like mad


(عامیانه) شدید، شدیدا، باشوق و علاقه، دیوانه وار، خشم آلود

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) with great speed or enthusiasm.
مترادف: fast, furiously, like crazy

- He ran like mad to catch up to us.
[ترجمه مجتبی] او دیوانه وار هر کاری می کند تا به ما برسد
|
[ترجمه گوگل] مثل دیوانه دوید تا به ما برسد
[ترجمه ترگمان] مثل دیوانه ها می دوید تا به ما برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She's been saving like mad because she wants to buy a car.
[ترجمه گوگل]او دیوانه وار پس انداز می کند زیرا می خواهد ماشین بخرد
[ترجمه ترگمان]اون مثل دیوونه صرفه جویی می کنه چون می خواد یه ماشین بخره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was very frightened and clinging on like mad.
[ترجمه گوگل]خیلی ترسیده بودم و مثل دیوانه به خودم چسبیده بودم
[ترجمه ترگمان]من خیلی ترسیده بودم و مثل دیوانه ها چسبیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She ran like mad to catch the bus.
[ترجمه حمیرا] اون باید خیلی سریع میدوید تا به اتوبوس برسه
|
[ترجمه گوگل]مثل دیوانه دوید تا اتوبوس را بگیرد
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها می دوید تا اتوبوس را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was weight training like mad.
[ترجمه گوگل]او مثل دیوانه وزنه می کشید
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها تمرین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's working like mad at the moment.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر مانند دیوانه کار می کند
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر مثل دیوانه ها کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I had to run like mad to catch the bus.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم مثل دیوانه بدوم تا به اتوبوس برسم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم مثل دیوانه ها بدوم و اتوبوس رو بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was bubbling and boiling away like mad inside your head.
[ترجمه گوگل]حباب می زد و مثل دیوانه در سرت می جوشید
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها شده بود و مثل دیوانه ها جوش و خروش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her foot in its canvas tennis shoe stung like mad but to her surprise the bolt had moved a little.
[ترجمه گوگل]پای او در کفش تنیس بوم مانند دیوانه گزید اما در کمال تعجب پیچ و مهره کمی تکان خورده بود
[ترجمه ترگمان]پای او در کفش تنیس مثل دیوانه ها می سوخت، اما به نظر او آذرخش اندکی تکان خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My teeth are chattering like mad.
[ترجمه گوگل]دندان هایم دیوانه به هم می خورد
[ترجمه ترگمان]دندان هایم مثل دیوانه ها حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He does nothing every day while I work like mad.
[ترجمه گوگل]او هر روز کاری انجام نمی دهد در حالی که من دیوانه کار می کنم
[ترجمه ترگمان]هر روز که مثل دیوانه ها کار می کنم هیچ کاری نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They ran like mad t catch the moving bus.
[ترجمه گوگل]آنها مانند دیوانه می دویدند تا اتوبوس در حال حرکت را بگیرند
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها دویدند تا اتوبوس حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's leaking like mad, but it's better than nothing.
[ترجمه گوگل]مثل دیوونه نشت داره، اما از هیچی بهتره
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها چکه می کند، اما از هیچ چیز بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They ran like mad to catch the bus.
[ترجمه گوگل]دیوانه وار دویدند تا اتوبوس را بگیرند
[ترجمه ترگمان]مثل دیوانه ها می دویدند تا اتوبوس را بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They got drunk and danced like mad in the garden.
[ترجمه گوگل]آنها مست شدند و مانند دیوانه در باغ می رقصیدند
[ترجمه ترگمان]مست بودند و مثل دیوانه ها می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

like mad
idiom informal
1 ) in the sense of enthusiastically
2 ) in the sense of quickly
- If you do something like mad, you do it very enthusiastically, quickly, or a lot
- If you do something like mad, you do it very energetically or enthusiastically.
...
[مشاهده متن کامل]

- informal
very much, very quickly, or with a lot of energy
- with great energy, enthusiasm, or haste
- with great intensity, energy, or enthusiasm.
💠 Hello boss.
Be careful. Throw them in gently.
Boss, isn't there any other way?
No.
Their sale price is fixed. But the price of their food keeps rising like mad.
What would you do in my place?
I don't know.
Only twenty boxes of eggs?
I don't know, it's an order.
Twenty boxes! For a hospital that size!
They won't feed many.
Goodbye.
سام علیکم آقا.
یواش تر بریز پدر جان، یواش تر. . . یواش تر.
اِاِاِ ارباب نمیشد اینارو یه کاریش بکنی ؟
همه فکرامو کردم.
قیمت گوشتشون ثابته، اما نرخ دون و آب شون همین طوری روز به روز میره بالا.
میخوام ببینم شما بودید چیکار می کردید؟
چه عرض کنم قربان.
بله! همش بیست جعبه تخم مرغ!
نمیدونم والله، انباردار نوشته.
بیست جعبه تخم مرغ برا مریض خونه ای به این گَل و گشادی!
بیست جعبه به کجاشون میرسه!
خدافظ شما.
💠 He was weight training like mad.
💠 She ran like mad to catch the bus.
SYN:
▪️ like crazy - like hell - like lightning - like thunder - hell for leather
▪️ intensively - enthusiastically - energetically - wildly - quickly
اصطلاح، با معادل فارسی:
۱ ) شدیداً - به شدت - دیوانه وار - افسارگسیخته
۲ ) با شور و علاقه
۳ ) سریعاً - به سرعت
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM

The phrase "like mad" is an idiomatic expression that means "very quickly or intensely. " It is derived from the word "madness" and implies a frenzied or wildly enthusiastic state of being.
اصطلاح، غیر رسمی
...
[مشاهده متن کامل]

یک عبارت اصطلاحی است به معنای "بسیار سریع یا شدید". این از کلمه "دیوانگی" مشتق شده و دلالت بر حالتی دیوانه وار یا به شدت مشتاقانه دارد.
She was typing like mad as the deadline approached.
The kids were laughing and playing like mad in the park.
She's been saving like mad because she wants to buy a car.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/like-mad• https://www.dictionary.com/browse/mad
مثل جت
دیوانه وار
خیلی سریع و با سرعت
باید با سرعت برق و باد برسم خونه _
خیلی سریع، خیلی سخت، زیاد
مثل چی
I had to run like mad to catch the bus
باید مثل چی میدویدم تا به اتوبوس برسم
خیلی سریع و با تلاش فراوان

بپرس