livery stable

/ˈlɪvəriˈsteɪbl̩//ˈlɪvəriˈsteɪbl̩/

اصطبل اسب و کالسکه ی کرایه ای، اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسب های دیگران

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stable where horses may be boarded or horses and carriages may be hired.

جمله های نمونه

1. But I went to the livery stable and asked Mr Emmett if I could hire a horse for four or five hours.
[ترجمه گوگل]اما من به اصطبل لیوری رفتم و از آقای امت پرسیدم که آیا می توانم یک اسب برای چهار یا پنج ساعت اجاره کنم
[ترجمه ترگمان]اما من به طرف اصطبل رفتم و از آقای امت پرسیدم که آیا می توانم برای چهار یا پنج ساعت یک اسب کرایه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We went next door to the livery stable and woke up the owner, who was sleeping on the porch.
[ترجمه گوگل]به اصطبل لیوری رفتیم و صاحب خانه را که در ایوان خوابیده بود بیدار کردیم
[ترجمه ترگمان]در اتاق مجاور با لباس رسمی به راه افتادیم و صاحب مهمانخانه که در ایوان خفته بود بیدار شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I heard the men shouting in the livery stable.
[ترجمه گوگل]صدای فریاد مردها را در اصطبل لیوری شنیدم
[ترجمه ترگمان]صدای فریاد مردها را شنیدم که در اصطبل او فریاد می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The metal trim on the livery stable was gleaming like molten brass.
[ترجمه گوگل]تزئینات فلزی روی اصطبل لیری مانند برنج مذاب می درخشید
[ترجمه ترگمان]فلز روی لباس رسمی جامه مانند مس گداخته می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His father kept a livery stable.
[ترجمه گوگل]پدرش لیوان را ثابت نگه می داشت
[ترجمه ترگمان]پدرش یک لباس رسمی به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Frank, I thought, must be taking his bath in the livery stable.
[ترجمه گوگل]من فکر کردم فرانک باید در اصطبل لیری حمام کند
[ترجمه ترگمان]باخود گفتم: فرانک، باید حمام او را در اصطبل بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The room was still dark, and behind me, the livery stable was quiet.
[ترجمه گوگل]اتاق هنوز تاریک بود و پشت سرم اصطبل لیری ساکت بود
[ترجمه ترگمان]اتاق هنوز تاریک بود، و پشت سر من، اصطبل livery آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I reined in the horse, turned around, and went back to the livery stable.
[ترجمه گوگل]اسب را مهار کردم، برگشتم و به اصطبل لیری برگشتم
[ترجمه ترگمان]اسب را نگه داشتم، برگشتم و به طرف اصطبل برگشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They had gone but a few blocks when a livery stable sign in one of the side streets solved the difficulty for him. He would take her to drive along the new Boulevard .
[ترجمه گوگل]آنها فقط چند بلوک رفته بودند که تابلوی اصطبل رنگی در یکی از خیابان های فرعی مشکل را برای او حل کرد او را به رانندگی در امتداد بلوار جدید می برد
[ترجمه ترگمان]فقط چند چهارراه را طی کرده بودند که در یکی از خیابان های فرعی، یکی از خیابان های فرعی، مشکل او را حل کرد او را به سوی بلوار جدید می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had already engaged a horse and buggy at the livery stable the corner the bank.
[ترجمه گوگل]او قبلاً با یک اسب و کالسکه در اصطبل لیری در گوشه بانک مشغول شده بود
[ترجمه ترگمان]او قبلا اسب و درشکه را در اصطبل کنار رودخانه قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A man who is employed in or keeps a livery stable.
[ترجمه گوگل]مردی که شاغل است یا یک لیفت را ثابت نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]مردی که در خدمت است یا لباس رسمی می پوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stable for boarding and taking care of horses for pay

پیشنهاد کاربران

بپرس