was loath to leave her mother.
[ترجمه گوگل]دخترک از ترک مادرش بیزار بود
[ترجمه ترگمان]دخترک از این که مادرش را ترک گوید میل نداشت مادرش را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is loath to get out of bed on cold mornings.
[ترجمه R.y] او دوست ندارد صبح های سرد از رختخواب بیرون بیاید
|
[ترجمه گوگل]او از بلند شدن از رختخواب در صبح های سرد بیزار است
[ترجمه ترگمان]دوست ندارد صبح ها زود از رختخواب بیرون بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was loath to admit his mistake.
[ترجمه گوگل]از اعتراف به اشتباه خود بیزار بود
[ترجمه ترگمان]میل نداشت اشتباه خود را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I felt loath to sully the gleaming brass knocker by handling it.
[ترجمه گوگل]من احساس بیزاری می کردم که کوبنده برنجی درخشان را با دست زدن به آن کثیف کنم
[ترجمه ترگمان]از این که با کنار زدن آن ضربه برنجی براق را کثیف کنم، ناراحت شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He seemed somewhat loath to depart.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید تا حدودی از رفتن بیزار بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از رفتن اکراه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. None the less, doctors were loath to reveal their predictions to patients, unless, of course, complete recovery was expected.
[ترجمه گوگل]با این حال، پزشکان از افشای پیش‌بینی‌های خود برای بیماران بیزار بودند، مگر اینکه، البته انتظار بهبودی کامل وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ یک از پزشکان حاضر نبودند پیش بینی های خود را به بیمار نشان دهند، مگر اینکه، به طور حتم، بهبودی کامل انتظار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Congressmen are loath to limit the amount of time they can be in office.
[ترجمه گوگل]نمایندگان کنگره از محدود کردن مدت زمان حضور در سمت خود بیزارند
[ترجمه ترگمان]اعضای کنگره از محدود کردن مقدار زمانی که می توانند در اداره باشند، اکراه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many regulars are, however, loath to move elsewhere, for Central is central.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از افراد عادی از رفتن به جاهای دیگر بیزارند، زیرا مرکز مرکزی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از نیروهای منظم نسبت به حرکت در جاه ای دیگر بی میل هستند، زیرا مرکزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. White House officials said that President Bush was loath to impose burdens on industry as the country began to emerge from recession.
[ترجمه گوگل]مقامات کاخ سفید گفتند که پرزیدنت بوش از تحمیل بارهای سنگین بر صنعت بیزار بود که کشور از رکود خارج شد
[ترجمه ترگمان]مقامات کاخ سفید گفتند که رئیس جمهور بوش از تحمیل بار وارده بر صنعت به عنوان کشور شروع به بیرون آمدن از رکود اقتصادی اکراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet he is loath to part with skilled people who could prove difficult to replace come the upturn.
[ترجمه گوگل]با این حال، او از جدا شدن از افراد ماهری که جایگزین کردن آنها در زمان صعود دشوار است، بیزار است
[ترجمه ترگمان]با این حال، او حاضر نیست با افراد ماهر که به سختی می توانند تبدیل به احسن شوند، شرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. People at that time were loath to take any action.
[ترجمه گوگل]مردم در آن زمان از انجام هر اقدامی بیزار بودند
[ترجمه ترگمان]مردم در آن زمان حاضر نبودند هیچ اقدامی بکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some conveyancers have been loath to prepare the package of documentation set out above because of market conditions.
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت های حمل و نقل به دلیل شرایط بازار از تهیه بسته اسنادی که در بالا ذکر شد بیزار بوده اند
[ترجمه ترگمان]برخی از conveyancers حاضر به آماده سازی بسته اسناد تنظیم شده در بالا به دلیل شرایط بازار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیزار (صفت)
averse, tired, weary, fed-up, loath, hateful, fastidious

انگلیسی به انگلیسی

• unwilling, reluctant, averse
if you are loath to do something, you are unwilling to do it.

پیشنهاد کاربران

loathe فعل هست
he loathes going to work

loath اسم هست
i was loath to take the job
نامتمایل، بی میل، بی رغبت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : loathe
✅️ اسم ( noun ) : loath / loathing
✅️ صفت ( adjective ) : loathsome
✅️ قید ( adverb ) : _
بیزار - بی میل ( adjective )
بی میل بودن به انجام کاری

بپرس