leery

/ˈlɪri//ˈlɪri/

(مهجور) آگاه، واقف، ناقلا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: leerier, leeriest
مشتقات: leerily (adv.), leeriness (n.)
• : تعریف: suspicious or mistrustful; wary (usu. fol. by of).
مشابه: mistrustful, shy

- I am leery of accepting favors from strangers.
[ترجمه asalfrd] من نسبت به قبول کردن لطف غریبه ها دودل هستم.
|
[ترجمه ایمان صفری] من نسبت به دریافت کمک از غریبه ها محتاط عمل میکنم
|
[ترجمه گوگل] من از پذیرفتن لطف غریبه ها دوری می کنم
[ترجمه ترگمان] من از قبول کردن لطف غریبه ها اشتباه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Executives say they are leery of the proposed system.
[ترجمه گوگل]مدیران می گویند از سیستم پیشنهادی بدبین هستند
[ترجمه ترگمان]مدیران می گویند که نسبت به سیستم پیشنهادی بدگمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I tend to be a bit leery of cut - price ` bargains '.
[ترجمه گوگل]من تمایل دارم کمی در مورد کاهش قیمت «معامله» رفتار کنم
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم کمی از معاملات به قیمت کم قیمت داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I would be leery of committing my company to employ hundreds of Indian workers, sight and skill unseen.
[ترجمه گوگل]من از متعهد ساختن شرکتم به استخدام صدها کارگر هندی، از بینایی و مهارت غافل هستم
[ترجمه ترگمان]من از اینکه شرکت مرا استخدام کند تا صدها کارگر هندی، دید و مهارت ناپیدا را استخدام کنم، بدگمان می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've always been a bit leery of authority figures.
[ترجمه سیده زهرا سجادی] من همیشه مقداری به شخصیت های قدرتمند مظنون هستم
|
[ترجمه گوگل]من همیشه نسبت به شخصیت های اقتدار قدری چشم پوشی کرده ام
[ترجمه ترگمان]من همیشه کمی از شخصیت های قدرت leery
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was very leery of him after I found out he had lied to Jennifer.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه فهمیدم به جنیفر دروغ گفته است، از او بسیار بدبین بودم
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه فهمیدم او به جنیفر دروغ گفته، من خیلی از او بدگمان بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were leery about investing in a company controlled by a single individual.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد سرمایه گذاری در شرکتی که توسط یک فرد واحد کنترل می شود، چشم پوشی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبت به سرمایه گذاری در شرکتی که توسط یک فرد واحد کنترل می شد، بدگمان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Both were ambitious, leery of intellectuals, and contemptuous of liberals, whom they thought were hypocrites.
[ترجمه گوگل]هر دو جاه طلب، از روشنفکران دوراندیش، و لیبرال‌هایی که فکر می‌کردند منافق هستند، تحقیرکننده بودند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها جاه طلب، بدگمان از روشنفکران، و تحقیر لیبرال ها بودند، که فکر می کردند hypocrites هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Landlords are often leery of renting to large families.
[ترجمه گوگل]صاحبخانه ها اغلب از اجاره دادن به خانواده های پرجمعیت چشم پوشی می کنند
[ترجمه ترگمان]Landlords اغلب از اجاره دادن به خانواده های بزرگ اکراه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The military was leery of the rush to war.
[ترجمه گوگل]ارتش از عجله به جنگ چشم پوشی می کرد
[ترجمه ترگمان]ارتش نسبت به یورش به جنگ بدگمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He has no credibility. We have to be leery of his proposal.
[ترجمه گوگل]او هیچ اعتباری ندارد ما باید نسبت به پیشنهاد او تردید داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]او اعتبار ندارد ما باید از پیشنهاد او اکراه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The government is leery of changing the current law.
[ترجمه گوگل]دولت نسبت به تغییر قانون فعلی چشم پوشی می کند
[ترجمه ترگمان]دولت از تغییر قانون فعلی ناراضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However attractive the earnings numbers, we remain leery of businesses that never seem able to convert such pretty numbers into no-strings-attached cash.
[ترجمه گوگل]هر چقدر هم که اعداد درآمدی جذاب باشند، اما در مورد کسب و کارهایی که به نظر می رسد هرگز قادر به تبدیل چنین اعداد زیبا به پول نقد بدون رشته نیستند، ناامید هستیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، ارقام درآمدها، ما به کسب و کارهایی که هرگز قادر به تبدیل چنین اعداد زیبا به پول وابسته به نخ نیستند، بمانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I would be very leery of an up day on light volume.
[ترجمه گوگل]من از یک روز پرحجم با حجم کم بسیار نگران خواهم بود
[ترجمه ترگمان]من نسبت به یک روز روشن نسبت به یک روز روشن بدگمان می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is leery of our proposal.
[ترجمه گوگل]او از پیشنهاد ما بدبین است
[ترجمه ترگمان]او از پیشنهاد ما اکراه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wary, cautious, doubtful, suspicious (especially of a look or expression)
if you are leery about something, you feel suspicious of it or frightened that it may happen; used in american english.

پیشنهاد کاربران

جناب نوروزی زبان شیرینِ پارسی به قدری پویا و زایاست که هیچ واژه ای تو دنیا وجود نداره که نشه براش تو فارسی معادل ساخت، این همه معادلی که بالا ذکر شده، سند و مثالِ این حرفِ منه. و همینطور :
بدگمان، دل آشوب، نگران، مردد، نااستوان، شبهه ناک و دلشوره داشتن، و دل شور زدن. . . . .
( واژه هایی هست که برابر درستی تو زبان ما ندارن درست مانند این واژه ) یعنی کسی که زیر چشمی و با بدبینی و احتیاط حواسش به دور و برش هست
بی اعتماد، محتاطDistrustful and unwilling , suspicious, wary
If you are leery that someone won't keep a secret you won't confide in them.
محتاط، دودل، مشکوک
Suspicious - hesitate

بپرس