lease

/ˈliːs//liːs/

معنی: مرتع، کرایه، اجاره، اجاره نامه، اجاره دهی، اجاره دادن، کرایه کردن، اجاره کردن
معانی دیگر: (خانه و غیره) اجاره، سلاک، مدت اجاره، کرایه کردن یا دادن، اجاره کردن یا دادن، ملک اجاره ای (استیجاری)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: a new lease on life
(1) تعریف: a contract or agreement for the occupancy or use of one party's property by another for a specified period of time and in exchange for monetary or other compensation; rental agreement.
مشابه: charter, concession, contract, franchise, license

(2) تعریف: the period of time such a contract is in effect.
مشابه: bit, term

- a one-year lease
[ترجمه گوگل] اجاره یک ساله
[ترجمه ترگمان] یه اجاره یک ساله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: leases, leasing, leased
(1) تعریف: to contract for the use or occupation of (one's property) for a specified period of time and usu. in return for rent or other compensation; let or rent.
مترادف: let, rent
مشابه: hack, hire, sublease, sublet

(2) تعریف: to take possession of or occupy by lease.
مترادف: let, rent, tenant
مشابه: charter, hire, occupy, sublease, sublet

- The tenants wanted to lease the house until May.
[ترجمه گوگل] مستاجران می خواستند خانه را تا اردیبهشت اجاره کنند
[ترجمه ترگمان] مستاجران تا ماه می خواستن خونه رو اجاره کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: leasable (adj.)
• : تعریف: to rent a property by the terms of a lease.
مترادف: let, tenant
مشابه: rent, room

جمله های نمونه

1. interim lease
اجاره ی موقت

2. the lease ends at the end of the month
اجاره آخر ماه پایان می یابد.

3. the lease expired
مدت اجاره تمام شد.

4. the lease expires next month
ماه آینده مدت اجاره سر می آید.

5. your lease is over
اجاره ی شما سر آمده است.

6. new lease on life
عمر دوباره،فرصت تازه

7. a two-year lease
اجاره ی دوساله

8. some farmers lease their land from the owner
برخی کشاورزان زمین خود را از مالک اجاره می کنند.

9. the surrender of the lease to the landlord before its expiration
واگذاری اجاره نامه به مالک پیش از سرآمدن آن

10. upon the expiry of the lease contract
در سررسید قرارداد اجاره

11. He took up a 10 year lease on the house at Rossie Priory.
[ترجمه گوگل]او 10 سال اجاره خانه را در Rossie Priory گرفت
[ترجمه ترگمان]اون یه اجاره ۱۰ ساله رو تو خونه دیر صهیون گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Under the terms of the lease, you have to pay maintenance charges.
[ترجمه گوگل]طبق شرایط اجاره نامه، شما باید هزینه های نگهداری را بپردازید
[ترجمه ترگمان]با شرایط اجاره، شما باید هزینه های نگهداری و نگهداری را بپردازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The lease on the flat expired on June 14th.
[ترجمه حسین کتابدار] اجاره نامه آپارتمان در 14 ژوئن منقضی می شود.
|
[ترجمه گوگل]مدت اجاره این آپارتمان در 14 ژوئن به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]اجاره آپارتمان در روز ۱۴ ژوئن به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our lease on the house expires next month.
[ترجمه گوگل]اجاره خانه ما در ماه آینده به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]اجاره نامه ما ماه بعد از این خونه تموم میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They lease the site from the council.
[ترجمه گوگل]سایت را از شورا اجاره می دهند
[ترجمه ترگمان]اونا محل انجمن رو اجاره کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرتع (اسم)
grassland, cattle run, pasturage, pastureland, lea, lease

کرایه (اسم)
portage, meed, fare, freight, freightage, lease, hire, rent

اجاره (اسم)
lease, hire, rent

اجاره نامه (اسم)
lease, rental

اجاره دهی (اسم)
let, lease

اجاره دادن (فعل)
let, lease, rent

کرایه کردن (فعل)
lease, hire, rent

اجاره کردن (فعل)
fee, lease, rent, tenant

تخصصی

[کامپیوتر] کرایه .
[زمین شناسی] امتیاز، اجازه نامه
[حقوق] اجاره دادن، اجاره کردن، اجاره، مدت اجاره، اجاره نامه، مورد اجاره
[نساجی] چپ راست چله - اجاره - کرایه
[ریاضیات] اجاره

انگلیسی به انگلیسی

• contract which gives another the right to use or inhabit a property for a period of time in exchange for rent; period of time during which a lease is valid; property which is contracted to another
rent out property for a specified period of time, let; possess or occupy under the terms of a lease
a lease is a legal agreement under which someone pays money to use a building or piece of land for a period of time.
if you lease property from someone or if they lease it to you, they allow you to use it in return for money.
if someone who seemed to be weak or failing has a new lease of life, they are now more lively or successful.

پیشنهاد کاربران

اگر اسم باشد:
Lease =� قرار داد اجاره، اجاره نامه
Rent= پول اجاره
I pay the rent at the beginning of every month.
من ( پول ) اجاره را در اول هر ماه می پردازم.
an annual rent of �8, 000
...
[مشاهده متن کامل]

( پول ) اجاره سالانه۸۰۰۰یوروئی
The rent was only $20 an hour.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
He took a seven - year lease on the place
او یک قرارداد اجاره ۷ساله بست روی این مکان
They took out a lease on a seven - acre field
آنها یک قرارداد اجاره بستند روی زمین کشاورزی ۷ جریب
The 99 - year lease expired in 1999.
قرارداد اجاره۹۹ساله منقضی در ۱۹۹۹
اگر فعل باشد:
Rent= lease�� اجاره دادن، اجاره کردن
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

به تلفظ واژه توجه کنین: /ˈliːs/
"لیس" تلفظ میشه نه "لیز"
lease فرقش با rent فقط سر طول مدت اجاره نامه است
rent معمولا به صورت ماهانه است ولی lease میتونه 6 ماه و یک ساله و . . . باشه
مثلا شما ماشین رنت میکنی دو سه روز میچرخی پسش میدی ولی وقتی لیز میکنی تا دو سه سال هم میتونه دستت باشه
A new lease of/on life
به معنای "جان تازه" است. مثلا گ
His grandchildren have given him a new lease of life.
نوه ها جان تازه ای به او ( پدربزرگ ) دادند.
مستاجر
a new lease on/of life
نگرشی نو به زندگی، شروعی مجدد
برای مکانی که برای زندگی کردن هست
وقتی می خواهیم بگوییم اجاره کردن میشه : rent
برای اهداف تجاری مثل اجاره مغازه یا کیوسک و. . برای فروش لباس و غذا و. . میشه : lease
قرارداد اجاره/ اجاره نامه
Signing a lease امضا کردن اجاره نامه
پیش فروش
اجاره نامه
اجاره.
قرارداد اجاره.
قرارداد اجاره که طبق آن زمین را برای عملیات نفتی اجاره میدهند.
محل، منطقه یا سایت انجام فعالیتهای نفتی.
همچنین بنگرید به Affermage.
A new lease on life
تغییر یا تعمیر چیزی بطوری که مجددا قابل استفاده باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس