leafy

/ˈliːfi//ˈliːfi/

معنی: برگ دار، پر برگ
معانی دیگر: برگ مانند، برگ پوش، برگی، برگسان، برگ دیس، پر شاخ و برگ، دارای برگ های پهن، پهن برگ، دارای برگ های خوراکی، برگ پهن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: leafier, leafiest
مشتقات: leafiness (n.)
(1) تعریف: of, covered with, or consisting of leaves.

- Include green leafy vegetables in your diet.
[ترجمه گوگل] سبزیجات برگ سبز را در رژیم غذایی خود بگنجانید
[ترجمه ترگمان] سبزیجات پر برگ سبز را در رژیم غذایی خود قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: similar to a leaf or leaves.

- This fabric has a leafy sort of pattern.
[ترجمه گوگل] این پارچه طرحی برگی دارد
[ترجمه ترگمان] این پارچه الگوی leafy دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a leafy forest
جنگل پر برگ (انبوه)

2. a leafy layer
یک لایه ی برگ مانند

3. spinach is a leafy vegetable
اسفناج یک سبزی برگ پهن است.

4. under the shade of leafy boughs
زیر سایه ی شاخه های پربرگ

5. The trail wends its way through leafy woodland and sunny meadows.
[ترجمه گوگل]مسیر راه خود را از میان جنگل‌های سرسبز و چمن‌زارهای آفتابی می‌پیماید
[ترجمه ترگمان]جاده از میان درختان جنگلی و چمن زار آفتابی به راه خود ادامه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And lifts her leafy arms to pray.
[ترجمه گوگل]و بازوهای برگی اش را برای دعا بلند می کند
[ترجمه ترگمان]و بازوان leafy را بلند کرد تا دعا بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The trees formed a leafy canopy above their heads.
[ترجمه گوگل]درختان بالای سرشان یک تاج برگی تشکیل می دادند
[ترجمه ترگمان]درختان یک سایبان پر شاخ و برگ را بالای سرشان شکل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This conservatory enjoys an enviable position overlooking a leafy expanse.
[ترجمه گوگل]این هنرستان از موقعیت غبطه‌انگیز مشرف به پهنه‌ای سرسبز برخوردار است
[ترجمه ترگمان]این گلخانه از موقعیت enviable مشرف به فضای پر شاخ و برگ برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Eat plenty of leafy green vegetables.
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی سبزیجات سبز رنگ مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]سبزیجات پر شاخ و برگ زیادی بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They sat under the leafy bower at the end of the garden and watched the sun set.
[ترجمه گوگل]آنها زیر کمان پربرگ انتهای باغ نشستند و غروب خورشید را تماشا کردند
[ترجمه ترگمان]زیر آلاچیق leafy در انتهای باغ نشستند و غروب خورشید را تماشا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leafy and Obey stayed away for close to an hour, returning at last after midnight to admit defeat.
[ترجمه گوگل]لیفی و ابی نزدیک به یک ساعت دور ماندند و سرانجام بعد از نیمه شب برگشتند تا شکست را پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]Leafy و اطاعت از او تا یک ساعت دیگر ماندند و سرانجام پس از نیمه شب بازگشت تا شکست را اعتراف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spinach, chard, and other leafy greens are excellent in salads.
[ترجمه گوگل]اسفناج، شاتوت و سایر سبزیجات برگ دار در سالاد بسیار عالی هستند
[ترجمه ترگمان]سبزیجات، chard و دیگر سبزیجات پر شاخ و برگ در سالاد بسیار عالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When she swung into the leafy driveway at Cultra, she was relieved to find no other vehicle there.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به داخل جاده سرسبز در Cultra رفت، از اینکه هیچ وسیله نقلیه دیگری در آنجا پیدا نکرد، خیالش راحت شد
[ترجمه ترگمان]وقتی به خیابان پر شاخ و leafy رسید، خیالش راحت شد که هیچ وسیله نقلیه دیگری آنجا پیدا نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Again it rose from its leafy perch and soared up into the sky.
[ترجمه گوگل]دوباره از روی برگی برخاست و به آسمان اوج گرفت
[ترجمه ترگمان]بار دیگر از جایگاهش بیرون آمد و به آسمان پرواز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برگ دار (صفت)
foliaceous, foliate, leafy, foliated, leaved

پر برگ (صفت)
leafy, leaved, foliose, folious

تخصصی

[عمران و معماری] برگدار

انگلیسی به انگلیسی

• leafed, full of leaves; leaf-like
leafy trees and plants have a lot of leaves.
you say that a place is leafy when there are a lot of trees and plants there.

پیشنهاد کاربران

سر سبز - پر شاخ و برگ
A leafy place is pleasant and has a lot of trees
شعبه

بپرس