lion's share

/ˈlaɪənzˈʃer//ˈlaɪənzʃeə/

بخش عمده، بزرگترین سهم، بزرگترین سهم همه ی چیزی، تمام

جمله های نمونه

1. As usual, the lion's share of the budget is for defence.
[ترجمه عرفان زززز] طبق معمول بیشترین سهم از بودجه برای دفاع است
|
[ترجمه گوگل]طبق معمول، سهم شیر از بودجه برای دفاع است
[ترجمه ترگمان]طبق معمول، سهم شیر از بودجه برای دفاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Military and nuclear research have received the lion's share of public funding.
[ترجمه گوگل]تحقیقات نظامی و هسته ای سهم عمده ای از بودجه عمومی را دریافت کرده اند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نظامی و هسته ای سهم عمده ای از بودجه عمومی را دریافت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Reputable charities spend the lion's share of donations on aid and a tiny fraction on administration.
[ترجمه گوگل]موسسات خیریه معتبر، سهم بزرگی از کمک‌های مالی را صرف کمک‌ها و بخش ناچیزی را صرف امور اداری می‌کنند
[ترجمه ترگمان]موسسات خیریه reputable سهم زیادی از کمک های مالی به کمک های مالی و بخش کوچکی از دولت را خرج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The firm has captured the lion's share of the UK market.
[ترجمه گوگل]این شرکت سهم بزرگی از بازار بریتانیا را به خود اختصاص داده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت سهم شیر در بازار انگلستان را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The lion's share of the budget is living expenses.
[ترجمه گوگل]سهم شیر از بودجه هزینه های زندگی است
[ترجمه ترگمان]سهم شیر از بودجه هزینه های زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hospitals take the lion's share of the NHS budget.
[ترجمه گوگل]بیمارستان ها سهم عمده ای از بودجه NHS را می گیرند
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ها سهم شیر از بودجه NHS را قبول می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No matter who finally has the lion's share of the market, the eventual winner will be the user.
[ترجمه گوگل]مهم نیست چه کسی در نهایت سهم بازار را در اختیار دارد، برنده نهایی کاربر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که چه کسی در نهایت سهم خود از بازار را داشته باشد، برنده نهایی کاربر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The company, which claims the lion's share of the object database market, has yet to record a profit.
[ترجمه گوگل]این شرکت که مدعی سهم شیر از بازار پایگاه داده اشیاء است، هنوز سودی ثبت نکرده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت، که ادعا می کند سهم شیر در بازار پایگاه داده های شییی را مطالبه می کند، هنوز یک سود را ثبت نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Lopez family owns the lion's share of the country's farmland.
[ترجمه گوگل]خانواده لوپز صاحب سهم شیر از زمین های کشاورزی این کشور هستند
[ترجمه ترگمان]خانواده لوپز صاحب قسمت اعظم زمین های کشاورزی این کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Urban areas invariably manage to command the lion's share of investment in public services.
[ترجمه گوگل]نواحی شهری همواره موفق می شوند سهم بزرگی از سرمایه گذاری در خدمات عمومی را به خود اختصاص دهند
[ترجمه ترگمان]مناطق شهری همواره سهم عمده ای از سرمایه گذاری در خدمات عمومی را به عهده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I earned a lot, but the lion's share goes for taxes.
[ترجمه گوگل]من خیلی درآمد داشتم، اما سهم شیر به مالیات می رسد
[ترجمه ترگمان]من پول زیادی گرفته ام، اما سهم شیر بابت مالیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In other words, it gets the lion's share of memory resources.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، سهم بزرگی از منابع حافظه را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، سهم بسیار زیادی از منابع حافظه را بدست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mitch: Wait a minute! You can't take the lion's share of it.
[ترجمه گوگل]میچ: یک لحظه صبر کن! شما نمی توانید سهم شیر آن را بگیرید
[ترجمه ترگمان]! یه لحظه صبر کن تو نمی توانی سهم شیر را از آن برداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My brother inherited the lion's share of our father's money.
[ترجمه گوگل]برادرم سهم شیر از پول پدرمان را به ارث برده است
[ترجمه ترگمان]برادرم سهم بزرگی از پول پدرم را به ارث برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Primary education receives the lion's share of Third World expenditures.
[ترجمه گوگل]آموزش ابتدایی سهم شیر از هزینه های جهان سوم را دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]آموزش ابتدایی سهم شیر در هزینه های جهانی سوم را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• biggest part, best part

پیشنهاد کاربران

نقش پر رنگ
مثلا فلانی نقش پر رنگی تو نجات شهرش داشت
Lion’s Share
Meaning: The largest part of something
Example: If this project does well, I’ll get the lion’s share of the credit. But if it doesn’t, I’ll get the lion’s share of the blame
*بیشترین یا بزرگترین سهم*
*سهم عمده ( از چیزی ) *
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM
بیشترین بخش
سهم بیشتر
بخش عمده ی
حد بالاتر

بپرس