lay eyes on


دیدن، چشم افکندن بر، نظر افکندن بر، دیدن، نظر افکندن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to get a view of; see.
مشابه: sight

جمله های نمونه

1. I loved u the first time I laid eyes on u.
[ترجمه گوگل]اولین باری که به تو نگاه کردم دوستت داشتم
[ترجمه ترگمان]من اولین باری که چشمم به آمریکا افتاد عاشق تو بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I bonded on the second night I laid eyes on Hyakutake.
[ترجمه گوگل]در شب دومی که به هیاکوتاکه چشم دوختم، پیوند خوردم
[ترجمه ترگمان]شب دوم که چشمم به hyakutake افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first name they laid eyes on each other was at their wedding ceremony.
[ترجمه گوگل]اولین اسمی که روی هم گذاشتند در مراسم ازدواجشان بود
[ترجمه ترگمان]اولین اسمی که با هم داشتند در مراسم عقد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were the healthiest men Fong had ever laid eyes on.
[ترجمه گوگل]آنها سالم ترین مردانی بودند که فونگ تا به حال به آنها نگاه کرده بود
[ترجمه ترگمان]They انسان هایی بودند که Fong هیچ گاه چشم بر روی آن ها نگذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Being there to offer support and lay eyes on the newborn can be as motivating for men as women.
[ترجمه گوگل]حضور در آنجا برای ارائه حمایت و نگاه کردن به نوزاد تازه متولد شده می تواند برای مردان به اندازه زنان انگیزه بخش باشد
[ترجمه ترگمان]بودن در آنجا برای ارائه حمایت و نگاه کردن به نوزاد می تواند به عنوان انگیزه دهنده برای مردان به عنوان زنان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You'd have known I never wanted to lay eyes on you again!
[ترجمه گوگل]می دانستی که من هرگز نمی خواستم دوباره به تو نگاه کنم!
[ترجمه ترگمان]می دانستم که دیگر دلم نمی خواهد چشمم به تو بیفتد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He would never again see Natalie, nor even once lay eyes on the baby he had fathered.
[ترجمه گوگل]او دیگر هرگز ناتالی را نمی دید و حتی یک بار هم به کودکی که پدرش بود نگاه نمی کرد
[ترجمه ترگمان]او دیگر هرگز ناتالی را نخواهد دید و حتی یک بار هم به بچه ای که پدرش بود نگاه نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ysera is one of the most graceful and powerful creatures any mortal could lay eyes on.
[ترجمه گوگل]یسرا یکی از برازنده ترین و قدرتمندترین موجوداتی است که هر انسانی می تواند به آن نگاه کند
[ترجمه ترگمان]Ysera یکی از زیباترین و graceful موجودات فانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I wouldn't be surprised if you never wanted to lay eyes on me again.
[ترجمه گوگل]تعجب نخواهم کرد اگر دیگر هرگز نخواهی به من نگاه کنی
[ترجمه ترگمان]تعجب نمی کنم اگر بخواهی دوباره به من نگاه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In fact, it wasn't until the day of the wedding that the two would likely first lay eyes on each other.
[ترجمه گوگل]در واقع، تا روز عروسی بود که این دو احتمالاً ابتدا به یکدیگر چشم دوخته بودند
[ترجمه ترگمان]در واقع، تا روز عروسی نبود که آن دو نفر اول به یکدیگر چشم دوختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• look at

پیشنهاد کاربران

چشم افتادن/انداختن به کسی یا چیزی
E. g. I wish I'd never laid eyes on you
ای کاش هیچوقت چشمم بهت نیفتاده بود
چشم به کسی/چیزی انداختن، برای اولین بار دیدن، تابحال دیدن
to see sb or sth for the first time

بپرس